بوستان جمشیدیه یا پارک سنگی جمشیدیه از زیباترین و دیدنیترین بوستانهای تهران است و با مساحتی حدود ۱۰ هکتار در انتهای خیابان شهید باهنر (نیاوران) واقع شده و از شمال به کوه کُلَکچال، از جنوب به باغ دولو، از شرق به خیابان جمشیدیه و از غرب به جاده کلکچال محدود است. از ویژگیهای اینپارک، دریاچه، آبشار مجاور و نیز آبنماهای سنگی است که جلوهای خاص دارند. همچنین این پارک در ابتدای مسیر اصلی صعود به پناهگاه کُلَکچال قرار دارد.
پارک جمشیدیه دارای چهار در ورودی است که ارتفاع در ورودی اول از سطح دریا ۱۸۲۰ متر و بالاتر از آن ۲۱۰۰ متر است.
بر پایهٔ نظرسنجی انجام شده مرکز تحقیقات و مطالعات رسانهای همشهری، بوستان جمشیدیه پس از بوستان ملت دومین پارکی است که یک شهروند تهرانی به یک میهمان غیر تهرانی معرفی میکند.
اگرچه دیوار کوهستانی شمالیترین نقطه پایتخت مثل سدی در برابر خروج آلودگی هوا از این شهر قد علم کرده و آسمان آن نقطه را به تیرگی کشانده، در عوض پارک جمشیدیه در خطی مجاور و موازی با همان کوهستان، مثل ریهای سبز عمل میکند. صدها درخت در این پارک از خانواده نارون، چنار، تبریزی و... این کارخانه اکسیژنسازی در شمال شهر را فعال کرده است.
چرا جمشیدیه؟
املاک زیادی در تهران به نام طایفه دولو ـ از مشهورترین خانوادههای وابسته به قاجار ـ سند خورده بود. در شناسنامه تاریخی پارک جمشیدیه هم نام مهندس جمشید دولو قاجار به عنوان مالک زمین این بوستان ثبت شده است؛ مالکی که ملک ۶۹ هزار مترمربعی خود را به همسر پهلوی دوم بخشید. در ابتدا قرار بود که بنای یک سرای سالمندان در آن طرحریزی شود تا آنهایی که سن و سالی از آنها گذشته یاد روزگاران قدیم را بین همسالان و در فضایی سرشار از آرامش و هوای خنک، زنده نگهدارند اما این تصمیم هرگز رنگ اجرا به خود نگرفت و به سود احداث پارک عمومی و استفاده همگانی از صحنه کنار رفت.
سال ۱۳۵۶ این منطقه شمایل یک پارک عمومی را پیدا کرد و این پارک در شمالیترین نقطه پایتخت و در انتهای یک سربالایی تند و تیز که با کوهستان مخلوط شده است طی چند سال به یکی از جاذبههای گردشگری مبدل شود و نامش هنوز بر سر زبانهاست.
فردوسی در مجاورت جمشیدیه
بوستان جمشیدیه از بدو تأسیس ۲ بار رنگ بازسازی به خود دید. سال ۷۴ با خودش ارمغانی برای جاذبههای گردشگری این بوستان آورد و ۱۶هکتار به وسعت آن افزوده شد. منتهی مسوولان وقت صلاح را در این دیدند که این تکه الحاقی به پاس ۳۰ سال رنج شاعر نامدار در سرایش شاهنامه، با نام فردوسی مزین شود.
فرزند پارک جمشیدیه یا همین بوستان سنگی فردوسی با ابتکاراتی که برای احداث آن خرج شد، از نظر جذب توریست با پارک اصلی در رقابت است. تخته سنگهای تغییر شکل یافته که حیوانات مختلف را در ذهن تداعی میکند و در سراسر این بوستان چیده شدهاند آنقدر گیرایی دارند که نگاهها را به سوی خود بکشند و از یاد گردشگران و تماشاگران ببرند که ۶۰۰ پله را برای تماشای این حیوانات سنگی و بیجان بالا آمدهاند. بعد از این همه پله و یک دل سیر تماشا کردن باغ وحش سنگی، نوبت گشت و گذار در دشتی نقلی میرسد که در همه جای آن سنگچینهایی وجود دارد که خبر از چرای دام میدهد و این خود موضوعی است جالب توجه توریستها که چطور در نزدیکی یکی از مدرنترین محلههای شهر هنوز هم میشود ردی از چوپان و نی و گوسفندچرانی دید.
گونه های گیاهی و جانوری
زیستشناسان طی تحقیقاتی به این نتیجه رسیدهاند که ۶۰ گونه پرنده در شاخ و برگ درختان پارک جمشیدیه آشیانه ساخته یا در فضای آن در رفت و آمدند.
اقاقیا، نارون، چنار، زبان گنجشک، افرای سیاه، بیدمجنون، سرو، بلوط، زردآلو، سیب، گلابی و گیلاس جزو گونه های گیاهی و نمازخانه، نگارستان جمشیدیه، آمفی تاتر، برکه، آلاچیق،قفس پرندگان، تندیسهای متعدد با مفاهیم طبیعی، فرهنگی و عرفانی، رستوران، آبنما و سرویس بهداشتی جزو امکانات آن است.
از ویژگیهای منحصر به فرد این بوستان وجود کفپوشهای سنگی ناهمواری است که طبیعت بوستانهای جنگلی را تداعی می نماید.