تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۸۵ - ۱۷:۲۲

همشهری جوان - خسرو نقیبی: مایکل مان بازگشته؛ با فساد میامی که بازسازی یک مجموعه تلویزیونی دهه هشتادی ا ست؛ فیلمی با هزینه تولید 135 میلیون دلار که گران ترین فیلمش محسوب می شود.

برای نقش کارآگاه توباس ،کالین فارل انتخاب شد که یکی از سرمایه گذاری های مهم هالیوود در این چند سال است. بازیگری که علی رغم شکست تجاری عمدة فیلم هایش، همچنان کمپانی ها سعی دارند او را ستارة جایگزین آدم هایی مثل تام کروز و براد پیت کنند.

خبر شگفت انگیز، بازی گونگ لی (اولین چهره شاخص سینمای شرق دور برای آمریکایی ها) در فیلم بود. او بازیگر مقابل کالین فارل است و صاحب تشکیلات اقتصادی مخوفی است و در فیلم، ایزابلا نام دارد. نقشی که شاید برای اولین بار در این سطح به یک بازیگر شرقی می رسد

همه قضیه، این است. حد فاصل سال های 1984 تا 1989 مجموعه ای از تلویزیون ان بی سی پخش می شد با نام فساد میامی که طرفداران فراوانی داشت. پخش فصل اولش آن را به یک پدیده تبدیل کرد و در سال های بعد به بخشی از فرهنگ آمریکا پیوست.

 دلایل این موفقیت هم ساده بود. فرمول ها کنار هم گذاشته شده بودند و حسابگری آمریکایی می گفت این مجموعه می گیرد. دهه هشتاد دوران اوج فراری سواری بود، دورة رواج موادمخدر مدرن، دورة پیشرفت تکنیک های فیلم برداری برای گرفتن صحنه های زد و خورد و دورة موسیقی؛ موسیقی دهه هشتاد.

در چنین فضایی، فساد میامی قصه دو پلیس بود که خودشان هم درگیر فضای فاسد شهر بودند و البته با گروه های خلافکار در می افتادند. مجموعه پر از موسیقی های روز گلن فری، فیل کالینز و کیت بوش بود. آوازهای دهه هشتادی محبوبی که نام فساد میامی را سرزبان ها انداخت. مجموعه، تم موسیقی فوق العاده ای از جان همر داشت که حالا بهترین تم موسیقی سریال های همة تاریخ دانسته می شود.

کاراکترهای خلق شده توسط آنتونی یرکوویچ که سرپرست گروه چندین نفرة نویسندگان بود، آن قدر دقیق بودند که تا پایان دهه کسی جرأت نکند آن ها را جابه جا کند. در فاصلة شش سالی که فساد میامی روی آنتن شبکه ان بی سی بود، 111 اپیزود شصت دقیقه ای با حدود بیست کارگردان و همین تعداد نویسنده ساخته شد. البته میان  فهرست این کارگردان ها نام بزرگی دیده نمی شود.

تنها نکته جالبِ این سیاهه، نام ابل فرارا (کارگردان آمریکایی معروف فیلم های خشنی مثلBad Lieutenant) است که یک قسمت مجموعه را در سال های پایانی کارگردانی کرده است. این نکته را هم داشته باشید که در بیوگرافی شهرام اسدی (کارگردان روز واقعه خودمان) آمده است که چند قسمتی از فساد میامی را زمان اقامت اش در آمریکا ساخته. نام او را در سیاهة کارگردانان پیدا نکردم، ولی به هرحال، این هم نکته ای ا ست.

مایکل  مان در همان سال هایی که داشت خودش را به عنوان یک فیلمساز صاحب  سبک جا می انداخت و مثلا شکارچی انسان را می ساخت که اصیل ترین تصویر قصه های توماس هریس از هانیبال لکتر( همان شخصیت آدم خوار سکوت بره ها ) است، یک کمپانی تهیة فیلم هم به نام خودش داشت. مهم ترین کار این کمپانی، شراکت در تولید همین مجموعة فساد میامی بود، شراکت با کمپانی بزرگ یونیورسال. بعد از شکارچی انسان، مان مسیر دیگری را پیش گرفت.

ساخت فیلم های بزرگ برای کمپانی ها که حاصلش هم، درخشان است: آخرین بــازمـــانده مـــوهیکان ها ، مخمـــصه‎/ یــا همان heat خودمان ، افشاگر(insider) و علی.

