طبق آخرین اعلام رئیس مرکز علوم و تکنولوژی دانشگاه شیراز، ایران رتبه13 تولید علم در جهان را بهدست آورده است. البته در برخی شاخصهای نمایهسازی بینالمللی مانند اسکوپوس ایران رتبه بهتری نیز در ثبت مقالات علمی دارد در علومی نظیر شیمی رتبه تولید علم ایران حتی از این هم بهتر است. اما این شاخصها عمدتا در تولید علم محض خلاصه میشود و در تبدیل این علم به فناوری و شاخصهای تولید فناوری، رتبه ایران چندان مناسب نیست.
مثلا از بین هزاران مقاله علمی در حوزه نانو، تنها چند مقاله پژوهشی منجر به ثبت اختراع و تولید فناوری و ارائه به بازار شده است. در حوزههای علوم پایه وضعیت از این هم بدتر است. درواقع در اغلب این رشتههای علمی ما فقط تولید علم میکنیم. این تولید علم به حوزه تولید فناوری و تولید ثروت منتقل نمیشود، لذا تولید علم تأثیری بر وضعیت معیشت مردم و اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی مردم و جامعه ندارد. گویا دانشمندان ایرانی در کنج عزلت خود فارغ از دغدغههای عمومی مردم فقط به تولید علم آن هم در چارچوب تولید مقاله و انتشار آن در نمایههای بینالمللی میاندیشند.
اگر تولید علم منجر به تغییر وضعیت جاری مردم نشود نفعش فقط به کشورهای دیگر خواهد رسید. اگر شما علامه دهر هم باشید اما نتوانید نیاز خود به آب، غذا، دارو، اشتغال و صنعت را برطرف کنید دچار بحران خواهید شد. شاید به همین دلیل است که سند چشمانداز 20ساله ایران، کسب رتبه اول ایران در منطقه آسیای جنوب غربی در حوزه تولید علم و تولید فناوری را توأم با هم دیده است. در حال حاضر اگر چه در بسیاری از علوم رتبه اول منطقه را بهدست آوردهایم اما در زمینه تولید فناوری و تبدیل آن به ثروت راه درازی در پیش داریم.
یادش به خیر در دوره دبستان به ما میآموختند که علم بهتر از ثروت است چون اگر علم داشته باشی ثروت هم بهدست خواهی آورد اما ثروت به تنهایی تولید علم نمیکند. اکنون معنای ثروت را بهتر درمییابیم چرا که منظور از ثروت درواقع فناوریهایی است که بتواند با ارزش افزوده قابل توجه ضمن رفع نیازهای بشر، نتایج یافتههای علمی محض را به راهکارهای فنی تبدیل کند و توسط مردم مورد استفاده قرار گیرد.
موضوع دیگری که باید مدنظر قرار گیرد آهنگ توسعه علمی و فناوری است. به عقیده صاحبنظران، زمانی یک کشور به توسعه پایدار دست مییابد که بتواند در همه زمینههای دانش و فناوری به پیشرفت و توسعه هماهنگ دست یابد وگرنه توسعه شتابان در برخی از فناوریها و عقب ماندگی شدید در سایر فناوریها نیز نمیتواند نشانه رشد علمی تلقی شود.
در غیراین صورت باز هم یک کشور در بسیاری از موضوعات، وابسته به دیگران باقی خواهد ماند. توسعه تک بعدی در تولید علم و فناوری، منجر به ناهمگونی روند توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور خواهد شد. بهنظر میرسد تدوین نقشه جامع علمی کشور که با تأخیر پنج ساله صورت پذیرفت پاسخی به این دغدغه باشد اما در فرایند اجرای نقشه جامع علمی و توسعه هماهنگ علمی و فناوری کشور سیاستگذاری و نظارت مستمر وجود ندارد و لااقل از این زاویه تاکنون گزارشی که نشاندهنده وضعیت تولید همهجانبه و پایدار علمی و فناوری کشور باشد منتشر نشده است.