عبدالله آلبوغبیش: پایتخت یاسمن‌ها، دمشق. این نه فقط توصیف شاعران بلکه سیاستمداران و توده‌های مردم عرب درباره سوریه است. اما سوریه دو سالی است که ردای یاسمنی خود را وانهاده و قبایی از جنس جنگ و درگیری به تن کرده است.

سوریه

پایتخت یاسمن‌ها، دمشق. این نه فقط توصیف شاعران بلکه سیاستمداران و توده‌های مردم عرب درباره سوریه است. اما سوریه دو سالی است که ردای یاسمنی خود را وانهاده، قبایی از جنس جنگ و درگیری به تن کرده است. اکنون دیگر برای هر خبرخوان سیاسی، سوریه، افغانستانی عربی است. خبرها از سوریه با رایحه دود و خون و گلوله می‌آید. آنچنان تحولات در این کشور شتابنده است که نمی‌توان بر همه درنگی کرد. اما شاید مهم‌ترین آنها انفجار مهیبی بود که در آن شماری از اعضای بلندپایه دولت کشته شدند. پس از آن، نوبت به انشقاق ریاض حجاب رسید که هنوز نخست‌وزیر نشده، از کشور گریخت. بیانیه ژنو، کورسوی امیدی برای یافتن راه‌حل ایجاد کرد اما به سرعت به خاموشی گرایید؛ با وجود این، روسیه همچنان در تکاپوی دمیدن خونی جدید در کالبد فروخفته آن است. در آن سوی جبهه، مخالفان تحت فشار قدرت‌های منطقه‌ای و قدرت‌های بین‌المللی، به اکراه تن به ائتلافی ناخواسته دادند که اکنون به‌دنبال کسب مشروعیت نه از مردم سوریه که از قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هستند.

کویت

کویت کشوری در حال تمرین دمکراسی است و بنابراین، زمین می‌خورد اما برمی‌خیزد و از این لحاظ بسیار پیشتازتر از همسایگانش است که حتی حاضر نیستند یک‌بار به زمین بخورند و درد چند صدایی‌ها را بچشند. کویت بنا به تفاوت رفتار سیاسی رهبرانش، بیش از کشورهای حوزه خلیج‌فارس، صحنه رویارویی دو اردوگاه دولت و مخالفان بوده است. در عرض یک سال، دو بار کاندیداها برای نمایندگی مجلس خیز برداشته‌اند. به‌دنبال بالا گرفتن رویارویی‌ها میان دولت و مخالفانش، امیر کویت ناچار شد دستور اصلاح قانون انتخابات را صادر کند؛ اصلاحی که به ضرر مخالفان سلفی تمام شد. مخالفان اما هنوز آرام نگرفته‌اند و کویت در حالی صفحه دیگری از تاریخ سیاسی خود را ورق می‌زند که مخالفان و طرفداران دولت هر دو در پشت سنگرهای سیاست، نفس‌های خود را حبس کرده‌اند تا معلوم شود در سال جدید برتری با که خواهد بود.

بحرین

بحرین همچنان ناآرام. می‌توان کل تحولات بحرین را در همین یک جمله خلاصه کرد. پادشاه همچنان سر بر بالین توافقات امنیتی با آمریکایی‌ها و عربستانی‌ها نهاده و هر از گاهی که صدایی نه چندان خوشایند، خوابش را پریشان می‌کند؛ به یک جمله بسنده می‌کند؛« گفت‌وگو کنیم.» مخالفان اما می‌گویند: به عمل کار برآید به سخندانی نیست. درگیری‌ها همچنان ادامه دارد. اخراج کارمندان و محاکمه پزشکان و فعالان حقوق بشر بخشی از مجازات‌هایی است که علیه معترضان اعمال می‌شود. اما معترضان به ستوه نیامده‌اند و تا حدودی راهی باز کرده‌اند و این را می‌توان در فراخوان ولیعهد برای گفت‌وگو مشاهده کرد. مخالفان امیدوارند این فراخوان گشایشی ایجاد کند و کشور ناآرام را به آرامش برساند. اما تا آن زمان بحرینی‌ها باید همچنان گاز اشک‌آور استنشاق کنند و هر از گاهی کودکان یا سالمندان خود را که بر اثر گلوله یا استنشاق گازهای سمی نیروهای امنیتی کشته شده‌اند، بر شانه‌های خود حمل کنند و به خاک بسپارند.