 بعد از این آخری که شکست تجاری بدی خورد و اعتبار هنری اش هم، چنان نبود که مان می خواست، با فاصله ای سه ساله شریک جرم‎/ Collateral را ساخت که بازگشت به فضای آشنای مخمصه بود. ولی فضای شریک جرم، بیش از مخمصه ، شباهت های انکارناپذیری با فساد در میامی داشت.

 درگیری های خیابانی چندنفره و داستانی که در شب شهری پر از فساد می گذشت، در کنار حضور جیمی فاکس سیاه پوست، خیلی ها را به حال و هوای مجموعه قدیمی برد که نامش به نام مایکل مان گره خورده. این در کنار ابراز تمایل مایکل مان برای ساخت نسخه ای سینمایی از آن مجموعه که در هزارة تازه چندباری درباره اش صحبت کرده بود، نشان داد که فساد میامی یکی از پروژه های آتی مایکل مان خواهد بود. در سال 2004 همزمان با اکران شریک جرم، مایکل مان از برگردان سینمایی مجموعه دهه هشتاد خبر داد و کار اواسط سال 2005 در ایالت فلوریدا، همان میامی عنوان فیلم، کلید خورد.

بخش عمده ای از جذابیت مجموعه دهه هشتاد به گروه بازیگرانش برمی گشت و این جا هم تقریبا پردردسرترین بخش، انتخاب جایگزین هایی برای فیلیپ مایکل توماس و دان جانسون بود. هرچند حضور جیمی فاکس، در فیلم قبلی و اصلا شباهت های انکارناپذیر هر دو فضا برای جایگزینی فاکس، کافی بود. برای نقش دیگر هم کالین فارل انتخاب شد که یکی از سرمایه گذاری های مهم هالیوود در این چند سال است.

بازیگری که علی رغم شکست تجاری عمدة فیلم هایش همچنان کمپانی ها سعی دارند او را ستارة جایگزین آدم هایی مثل تام کروز و براد پیت کنند. خبر شگفت انگیز، بازی گونگ لی (اولین چهرة شاخص سینمای شرق دور برای آمریکایی ها) در فیلم بود. او بازیگر مقابل کالین فارل است و در فیلم، ایزابلا نام دارد. نقشی که شاید برای اولین بار در این سطح به یک بازیگر شرقی می رسد. دیگر نقش اصلی زن را هم نائومی هریس بازی می کند که همین روزها دزدان دریایی کارائیب را هم روی پرده دارد. خبرهای دیگر از مرحلة پیش تولید و آماده سازی، خیلی دلگرم کننده نبود.

 جان همر ساخت موسیقی فیلم را نپذیرفت و اصلا تم موسیقی مجموعه که مهم ترین ویژگی آن بود، کنار گذاشته شد؛ تمی که در این سال ها می شد آن را در فیلم های دیگر مثل فرشتگان چارلی هم شنید. جز این، یکی دو بازیگر ـ از جمله ادوارد جیمز اولمس ـ حاضر نشدند نقش های قدیمی شان را دوباره بازی کنند و فیلم برداری هم یک بار به دلیل شکایت افراد محلی از سروصداهای وحشتناک هنگام کار که بیشتر به شلیک ها مربوط می شد، سه روزی متوقف شد.

فیلم برداری پس از میامی در شهرهای چندکشور دیگر از جمله هاوانای کوبا و ریودوژانیروی برزیل پیگیری شد و گروه فیلم برداری، سری هم به اروگوئه، پاراگوئه، کلمبیا، هائیتی و جمهوری دومینیکن زدند. همة این ها می تواند توجیه بودجه 135میلیون دلاری فیلمی باشد که قرار بود در هفتة اول، حداقل چهل میلیون دلار بفروشد، ولی مجموع فروش سه روز نخست اکرانش کمتر از 26 میلیون دلار بود.

تحلیل ها از در آمدن دخل و خرج فیلم در آمریکای شمالی حکایت دارد و سوددهی در خارج از قاره آمریکا. نقدها هم اکثرا ضدونقیض است؛ درست برخلاف فیلم های پیشین مان که عمدتا ستایش نامه هایی بی چون و چرا دریافت می کردند. آن چه فعلا قطعی به نظر می رسد، نبود حسابگری پشت تولید آن مجموعه دهه هشتادی، برای این نسخه سینمایی هزاره تازه است. مایکل مان قبلا هم نشان داده خیلی آدم حسابگری نیست.