کسی از وعدهها یادی نمیکند؛ وعدههایی که تنها بخشی از آن عملی شد و بخشهایی به فراموشی سپرده شدند؛ وعدههایی که بخشی از آنها مدتی کوتاه پس از اعلام شدن از اصل مطلب زاویه گرفتند و زاویهشان آنقدر تند بود که توپ به جای اینکه به دروازه وارد شود از زمین خارج شد و رفت به نامتناهی ناشناخته که کسی نتواند سراغش را بگیرد.
عکسهای بخشی از زلزلهزدگان در سرمای زیر صفر در میان برف و کنار چادرهای یک لاقبای هلالاحمر آنقدر جگرسوز است که گاهی حتی از دیدنشان هم روی برمیگردانند، در حالت طبیعی یک انسان با درنظر گرفتن شرایط فیزیکی گوشت و پوست و استخوان چقدر میتواند سرما را تحمل کند؟ این سرمایی که به استخوان میزند تا کجا قابل تحمل است؟نکند زلزلهزدگان آذربایجانی تحملشان از انسان طبیعی بیشتر است؟
به همین زودی تصویر جنازههای خاکآلود کودکان پیچیده در پتو فراموش شد و رنج پدری که با دستانش بر جسد فرزندش خاک ریخت از یادها رفت، به همین زودی تصویر آن همه دیوار فروریخته و آن خانه ویران شده از یاد رفت و کاشانههای از هم پاشیده را همه از خاطر بردهاند. سایتهای هواشناسی دمای اهر را 9درجه زیر صفر اعلام کردهاند و این دما کاهش هم خواهد داشت، با این حساب زلزلهزدگان این شهر در دمای 9درجه زیر صفر در چادرهایی اسکان دارند که برای اقامت طولانی در این دما ساخته نشدهاند، هر چقدر هم لباس بپوشند و پتو دور خودشان بپیچند باز هم بعید است که در این شبهای سرد لحظهای به خواب فرو روند، زندگی در چادر به جای خانه در واقع تحمل شرایط دشواری است که از تحمل آدمی خارج است.
این روزها عکسهای زیادی از زلزلهزدگان آذربایجان شرقی منتشر میشود درحالیکه زلزلهزدگان دستهایشان را از سرما به هم گرهزدهاند، زنها چادرها را به کمر بستهاند و کودکان از لرز سرما هرآنچه که داشتهاند و توانستهاند برتن کردهاند که از گزند سرما قدری امان بگیرند، گفته میشودکه دیشب دمای هوای ورزقان 16درجه زیر صفر بوده است و مردم هم کاری از دستشان برنمیآید جز اینکه پتو جمع کنند، لباس گرم جمع کنند تا اگر کسی توانست این محمولهها را بهدست زلزلهزدگان برساند. اما مردم خوب یادشان مانده که گروهی از هموطنانشان در دمای زیر صفر دارند از سرما همچو بید بر خود میلرزند و یادشان میماند که وعدههای ساخت یکماهه خانه برای همه زلزلهزدگان عملی نشد و فصل سرما از راه رسید در حالی که فقط بخشی از زلزلهزدهها زیر سقف خانههای ساخته جدید زندگی می کنند.