یمن

در جهان عرب، یمن به صفت خوشبختی زبانزد است اما این کشور دیرگاهی است که چندان هم خوشبخت نیست. فساد اداری و مالی، درگیری‌های طرفداران و مخالفان رئیس‌جمهور مخلوع و درگیری ارتش با شبه نظامیان القاعده مثل خوره به جان این کشور افتاده است. یمن در همسایگی عربستان است و این کشور تحت نام رهبری کشورهای عربی می‌کوشد تا از دور دستی بر آتش تحولات جهان عرب و در صدر آنها یمن داشته باشد. از این رو، دست ناپیدای عربستان در این کشور پیداست. رویارویی حوثی‌ها با سلفی‌های حمایت شده از سوی عربستان یکی از نمودهای این دخالت‌هاست. اما یمن، همچنان درگیر درمان زخم‌های خویش است. علی عبدالله صالح ویرانه‌ای سیاسی را تحویل رئیس‌جمهوری داده است که هر از گاهی حکم به عزل وفاداران به صالح می‌دهد اما آب از آب تکان نمی‌خورد. مطالبات برای جدایی جنوب از شمال همچنان ادامه دارد. مردم یمن نگران از آینده چشم به سال جدید دوخته‌اند.

عربستان

بیمارتر از این کشور در جهان عرب وجود ندارد. حاکمانش همه بیمارند؛ یکی به درد کمر مبتلا و دیگری به درد گوارش گرفتار؛ از پادشاه گرفته تا وزیر خارجه، هرکدام به دردی مبتلایند اما مبتلاتر از شاهزادگان حاکم، خود کشور است. حاکمیت خاندانی، نبود آزادی های سیاسی و مخالفت با جامعه چندصدایی دردهایی است که این کشور چند سالی است که از آنها می‌نالد. هرچند پادشاه هشتادوچندساله در میان هلهله‌های رسانه‌ها و شعار پادشاهی اصلاح‌طلب برای کشوری محافظه‌کار بر سریر قدرت تکیه زد اما در عمل، اتفاق خاصی نیفتاد جز تشکیل هیأت بیعتی که در آن چند نفر دور هم، پادشاه را انتخاب می‌کنند و برگزاری انتخابات شوراها با وعده مشارکت زنان در دوره جدید. اما به دور از قلب کشور، شرق عربستان به همان اندازه که فعالیت استخراج نفت در آن پویا و زنده است، به همان اندازه هم اعتراضات و درگیری‌ها و سرکوب‌ها پویا و دامنه‌دار است. آیا عربستان در سال جدید تجربه جدیدی را از سر خواهد گذارند؟ این پرسشی است که نه‌تنها شهروندان عربستانی بلکه شهروندان جهان عرب، همگی درباره کشورهای خویش، در سال جدید به‌دنبال پاسخی برای آنند.

