مقامهای فرانسوی گفتهاند که جنگ در مقابل شورشیان مالی را سریع تمام میکنند اما کمی دقت در شرایط مالی نشان میدهد که دولت فرانسه وارد نبردی شده که پایان زودهنگامی برای آن قابل پیشبینی نیست. فرانسوا اولاند، رئیسجمهور تازهکار فرانسه که این روزها بهدنبال بهدست آوردن حمایت کشورهای دیگر در جنگ مالی است اما شاید اگر تجربه حضور ائتلاف خارجی در آمریکا را بررسی میکرد هیچ وقت وارد این کارزار سخت نمیشد.
اولاند با فهمیدن شرایط اعلام کرده است که بهزودی نیروهای نظامی بیشتری به مالی برای کمک به ۷۵۰ نظامی فرانسه میفرستد. مقامهای این کشور بهتدریج متوجه میشوند شورشیانی که وارد جنگ با آنها شدهاند برخلاف تصور اروپاییها شبهنظامیانی که فقط کلاشینکف بهدست دارند نیستند. هر چند که در رسانههای جهان نام مالی و شورشیانش این روزها با مداخله نظامی فرانسه پررنگتر شده اما این کشور از ابتدای سال ۲۰۱۲ شاهد گسترش شدید درگیریها بهویژه در منطقه شمالی خود بوده است.
از ۱۷ ژانویه سال گذشته میلادی چندین گروه شورشی نبرد خود را علیه نیروهای نظامی مالی برای اعلام استقلال شمال این کشور موسوم به ازواد شروع کردند. گروه موسوم به «جنبش ملی برای آزادی ازواد» (MNLA) با حمایت گروه افراطگرای انصارالدین توانست در مارس ۲۰۱۲ کنترل این منطقه را بهدست آورد و جدایی کشور ازواد را اعلام کند.
پس از آن گروههای مرتبط با القاعده ازجمله انصارالدین تلاش کردند تا این جنبش را به حاشیه رانده و قوانین به سبک طالبان را اجرا کنند که نبرد میان MNLA و انصارالدین را بهدنبال داشت. این اما همه مشکل مالی نبود؛ در ۲۲ مارس ۲۰۱۲ نظامیان مالی دست به کودتا زدند و آمادو تومانی توره، رئیسجمهور این کشور را از قدرت برکنار کردند.
در میان این کودتا اما گروههای مختلف شورشی قدرت بیشتری گرفتند و تلاش کردند برای جداکردن شمال مالی بار دیگر متحد شوند. شمال مالی که فرانسویها تصور میکنند سریع میتوانند با نیروهای محدود خود در آن به پیروزی برسند مساحتی معادل دو برابر فرانسه دارد. کارشناسان نظامی این سؤال را مطرح میکنند که نظامیان فرانسه چطور میخواهند در منطقهای با این وسعت که شبه نظامیان مانند کف دست آن را میشناسند دست به نبرد بزنند.
گروههای شورشی در شمال مالی شبهنظامیانی بیتجربه نیستند. درواقع آمریکا و ناتو با حمله به لیبی عامل قدرت گرفتن آنها شدند. این گروهها که درآمد فراوانی از منابع مختلف ازجمله قاچاق موادمخدر و گروگانگیری دارند به تسلیحاتی مجهزند که بخشی از آنها از انبارهای رژیم قذافی درجریان انقلاب لیبی غارت شده است. آنها همچنین به وسیله بولدوزرها و ماشینهای سنگین به جا مانده از شرکتهای ساختمانی تونلهای زیر زمینی و مواضع دفاعی گسترده برای خود در منطقه شمال ساختهاند و برای موقعیتی مانند این روزها اقدام به ذخیره تجهیزات و سوخت کافی کردهاند. «القاعده مغرب اسلامی» به رهبری فردی به نام ابوزید یکی از خطرناکترین گروهها بهحساب میآید.
بیشتر اعضای این گروه که شاخه شمال آفریقای القاعده بهحساب میآید شبهنظامیان خارجی هستند و گروگانهای غربی را در اختیار دارند. انصار الدین به رهبری فردی به نام «ایاد الغالی» گروه دیگری است که در تلاش برای اجرای قوانین مشابه طالبان در مالی است. «جنبش ملی برای آزادی ازواد» در این میان گروهی سکولار بهحساب میآید که برای استقلال شمال مالی تلاش میکند. جنبش برای اتحاد و جهاد در غرب آفریقا از گروههای دیگر افراطگرا بهحساب میآید که به رهبری عمر اولد حماحه با منابع مالی هنگفت از قاچاق موادمخدر بهدنبال گسترش نبرد در غرب آفریقاست. فرانسویها بهتدریج متوجه خواهند شد وارد جنگی شدهاند که مانند افغانستان پیروزی و پایانی برای آن قابل تصور نیست.