گروه ادب و هنر: در نشست پژوهشی ادبیات و انقلاب اسلامی که در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد، زهیر توکلی - منتقد ادبی - گفت: انقلاب بر همه شئون ما تاثیر گذاشت و امری که چنین باشد، اصیل و از دل جامعه خود جوشیده است.


انقلاب ما به همین خاطر توانست ادبیات خاص خودش را خلق کند. شاید این ادبیات شاهکار نباشد، اما منحصر به انقلاب ماست. این منتقد ادبی با اشاره به اینکه تفکیک میان ادبیات و الهیات موضوعی است که در ایران و جهان در دوران پس از رنسانس همواره وجود داشته است، گفت: می‌دانیم که ادبیات دینی خود متن دین و الهیات نیست و هر اثری را که در ایران پس از اسلام و حتی اروپای پس از رنسانس نوشته شده نمی‌توان دینی دانست؛ با این حال ادبیات ایران در تمام دوره‌های خود از تاثیر قابل توجه قرآن و احادیث برخود بهره‌مند بوده است و به نوعی می‌توان آنها را درونی شده در ادبیات ایران دانست.

در ادامه این نشست علیرضا حافظی - نویسنده - با بیان اینکه انقلاب اسلامی برای احیای پیام قرآنی و محمدی روی کار آمد، خاطرنشان کرد: ما در طول این سه دهه شاهد فوران تولید آثار ادبی بودیم، اما به دوره‌ای رسیده‌ایم که می‌توان سطح این آثار را زلال‌تر دید و در این زمینه آثار خوبی در ژانرهای مختلف به تولید رسیده است. وی تصریح کرد: ما در گونه خاطره‌نگاری در ادبیات انقلاب صاحب مکتب شده‌ایم، اما در حوزه پژوهش بسیار عقب مانده‌ایم و به همین خاطر جا دارد تا آثارمان را یک بار دیگر از منظر روش تولید مورد ارزیابی و بررسی قرار دهیم. این منتقد ادبی ادامه داد: در حوزه رمان، ادبیات انقلاب بدون شک به نظریه ادبی نیاز دارد. ما صاحب یک گنجینه ادبی هستیم که کماکان می‌شود از آن برای تولید آثار ادبی برجسته استفاده کرد، اما کماکان نسبت به آن بی‌اعتناییم.

همچنین علی محمد مودب - شاعر- نیز در سخنانی با اشاره به سالروز شهادت شهید آوینی گفت: یکی از ویژگی‌های آوینی که در حافظه ما مانده، صدای اوست که موجب ماندگاری روایت‌هایش شده است. به نظر من ادبیات انقلاب بسیار شبیه صدای آوینی است. او به معنی مصطلح، گوینده نبود. سعی داشت به واسطه صدایش مواجهه انسان و مرگ و خدا و زندگی را به شکلی دیگر به ما عرضه کند و مخاطبش را به حقیقت و دوری از قالب‌های موجود هدایت کند. مودب ادامه داد: ادبیات وجود مکتوم چنین انسان‌هایی است؛ آدم‌هایی که انقلاب اسلامی وجود مکتوم آنها را تشکیل می‌دهد، انسان‌هایی که با وجود اینکه حرفه‌ای به موضوع ادبیات نگاه نمی‌کردند، اما به وسیله آن رفته‌رفته صاحب ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی شدند. وی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال شعر معاصر ما پس از دوران مشروطه نوآوری‌هایی در قالب زبان داشت و تلاش بسیاری شده بود تا از حقایق سنتی زبانی و دینی موجود فاصله بگیرد، اما با ظهور انقلاب اسلامی گویا در این مسیر دوربرگردانی ایجاد شد و شاعران به این سنت‌ها رجعت دوباره کردند. به عبارت دیگر با ظهور انقلاب اسلامی شاعرانی آمدند که رسما سنتی بودند و بیش از تکنیک با مردم و مخاطب‌شان رابطه‌ای بی‌نظیر داشتند؛ کسانی مانند حمید سبزواری که شاید به سادگی نتوان آنها را از خاطره مردم دور کرد؛ حتی اگر به تعبیر روشنفکران نتوان به شمارگان آثارشان افتخار کرد. مودب در ادامه به نسل دوم شاعران انقلاب اشاره کرد و گفت: این گروه از شاعران در دوره حیات خود سعی کردند یافته‌های شعر معاصر را با حقیقت شعر انقلاب پیوند بزنند و راه را برای ادامه این مسیر هموار کنند.