عبدالله بن عبدالعزیز؛ پادشاه سرزمین بیماری

هر چند وقت یک‌بار شایعه وخیم‌شدن حال و مرگش منتشر می‌شود اما ششمین پادشاه عربستان سعودی درحالی‌که دو برادر جوان‌ترش در آرزوی رسیدن به پادشاهی جان دادند هنوز با وجود بیماری‌های مختلف زنده است. عبدالله‌بن‌عبدالعزیز، ۸۸ سال سن دارد و ثروتش بیشتر از ۱۸ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود اما خودش هم به خوبی می‌داند که پولش نمی‌تواند زندگی‌‌اش را حفظ کند. سلطان و نایف، دو برادر ناتنی او با ۸۰ و ۷۸ سال سن با داشتن عنوان ولیعهدی دنیا را بدرود گفتند. دهمین فرزند عبدالعزیز آل‌سعود بارها تحت عمل جراحی قرار گرفته است. در‌ماه نوامبر منابع موثق تأیید کردند که یک عمل جراحی او ۱۱ ساعت طول کشیده است و پس از مدت‌ها دیده‌نشدن او در انظار عمومی، تلویزیون عربستان تصاویر پادشاه را میان عیادت‌کنندگان در بیمارستان نشان داد. عربستان با اعتراض‌های زیادی روبه‌روست و با موج انقلاب در کشورهای عربی خاندان سعود خطر را به خوبی احساس کرده‌اند. مرگ عبدالله و جایگزینی سلمان بن‌عبدالعزیز می‌تواند خیلی چیزها را عوض کند و واکنش‌های جهانی را به‌دنبال داشته باشد. با جنجالی‌بودن ماجرا خیلی از رسانه‌ها منتظر هستند تا سریع‌تر از دیگران خبر آمدن فرشته مرگ به سراغ عبدالله را منتشر کنند.

لبنان

اگر برایتان عجیب باشد که هر شب بخوابید و صبح با صدای انفجار یا شلیک گلوله‌ای یا خبر استعفایی دسته‌جمعی بیدار شوید، برای لبنانی‌ها اما عکس این معادله، عجیب است؛ یعنی اگر روزی بیدار شوند یکی از این خبرها را نشنوند برایشان روزی غیرعادی است. سال2012 هم از این قاعده مستثنا نبود، با این تفاوت که سال2012 تحولات امنیتی بود نه سیاسی. اگر بازداشت جاسوسان اسرائیلی و درگیری‌های ارتش لبنان با پیکارجویان در سوریه را به کناری بگذاریم، دو رخداد در سال 2012، لبنان را خبر اول رسانه‌ها کرد؛ پرواز هواپیمای بی‌سرنشین یا همان پهپاد ایرانی‌تبار متعلق به حزب‌الله لبنان در آسمان فلسطین اشغالی که ایوب نام داشت و با وجود آنکه اسرائیل آن را سرنگون کرد اما حزب‌الله اعلام کرد که از طریق آن، اطلاعاتی را از مراکز حساس در اراضی اشغالی به‌دست آورده است. رخداد دیگر، انفجار مهیبی بود که در آن وسام الحسن، رئیس سرویس اطلاعاتی امنیت داخلی لبنان ترور شد. او رکن رکین امنیت لبنان بود که به محض ترور شدن، گروه سعد حریری، سوریه را عامل آن دانست اما تاکنون سندی دال بر این اتهام به‌دست نیامده است. در سایه شکنندگی دولت و فشار مخالفان، آیا سال 2013برای لبنان، سال اتفاقات سیاسی است؟ سیاستمداران در پشت پرده تصمیم می‌گیرند.

فلسطین

مگر می‌شود ساکن خاورمیانه باشی و نام فلسطین و رخدادهایش برایت آشنا نباشد؟ بیش از 60سال است که فلسطین در فهرست تحولات آخر سال قرار می‌گیرد و از این منظر، رکورددار تحولات است. این سرزمین هرچند که نیمه نخست سال میلادی را نسبتا آرام پشت‌سر گذاشت اما نیمه دوم سال، نیمه‌ای خونین و در عین حال پیروزمندانه برای فلسطینیان بود. نخستین رخداد، ترور احمد الجعبری از فرماندهان ارشد شاخه نظامی حماس و حمله هشت روزه ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه بود. در این حمله بیش از 150نفر کشته شدند که بیش از 80نفر آنها غیرنظامی و غیروابسته به گروه‌های مبارز بودند. فلسطینیان در این حمله اما برای نخستین بار از موشک‌های ایرانی‌تباری رونمایی کردند که سر به آسمان تل آویو و قدس اشغالی ساییدند و در این دو شهر فرود آمدند. رخداد دیگر اما دیپلماتیک بود. فلسطین در سازمان ملل از جایگاه یک نهاد به یک کشور غیرعضو ارتقا یافت و این، برای عباس یک دستاورد بود و برای نتانیاهو مایه زیان. یک روز بعد، نتانیاهو یک دستور جنجالی داد: ساخت 3500واحد مسکونی در منطقه‌ای که پیوند کرانه باختری را با قدس‌اشغالی قطع می‌کرد تا روند حاکمیت سرزمینی کشور فلسطین وارد مرحله پیچیده‌تری شود. مطمئن باشید که سال دیگر هم در چنین صفحه ای درباره فلسطین خواهیم نوشت.

