آنها از کارکردهای متعدد رسانهها سخن میرانند و اینکه رسانه در کنار کارکردهای مثبت، دارای کارکردهای منفی نیز هست و این کارکردهای منفی وقتی بیشتر خود را نشان میدهد که حضور رسانههای خارجی در زندگی انسان پررنگ شود چراکه رسانههای خارجی میتوانند با هدف از بینبردن هویت ایرانی، سبک زندگی انسان را در لایههای مختلف زندگی تغییر دهند. رسانهها چگونه میتوانند بر سبک زندگی انسانها تأثیر بگذارند؟ محمدهادی منصوری، پژوهشگر حوزه مطالعات فرهنگی در این زمینه معتقد است که مفهوم سبک زندگی، شیوهای است برای اداره زندگی که باید هر کشور در این زمینه سبک منحصربهفرد و خاص خود را با توجه به فرهنگش داشته باشد و اگر این مهم تحقق نیابد، آن کشور با آسیبهای جدی روبهرو خواهد شد.
دکتر محمدهادی منصوری به همشهری میگوید: از جمله مفاهیمی که در ادبیات امروزی کاربرد پیدا کرده است، مفهوم سبک زندگی است البته این بدان معنا نیست که قبلا این مفهوم وجود نداشته است چرا که مردم از قدیم دارای سبک زندگی بودهاند اما امروزه این سبک را رسانهها تغییر دادهاند. درهر حال، جامعهشناسان و مردمشناسان درباره سبک زندگی، تعاریف متعددی را ارائه دادهاند. برخی از اندیشمندان معتقدند که سبک زندگی مجموعهای از رفتارهای قابل مشاهده میان افراد است. در این تعریف محدودیت زمانی برای سبک زندگی درنظر گرفته نشده است. براساس این تعریف مفهوم سبک زندگی، مفهومی شناور است که در طول زندگی بشر وجود داشته منتهی الان ماهیتجدیدی بهخود گرفته است. اندیشمندی دیگر معتقد است که سبک زندگی اعمال طبقهبندی انسانهاست. براین اساس هر انسانی دارای سبک خرید، مطالعه، پوشش، مصرف، اوقات فراغت و... خاص خود است. به اعتقاد من، سبک زندگی شیوهای برای زیستن و اداره زندگی است؛ اینکه ما چگونه زندگی را اداره کنیم. درهر حال، مفهوم سبک زندگی، مفهومی فربه و پهنانگر است به همین دلیل در فرهنگ ایرانی باید مفهوم سبک زندگی را به شیوه ژرفانگر نگریست؛ یعنی باید بین سبک زندگی غربی و سبک زندگی ایرانی، تفکیک قائل شویم. باید شیوه ادارهکردن زندگیمان به روش خاص ایرانی خودمان باشد که در اینجا بحث تأثیرات رسانه بر سبک زندگی به میان میآید.
منصوری در ادامه بهنظریات مختلف اندیشمندان اشاره میکند و میگوید: در زمینه تأثیر رسانه در زندگی بشر سخنها گفته شده تا جایی که برخی از اندیشمندان معتقدند که وسایل ارتباط جمعی عامل اساسی دگرگونی و تحولات تاریخی جوامع هستند. البته وقتی میگویم رسانه منظورم الزاما رسانههای داخلی نیست بلکه رسانههای خارجی رقیب است. از سوی دیگر، برخی از اندیشمندان نیز معتقدند که رسانه آنقدر در زندگی افراد رسوخ پیدا کرده که بهصورت عضوی از اعضای خانواده در آمده است، البته عضوی بیگانه که تمام نهان و نهاد خانواده را برگرفته است، یعنی فرهنگ، رفتار و گفتار خانواده همه تحتتأثیر رسانه قرار گرفته است.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه رسانه هم دارای کارکردهای مثبت و هم منفی است میگوید: رسانهها هم میتوانند تولید دانش کنند هم اطلاع رسانی کنند،هم اوقات فراغت انسان را پرکنند و هم از سویی میتوانند کارکردهای منفی داشته باشند که در بحث تأثیر رسانه بر سبک زندگی، باید گفت رسانه توانسته است که پدیده مصرفگرایی را افزایش دهد، چراکه یکی از شاخصهایی که میشود سبک زندگی را با آن تحلیل کرد نوع مصرف است. اگر الان احساس میشود که مصرف ما ایرانی نیست بهدلیل تأثیر رسانه در زندگی است. چرا مصرف ما تغییر کرده است؟ این مصرف را چهکسی به ما داده است؟ رسانه. رسانه وقتی که به ساحت خانواده آمد به همان میزان، خیلی از مفاهیم از خانه خارج شد. فکر میکنید چرا غذای مردم فستفودی شده است؟ این ذائقه را چهکسی ایجاد کرد؟ تبلیغات رسانهای. حال وقتی این قضیه جدیتر میشود که بدانیم رسانههای خارجی در تغییر این ذائقهها نقش مؤثرتری دارند.
