این استاد قلابی که خود را فوقلیسانس برق معرفی کرده بود با ترفندی ماهرانه از دو، سه سال قبل به تدریس در برخی از دانشگاههای استان فارس مشغول شده بود. درحالیکه تحقیقات برای دستگیری این استاد قلابی کلاهبردار ادامه داشت پروندههای دیگری مبنی بر فعالیت وی در دیگر دانشگاهها گشوده شد. در بررسی دیگر پروندهها سرنخهایی بهدست آمد و مشخص شد که این فرد با مدرک قلابی ضمن تدریس در دانشگاهها از این طریق مبالغ هنگفتی بهعنوان حقالزحمه به جیب زده است.
تحقیقات بعدی مشخص کرد که این استاد قلابی فقط از یک دانشگاه 14میلیون تومان بهعنوان حقالزحمه اخذ کرده است. وی بعد از دستگیری گفت: «من دارای مدرک لیسانس برق هستم. از سهسال قبل تصمیم گرفتم که بهعنوان استاد در دانشگاههای فارس تدریس کنم؛ از اینرو مدرک فوق لیسانس را جعل کرده و پس از طیشدن مراحل قانونی مشغول به تدریس شدم.
در این مدت که در دانشگاههای مختلف تدریس میکردم فقط تعدادی کتاب خواندم و سپس به دانشجویان درس دادم.» پیشتر خبرهایی در مورد جعل یا کپی رسالههای کارشناسی ارشد و دکتری در رسانهها منتشر شده بود یا حتی انتشار مقالههای دیگران به نام خود امری مرسوم بهشمار میرفت اما واقعا جعل مدرک فوقلیسانس و تدریس با این مدرک قلابی در دانشگاههای کشور آنهم بهمدت سه سال، نوبر است!
درخصوص اتفاق رخ داده نکات زیر قابل تامل است:
1- آیا رئیس گروه برق هر یک از دانشگاههایی که نامبرده در آنها تدریس میکرده است، حتی برای یکبار با این استاد قلابی مصاحبه کرده است؟ اگر نه، چرا؟ اگر آری، چگونه نتوانسته به سطح معلومات وی پی ببرد؟
2- آیا هیچ دانشجویی طی این مدت سهسال، متوجه سطح علمی پایین این استاد قلابی نشده است؟ شاید آنقدر سطح استادان در برخی دانشگاهها پایین آمده که امکان تشخیص میان استادان واقعی و قلابی میسر نیست؟
3- چرا فرایند استعلام مدرک تحصیلی این فرد بهقدری زمانبر بوده که وی توانسته سهسال تمام دانشگاههای مختلف را سرکار بگذارد؟
4- تکلیف دانشجویانی که با این استاد قلابی واحد درسی گذراندهاند و اکنون فارغالتحصیل شدهاند چیست؟ آیا واحدهای این دانشجویان نیز ابطال شده و آنها مجبور به گذراندن مجدد آن واحدها خواهند شد؟
5- چه تضمینی وجود دارد که هماکنون استادان قلابی دیگری نیز در سایر واحدهای دانشگاهی تدریس نکنند؟ آیا سیستمهای نظارت ، حفاظت، حراستی و عقیدتی که تعداد آنها نیز ماشاءالله در دانشگاهها کم نیست، قادر به کشف چنین تخلف و تقلب بزرگی در دانشگاهها نیستند؟
6- در واقع ماجرا همان حکایت ردشدن از سوراخ سوزن و ردنشدن از دروازه است. چگونه است که واحدهای دانشگاهی برای جذب استاد و عضو هیأت علمی، مو را از ماست میکشند و ماهها داوطلبان را پشت دیوارهای دانشگاه معطل نگهمیدارند اما در موارد اینچنینی گافهایی میدهند که انسان متحیر میماند؟
7- مگر ادعا نمیشود که نظام اطلاعرسانی و استعلامهای بیندانشگاهی در وزارت علوم و مجموعههای آموزش عالی یکپارچه و آنلاین است؛ پس چرا چنین استعلامهایی سهسال طول میکشد و یک فرد میتواند دانشگاههای متعددی را به بازی گرفته و با اعتبار این دانشگاهها بازی کند؟
8- آیا مدارک دانشگاهی ایران به این سادگی قابلیت جعلشدن دارد؟
منتظر پاسخهای مسئولین هستیم.