ماجرا از وقتی شروع شد که زن 55سالهای چندماه قبل به واحد مشاوره کلانتری 148انقلاب رفت و از شوهر سابقش به اتهام مزاحمت شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: مدتی پیش با مرد 45سالهای به نام سهیل آشنا شدم. او مرد پولداری بود و هرچه میخواستم برایم فراهم میکرد تا اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد.
وقتی متوجه شدم که او دارای دو همسر است و من نیز باید همسر سوم او شوم مخالفت کردم اما اصرارهای سهیل باعث شد که بالاخره به او جواب مثبت بدهم. برای همین به عقد موقت او در آمدم و او گاهی به دیدن من میآمد. هرچه میخواستم برایم فراهم میکرد و هر وقت میخواستم به دیدن فرزندانم در اروپا بروم هزینه سفرم را میپرداخت. او بهترین خانه را در شمال پایتخت برایم اجاره کرده بود و حتی به مناسبت تولدم برایم یک خودروی 206خرید.
با این حال بعد از مدتی متوجه شدم که سهیل، ورشکست شده و به افراد زیادی بدهکار است. وقتی از من خواست که به خانهاش بروم و مدتی نزد دو همسر دیگرش زندگی کنم، پذیرفتم اما خبر نداشتم که روزهای سختی در انتظارم است، چرا که همسران وی فرزند داشتند و آنها مرتب در خانه با هم درگیر بودند. اصلا در آن خانه آرامش نداشتم. از سوی دیگر یکی از همسران شوهرم فالگیر بود و رمالی میکرد. بهخاطر همین موضوع مرتب همه ما با هم درگیر بودیم و من دیگر از این وضعیت خسته شده بودم برای همین از همسرم جدا شدم و از آن خانه رفتم.
وی ادامه داد: از وقتی از همسرم جدا شدم او مرتب برایم مزاحمت ایجاد میکند. من برای خودم خانهای اجاره کردم و به تنهایی زندگی میکنم اما سهیل دست بردار نیست و با مزاحمتهایش آبروی مرا نزد همه همسایهها برده است. دیگر از دست مزاحمتهای او به ستوه آمدهام و به همین دلیل تصمیم به شکایت گرفتم.بعد از اظهارات این زن، مرد سه زنه به کلانتری احضار شد و در بازجوییها گفت: من عاشق همسر سومم هستم اما او از من جدا شد و از روزی که او را نمیبینم زندگی واقعا برایم سخت شده است. برای همین میخواستم هرطور شده او را به زندگی برگردانم اما نشد.این مرد بعد از بازجویی تعهد داد که دیگر برای وی مزاحمت ایجاد نکند اما یکماه بعد اتفاق دیگری افتاد.
شکایت دوم
زن 55ساله مدتی بعد از نخستین شکایت مجددا به کلانتری رفت و از شوهر سابقش به اتهام تهدید و آزار و اذیت شکایت کرد. وی گفت: بعد از شکایت اول مدتی از شوهر سابقم خبری نداشتم تا اینکه باز هم سروکلهاش پیدا شد. وی ادامه داد: یکی از بستگانم نمیدانست که من مدتی به عقد موقت سهیل درآمدهام و سهیل از این موضوع سوءاستفاده و مرا تهدید میکرد که ماجرای ازدواجم را به بستگانم میگوید و آبرویم را میبرد. او اصرار داشت که دوباره با او آشتی کنم و به زندگی برگردم اما من به او جواب منفی دادم تا اینکه چند روز پیش باز هم تهدید کرد که اگر با او صحبت نکنم آبرویم را نزد بستگانم میبرد. من هم از ترس آبرویم نزد او رفتم. سهیل وقتی مرا دید بازهم حرفهای تکراری را مطرح کرد و وقتی دید من حاضر نیستم با او زندگی کنم با تهدید مرا به گاراژی برد و در آنجا مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.
بعد از اعلام این شکایت، شوهر سابق وی به کلانتری احضار شد و با گریه گفت: وقتی با این زن آشنا شدم و او را بهعنوان همسر سومم انتخاب کردم هرچه خواست برایش فراهم کردم بهخاطر همین همه سرمایهام را از دست دادم. با اینکه اختلاف فرهنگی داریم اما من واقعا دوستش دارم و از وقتی او از من جدا شده افسرده شدهام. میخواستم به هر نحوی شده او را برگردانم برای همین تهدیدش میکردم و روز حادثه نیز کنترلم را از دست دادم و آن اتفاق افتاد. بعد از اعترافات متهم، وی به دادسرا معرفی شد و قاضی برای او قرار قانونی صادر کرد.