دکتر منصوری اضافه میکند: درست است که از تکنولوژی نمیتوان فرار کرد و جلوی آن را هم نمیتوان گرفت اما ما نباید باورها، اعتقادات و سنتهای خود را سریع ذبح کنیم. ژاپن و هند این کار را نکردند درحالیکه شما در دل روستاهای ایران هم که سفر میکنید سوسیس و کالباس را میبینید. بنابراین میبینید که رسانه همیشه خیرخواه نیست، بهخصوص رسانههای خارجی، آنها نخستین هدفشان نشانه گرفتن فرهنگ ماست.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود نوع پوشش را بخش دیگری از سبک زندگی میداند و میگوید: رسانههای خارجی در حوزه سبک زندگی، نوع پوشش ما را نیز تغییر دادهاند و به این طریق دنبال اهداف خود هستند. آنها میخواهند افراد را بیهویت کنند و متأسفانه در حوزه پوشش ما دچار خسران جدی هستیم و این بهدلیل آن است که ما در این زمینه برنامه منظم، منسجم و مشخصی نداریم. شما بهراحتی و به وفور و ارزان نمیتوانید لباس سنتی ایرانی را در بازارهای داخلی، تهیه کنید.
این پژوهشگر مسائل فرهنگی ادامه میدهد: باید دانست مفاهیمی که در قالب حوزه فرهنگ میگنجد دستوری نیست بلکه تحلیلی و تفهیمی است بنابراین، باید با برنامه هدفمند گام برداشت چرا که برای مقابله با رسانههایی که درصدد تغییر سبک زندگی ما به شیوههای دلخواه خود هستند باید با برنامه مقابله کرد. با برگزاری همایش و کنفرانس صرف نمیتوان از تأثیرات رسانههای رقیب کم کرد.
این استاد دانشگاه تأکید میکند: در شرایطی که رسانه به افراد ایده میدهد که چه بخورد، چه بپوشد، و چگونه تفریح کند، و... باید بهشدت مراقب بود چرا که این نوع سبک زندگی با فرهنگ ایرانی ما سنخیت ندارد و این مسئولیت برنامهریزان را خطیرتر میکند. باید به مردم آموزش داد و گفت که رسانههای خارجی قصدشان از بینبردن فرهنگ ایرانی است و بهدنبال منافع خود و کسب سود هستند. اما چه وقت باید این آموزشها را به مردم داد؟
منصوری خاطرنشان میکند: هرگونه برنامه و آموزش باید از پایه آغاز شود؛ یعنی باید از کودکی بحث سواد رسانه را به کودکان خود آموزش بدهیم تا متوجه ترفندها و نقشههای برنامهریزیشده رسانههای خارجی باشند؛ همانطور که در بسیاری از کشورها این آموزشها به کودکان داده میشود تا به فرهنگ اصیل خود پایبند باشند و تعصب داشته باشند. از طرف دیگر، خانوادهها نیز باید آموزش ببینند چرا که وقتی پدر و مادری خود پای برنامههای ماهواره بنشینند که برخلاف فرهنگ ایرانی است چگونه میتوان از فرزند آن خانواده انتظار داشت که جذب برنامههای رسانههای خارجی نشود و این میشود که سبک زندگی توسط رسانه تغییر میکند. سبک زندگی خانوادههای ایرانی آن میشود که رسانههای خارجی میخواهند.
این پژوهشگر خاطرنشان میکند: چه بخواهیم و چه نخواهیم رسانه با زندگی ما عجین شده و توانسته است که سبک زندگی ما را در ابعاد مختلف تغییر دهد. این مهم وقتی خطرناک میشود که بدانیم رسانههای بیگانه با تغییر سبک زندگی ما میخواهند هویت ایرانی را از ما بگیرند و اگر در این زمینه برنامه هدفمند نداشته باشیم بازنده میشویم.