اردن

اینکه در کشوری عربی فساد مالی و اداری بیداد کند اما قطار بهار عربی در آن برای سوار کردن برخی از افراد توقف نکند، حتما مانعی هست. قطار بهار عربی تا مرزهای اردن رسید اما به‌خود اردن نرسید. اگرچه اردنی‌ها همزمان با خیزش جهان عرب، به پاخاستند اما دستشان کوتاه بود و خرما بر نخیل. تحرک سریع پادشاه در کلید زدن اصلاحات، قربانی کردن چند نخست‌وزیر، بی‌اعتمادی مردم به حزب اسلامگرای کار، بافت قبیله‌ای و بالاخره همسویی پادشاه با هژمونی بین‌المللی و قدرت‌های منطقه‌ای شاید شاخص‌ترین موانع این خیزش باشند، اما خیزش اردنی‌ها همچنان افتان و خیزان می‌رود. در سال 2012پادشاه برای نخستین بار شعار سرنگون باد پادشاه را از معترضان شنید و چندان به مذاقش خوش نیامد. قانون انتخابات را اصلاح کرد اما آنچه دید تحریم انتخابات از سوی مخالفان اسلامگرا بود. عبدالله دوم در حالی سال جدید را جشن می‌گیرد که ترکش جنگ سوریه هرازگاهی به در و دیوار مرزهایش می‌خورد. او قطعا پس از جشن سال جدید میلادی، نفس راحتی می‌کشد اما از یاد نمی‌برد که اردن همچنان ناآرام است.

خالد مشعل؛ مبارز دیروز

پیروزی مقاومت در جنگ هشت‌‌روزه با رژیم صهیونیستی باعث شد تا امسال خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس پس از ۴۵ سال بتواند بر خاک فلسطین بوسه بزند. این ورود او به نوار غزه اما به عقیده بسیاری با اجازه ضمنی رژیم صهیونیستی بود. او که از ۱۱سالگی و در سال۱۹۶۷ و همزمان با جنگ اعراب و اسرائیل به همراه خانواده خود کرانه باختری را ترک کرده و به کویت رفته بود به غزه بازگشت تا در جشن بیست‌و‌پنجمین سالگرد تاسیس حماس شرکت کند. فارغ‌التحصیل رشته فیزیک‌دانشگاه کویت و معلم این رشته، مشخص نیست هنوز رهبر حماس باقی بماند یا نه. خبرها درباره او ضد ‌و نقیض است. گروهی می‌گویند که او برای ادامه رهبری حماس انتخاب شده و برخی از رد این مسئله خبر داده‌اند. زمانی که مشعل به غزه رفت مقام‌های رژیم صهیونیستی تهدید کردند که اگر رهبران جهاد اسلامی ازجمله رمضان شلح، دبیرکل این جنبش وارد غزه شوند هدف حمله این رژیم قرار خواهند گرفت. مشعل هر چند هنوز می‌گویدکه یک مبارز است اما این عقیده وجود دارد که اسرائیل دیگر او را خطری جدی تلقی نمی‌کند و این گروه‌های دیگر مقاومت ازجمله جهاد اسلامی هستند که برای این رژیم دردسرساز به‌حساب می‌آیند.