تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۱ - ۰۷:۳۸

نیلوفر قدیری: درباره تحولات هفته‌های اخیر مصر برداشت‌ها و تحلیل‌های متفاوت و تندی در رسانه‌ها و توسط تحلیلگران و مردم عادی در داخل و خارج از این کشور، ارائه شد.

واکنش‌ها به این تحولات متفاوت بود، از تصاویر مونتاژ‌شده حسنی مبارک و محمد مرسی برای القای تکرار دیکتاتوری در مصر گرفته تا مقالات تحلیلگران غربی و هشدار به دولت‌هایشان که از این دیکتاتوری مانند دوران مبارک حمایت نکنند. عده‌ای با ناامیدی نوشتند که گفته‌بودیم کشورهایی مانند مصر دمکراسی‌‌بردار نیستند؛ عده‌ای دیگر، ادامه دور باطل اعتراض و خشونت در مصر را پیش‌بینی کردند و نوشتند جامعه مصر به دو بخش طرفداران اخوان‌المسلمین و حامیان سکولارها تقسیم شده و این انشقاق، خطرناک است.

آنچه در میانه کشمکش‌های سه‌هفته گذشته مصر میان رئیس‌جمهور مرسی و مخالفانش دیده نشد، تمرین دمکراسی مصری‌هاست. آنچه این روزها در مصر می‌گذرد، نه دیکتاتوری مرسی است نه جنگ داخلی میان اسلامگرایان و سکولارها. نیروهای سیاسی و مردم مصر در کنار هم، دمکراسی و مدارا در عین اختلاف نظر را تمرین می‌کنند. حرکت مردم مصر و خروش‌شان علیه دیکتاتوری، با سرنگونی مبارک تمام نشد. برگزاری انتخابات و تشکیل پارلمان منتخب، محاکمه مبارک و عوامل رژیم او، پاکسازی ارتش از وجود عوامل رژیم سابق، انتشار آزاد رسانه‌ها و تظاهرات هرروزه مردم در خیابان‌ها هیچ‌کدام دمکراسی را برای مصر به ارمغان نمی‌آورد. انتخابات، فرمول دمکراسی است اما در کنار اجرای این فرمول باید منطق آن هم درک شود تا ملزومات بعد از انتخابات هم به اجرا درآید. مرسی در یک رقابت آزاد انتخاباتی پیروز شد و برای کنترل اوضاع و مقابله با مراکز متعدد تصمیم‌گیری که می‌توانست با یک ایراد حقوقی به انحلال پارلمان منجر شود، در فرمانی قدرت رئیس‌جمهور را افزایش و اختیارات دستگاه قضایی را کاهش داد.

توجیه مرسی در این کار این بود که اول باید اقتصاد آشفته مصر را سامان داد و این کار با دریافت وام‌های چند میلیارد دلاری از خارج و برقراری آرامش در داخل ممکن می‌شود. برای برقراری آرامش هم یک نفر باید حرف آخر را بزند. مخالفان او، این استدلال را همان استدلال مبارک و دیکتاتورهای دیگر می‌دانند و آن را آغاز استبداد و خودرایی می‌شمارند. مرسی همزمان در ضربه‌ای دیگر، به‌سرعت پیش‌نویس قانون اساسی را از تصویب مجلس مؤسسان گذراند و با وجود تحریم این مجلس توسط مخالفان، آن را به‌همه‌پرسی گذاشت. مخالفان هیچ‌کدام از این تصمیمات رئیس‌جمهور را قبول نداشتند و با تجمع در خیابان و تحصن مقابل کاخ ریاست‌جمهوری این اعتراض را نشان دادند. ارتش به جای سرکوب معترضان و جانبداری از یک طرف، دو طرف را به گفت‌وگو فراخواند.

رئیس‌جمهور هم همه گروه‌ها را دعوت کرد که به دفترش بروند و درباره اختلافات گفت‌وگو کنند. او پیش‌شرط مخالفان برای گفت‌وگو را هم پذیرفت و فرمان‌ افزایش اختیارات را لغو کرد. وقتی گفت‌وگو، مباحثه، اعلام شرایط و یک گام به جلو گذاشتن و یک گام به عقب برداشتن برای پیشبرد بازی سیاست، جای رویارویی نظامی، خشونت و اتهام‌زنی را بگیرد، گروه‌های مختلف با گرایش‌های هرچند متفاوت و حتی متضاد می‌توانند در کنار هم حکومت و زندگی کنند؛ ممکن است ماه‌ها کشمکش و جدل، قهر و آشتی‌و تحصن و اعتراض نیاز داشته‌باشد تا تعادل به دست آید اما بدون نیاز به اینکه یک‌طرف با بمب‌افکن و تانک به جان طرف مقابل بیفتد، این تعادل در پس همین چانه‌زنی‌ها به‌دست می‌آید. دمکراسی کیک نیست که دستور تهیه و پخت داشته‌باشد. موتور صنعتی نیست که دولت آمریکا بتواند آن را به خاورمیانه صادر کند، قطعاتش را متصل کند، آن را روشن کند و کلیدش را به یک نفر بسپارد و برود. دمکراسی یک شبه به‌دست نمی‌آید.

وزیر خارجه یکی از کشورهای عربی، سال گذشته و با اوج گرفتن اعتراض‌ها و ناآرامی‌های مردمی در این کشور در مصاحبه‌ای وعده داد که طی چهار ‌ماه دمکراسی‌ای بی‌نقص در کشورش ایجاد خواهد شد. این وعده همانقدر غیرواقعی است که برنامه‌ها و سیاست‌های دولت بوش برای صدور دمکراسی به خاورمیانه.

مصر را مغز متفکر و سر جهان عرب می‌نامند. جمله معروفی از سال‌ها پیش در توصیف جریان‌شناسی جهان عرب وجود دارد و می‌گویند که مصر فکر می‌کند، لبنان می‌نویسد و کشورهای عربی دیگر اجرا می‌کنند. این روزها تحولات مصر درس بزرگی برای کشورهای عربی است. شاید کشمکش میان نیروهای سیاسی به‌ویژه اخوان‌المسلمین در قدرت و مخالفان سکولارش، به این زودی حل نشود و مصر آرام نگیرد. این کشمکش مرحله‌ به مرحله جلو می‌رود تا مهره‌های بازی سیاست مصر هرکدام جای خود را پیدا کنند و روال عادی برقرار شود. اما هر روز که از این تحولات می‌گذرد، مصری‌ها دمکراسی بومی را تمرین می‌کنند و اعراب هم با اشتیاق نظاره‌گر این تمرین هستند تا از آن درسی بگیرند.

برچسب‌ها