کشتی لوچو ورزش سنّتی و باستانی استان مازندران است که به ورزش پهلوانی لوچو نیز شهرت دارد و از دوران بسیار دور، جایگاهش را در فرهنگ و باورهای ارزشی مردم مازندران تثبیت کرده است.
لوچو از دو کلمه هموزن لو و چو ترکیب شده است که هر یک دارای معنی جداگانه است. لو به معنی لبه و کنار چیزی و واژه چو به معنی چوب است. لذا لوچو به لبه چوب اطلاق میشود.
در اصطلاع، لو چو به چوب بلند، با طول تقریبی ۳ متر و قطر حدود ۶ تا ۱۲ سانتیمتر گفته میشود که پارچه خلعتی بر بالای آن بسته میشود. این چوب در محل برگزاری کشتی نصب و پارچه روی آن افراشته میشود و مجموعا به صورت سمبل و نشانه مسابقات کشتی محسوب میشود.
در مسابقات بزرگ و رسمی که جوایز و هدایا گوسفند و گاو می باشد ، به پای چوب لوچو بسته میشود. این کشتی در حالت رسمی خود در ایام بیکاری روستاییان در یک یا چند روز متوالی که ممکن است به دو هفته نیز برسد و بیشتر در اعیاد مذهبی و ملی و قبل و بعد از نشا و یا پس از درو کردن شالی ونیز به هنگام تشکیل بازارهای محلی و عروسیها، انجام می شود.
برگزارکنندگان مسابقه بیشتر پیشکسوتان، ریش سفیدان و معتمدان محلی هستند. بزرگان منطقه پس از فراهم کردن مقدمات، زمان و مکان مسابقه را تعیین، و آنرا به اطلاع محلات همجوار و نیز پهلوانان و مردم سایر بخشها و شهرستانها میرسانند.
هزینه برگزاری مراسم و نیز جوایز کشتیگیران، توسط اهالی یک یا چند روستا تامین و پرداخت میشود.
کشتی لوچو را از یک تا سه نفر از پیشکسوتان این رشته داوری میکنند. داور یا داوران را که در وسط میدان مراقب انجام کشتی بوده و در محوطه مسابقه قدم میزنند میانمج گویند.کشتی با مراسم اولیه و مبارزه طلبی و حریف خواهی یکی از پهلوانان آغاز میشود.
در این کشتی هر یک از طرفین میکوشد تا یک یا چند نقطه از بدن حریف را به زمین بزنند. کشتیگیری که در خطر میافتد می تواند با زدن کف دو دست به هم از ادامه مسابقه خودداری نماید اما حق خارج شدن از زمین را ندارد.
از جمله فنون رایج در کشتی لوچو می توان به: دست کاپ ،غاز بال، برات، پسکاپ، تاش کاپ اشاره کرد. اساس کشتی لوچو بر جنبههای پهلوانی، احترام به حریف، پرهیز از تکبر و خودخواهی، رعایت ارزشهای اسلامی و اخلاقی استوار است لذا هرگونه ضربه زدن به کتف، گرفتن گوش یا گرفتن انگشت دست سرچنگ و ضربه زدن با کف دست به بدن یا سر حریف، گرفتن گوشت بدن و یا آسیب رساندن عمدی، خطا محسوب میشود.
برنده نهایی این کشتی جوایز خود را که به پای چوب لوچو بسته شده برداشته و چوب لوچو را بر دوش گرفته به نشانه پیروزی همراه با اهالی روستا و همراهانش به محل خود میبرد.
رسم است که در آغاز این مسابقه ساز و دهل نواخته میشود که حالت اعلان برگزاری مسابقه را دارد. به اعتقاد بیشتر کارشناسان، کشتی لوچو، کشتی آزاد نیست.
کشتی لوچو از زمانی که با کشتی آزاد آمیخته شد، اصالت خود را از دست داده ! حتّی لباسهای سنّتی لوچو از یادها رفته و به شکلهای گوناگون درآمدهاست.
لباس سنّتی لوچو از بند و شلوار مخصوص تشکیل و گاهی با کیسههای ضخیم دوخته میشد که اصطلاحاً به شلوار چاقا و کرباس معروف بود و وقتی پهلوان بند آن را محکم میگرفت، پاره نمیشد و پهلوان از این طریق قدرتش را به نمایش میگذاشت. امروزه بهدلیل ازبین رفتن این لباس نمیشود از فنون بند و پسکاسه استفاده کرد.
امروزه مانند کشتی آزاد، زمانی را برای پایان کشتی لوچو گذاشتند در حالیکه در گذشته اگر کشتی چند ساعت هم به درازا می کشید باید برنده انتخاب و به مردم معرفی می شد و گوسفندی را به عنوان جایزه به فرد پیروز می دادند. همچنین اگر کسی در لوچو پیروز می شد هماورد او تا یکسال با او کشتی نمی گرفت.
این ورزش باستانی و پهلوانی در بسیاری از مناطق مختلف مازندران به ویژه در فریدونکنار، بندپی، جویبار برگزار میشود. از مشهورترین لوچوکارهای مازندران میتوان به کشتی گیر نامدار و از نوابق کشتی ایران و جهان، امامعلی حبیبی اشاره کرد.