دکتر رضا غنی‌لو* استر پاتریک (یا بخوانید هر نام دیگری) که می‌گوید دختری است 23ساله با یک متر و 57سانتی متر قد و 59کیلوگرم وزن که اکنون به‌عنوان یک پناهنده سیاسی در کشور سنگال زندگی می‌کند، همه مشخصات کسی است که طی نامه‌ای الکترونیک (ای‌میل) از شهروندان ایرانی تقاضای کمک دارد؛ کمکی البته در ظاهر دلسوزانه و انسان دوستانه.

کمک به یک بانوی جوان و تنهای خارجی این حس را القا می‌کند که در پس این ارتباط می‌تواند سودایی از یک منفعت کلان مادی نیز وجود داشته باشد. در این نامه الکترونیک استر پاتریک خود را دختر مشاورعالی سیاسی یکی از کشورهای غرب آفریقا معرفی کرده که پدرش در جنگ سال 2010به همراه مادرش کشته شده و تنها او موفق به فرار به کشور سنگال شده و هم‌اکنون در این کشور پناهنده سیاسی است.

داستان این دختر جوان تنها از آنجا جالب می‌شود که به گفته خودش پدر او (یعنی مشاور عالی سیاسی)، در بانک‌های لندن مبلغ شش میلیون دلار سپرده دارد که با این اوصاف هیچ وارثی نیز جز استر پاتریک ندارد اما مسئله این است که او به‌خاطر مسائل سیاسی و قانونی نمی‌تواند این پول را دریافت کند. نقطه اوج این داستان وقتی است که خانم پاتریک مبلغ ناقابل 1400دلار را حلال این مشکل دانسته و با شماره حسابی که ارائه داده گفته که با واریز این مبلغ می‌توان به‌عنوان شریک خارجی در انتقال قانونی این ثروت وسوسه‌برانگیز سهیم شد.

داستان‌هایی شبیه به متن این نامه الکترونیک، شاید روزانه هزاران بار با کمی اختلاف در متن و داستان به‌دست افراد مختلف ازجمله کاربران ایرانی اینترنت و استفاده‌کنندگان از سرویس‌های پست الکترونیک عمومی برسد. همه این داستان‌ها اما حکایت از نوعی جدید از کلاهبرداری با تکیه بر برخی ویژگی‌های روانشناختی عمومی دارد. در این نامه‌های الکترونیک، غالبا فرستنده خود را یک زن جوان و تنها معرفی می‌کند و به‌طور غیرمستقیم خود را واجد شرایط مطلوبی برای یک رابطه عاطفی نشان می‌دهد که البته با کمک کردن به او می‌توان به یک سود کلان مادی نیز دست پیدا کرد.

نکته روانشناسانه دیگر در این ترفندها، درخواست واریز بانکی مبلغ نه چندان زیادی است؛ به طوری که اگر شخص حتی احتمال کلاهبرداری و دروغ بودن ادعای طرف را بدهد، باز هم به‌خاطر مبلغ کم درخواستی و اینکه این مبلغ به نسبت مبلغی که ممکن است نصیبش شود، چیزی نیست، این ریسک را قبول می‌کند. به این ترتیب مبلغ مورد نظر را به‌حساب داده شده واریز می‌کند و به همین راحتی در دام کلاهبردار اینترنتی گرفتار می‌شود.

اساتید حقوق جزا همواره در مباحث حقوق جزا می‌گویند که کلاهبرداری محصول دو رکن اساسی است؛ یکی مانورهای متقلبانه از سوی کلاهبردار و دیگری حرص و طمع از سوی بزه دیده. واقعیت این است که امروزه فضای مجازی و امکان پنهان ماندن در پشت هویت‌های غیرواقعی و در عین حال ارتباطات وسیع در این فضای گسترده ضمن فرصت‌سازی‌، تهدید‌های مختلفی را نیز در بر دارد که ازجمله این تهدید‌ها انواع کلاهبرداری اینترنتی است و در این میان نیز ارسال نامه‌های الکترونیک مختلف به کاربرانی که پیش‌تر به انحای مختلف آدرس الکترونیک‌شان لو رفته یا فروخته شده، از مشهور‌ترین این نوع کلاهبرداری شده است.

کارشناسان اما در مقابله با این نوع کلاهبرداری هشدارها و توجهات ویژه‌ای به کاربران و مخاطبان این کلاهبرداری می‌دهند. عدم‌درج آدرس الکترونیک و باز نشر آن در سایت‌های غیرمعتبر و خارجی و بازنکردن نامه‌های الکترونیک با آدرس‌های ناشناس از نخستین توصیه‌های کارشناسان است. توصیه دیگر عدم‌اعتماد در فضای مجازی به افرادی است که هویت آنها به‌صورت کامل در بیرون این فضا برای شما ناشناس است و همچنین خودداری از ارسال هرگونه اطلاعات شخصی و حتی غیرشخصی برای این دسته از افراد و سرانجام اینکه طمع اگرچه در عالم اخلاق یک رذیله اخلاقی محسوب می‌شود اما وقتی در فضای مجازی این طمع با به‌کار‌نبستن عقلانیت و عدم‌آگاهی از توانایی فناوری‌های ارتباطی توأم می‌شود، می‌تواند درد‌سرهای بزرگی برای افراد فراهم کند.

* مدیرعامل باشگاه خبرنگاران پلیس

 

 

منبع: همشهری آنلاین