با وجود این، بکری این سرزمین همچنان نویدبخش دستیابی به نفت و گاز بوده و توانایی تغییر بازی را در این کشور دارد. البته آتش جنگ هماکنون در مالی شعلهور است و شرایط موجود مدام پیچیدهتر میشود. پیش از بررسی درگیریهای کنونی، نگاهی به صنعت نفت و گاز در مالی میاندازیم. این تحلیل نشان میدهد که چرا کشور آفریقایی مالی اکنون تا این حد مورد توجه کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه قرار گرفته است.
تاریخچه نفت در مالی
کاوش نفت در مالی از اوایل دهه60 و با بررسی هوایی شروع شد. بررسی هوایی نخستین گام در کاوش نفت است. تا سال1983 کاوشهای معمولی در مالی انجام شد و شرکت اسو (Esso) اعلام کرد که همه جای حوزه تائودنی (Taoudeni) را مورد بررسی قرار داده است.
طی دهه70 و اوایل دهه80، بیش از 9000کیلومتر از طریق مطالعات لرزهنگاری دو بعدی مورد کاوش قرار گرفت. علاوه بر آنکه حوزه تائودنی دوباره مورد بررسی قرار گرفت، عملیات اکتشافی گستردهای هم در حوزه گائوگرابن (Gao Graben) انجام شد. اما نتیجه رضایتبخش نبود؛ بهویژه که تهدیدات امنیتی، نبود زیرساختها و شرایط طاقتفرسای بیابانی و نیمهبیابانی کار را دشوارتر میکرد. دمای این منطقه به 40تا 48درجه سانتیگراد میرسد. با ورود شرکت باراکا پترولیوم در سال 2004، شرایط دوباره تغییر کرد. هرچند باراکا پترولیوم تاکنون فقط پنج چاه اکتشافی حفر کرده است اما گرایش مجدد به کاوش نفت در مالی تا حد زیادی مدیون این شرکت است.
شرکتهای منفعتطلب نفتی باتوجه به قیمت بالای نفت و تجهیزات فنی جدید درصورتی که به نفت و گاز برسند سود خود را تضمینشده میبینند. همچنین خط لوله نفتی چاد که از کامرون میگذرد نویدبخش یک خط لوله دیگر است؛ خط لولهای که نفت مالی را از طریق الجزایر به بازار اروپا میرساند.
احتمال میرود در چهار حوزه رسوبی مالی ذخایر هیدروکربنی وجود داشته باشد. اگرچه نخستوزیر وقت مالی در سال2011 اعلام کرده بود که چهار کشور فعالیتهای گسترده کاوش نفت در مالی داشتهاند اما میزان ذخایر نشان میدهد که استخراج آن مقرون بهصرفه نیست. با وجود این، در مطالعات اخیر نشانههای زمینشناسی مالی بسیار شبیه به کشورهای نفتخیز همچون الجزایر، سودان و چاد گزارش شده است.
چهار حوزه نفتی مهم مالی
حوزه تائودنی
اگر کارشناسان به نتایج مطلوب دست یابند، ممکن است بهزودی این حوزه خبرساز شود. حوزه تائودنی یکی از انواع عمده زمینشناسی در آفریقای غربی است که موریتانی، الجزایر و مالی را در بر میگیرد. این حوزه که احتمال وجود نفت در آن زیاد است بزرگترین حوزه رسوبی در آفریقای شمال غربی است. یکی از حفاریهای دهه80 توانست دل این حوزه را بشکافد و به سیستمهای احتمالی نفتی دستیابد. در یکی از چاههای این منطقه به نام یاربا یک (Yarba1) در سال1982، نشانههای گاز دیده شد اما کاوشهای بعدی ادعای وجود نفت را رد کرد. براساس برآوردی در سال 2006 مشخص شد که پنجقطعه (بلوک) از این حوزه حدود ششمیلیون بشکه نفت و بیش از 9تریلیون فوت مکعب گاز دارد. اطلاعات لرزهنگاری نیز آیندهای امیدبخش را نوید میداد. علاوه براین، پیشبینی شد که سنگهای نفتزای سیاه در نواحی شمالی و بسترهای استروماتولیت دوره اول زمینشناسی حاوی مقدار زیادی هیدروکربن باشد. زمینشناسان اظهارنظر کردند که بین استانهای نفتخیز الجزایر، سودان و لیبی با حوزه تائودنی شباهتهایی وجود دارد. این حوزه شامل 14قطعه است. از آنجا که این حوزه کمتر مورد کاوش قرار گرفته، اشتهای شرکتهای نفتی را برانگیخته است.
حوزه نارا طرق (Nara Trough)
این حوزه در منتهیالیه غربی چهارحوزه دیگر قرار دارد و بهنظر میرسد که از نوع رسوبی و متعلق به دوره مزوزوئیک باشد (فسیلهای چوبی در منطقه، متعلق به این دوره هستند). نقشه این منطقه که هنوز مورد کاوش قرار نگرفته با استفاده از اطلاعات گرانشی و جوی- مغناطیسی ترسیم شده است. براساس آن، ضخامت رسوبات این حوزه 14کیلومتر بوده و شبیه به حوزه Precaspian در قزاقستان است. همچنین نشانههای دیرینه- زیستی (Paleozoic) این منطقه همانند الجزایر است. نارا طرق شامل هفت قطعه است که همه آنها به شرکتهای نفتی تقدیم شده است. در این حوزه نشانههای امیدوارکننده به چشم میخورد.
حوزه تامسنا (Tamesna)
این حوزه در شرق مالی واقع شده و به داخل الجزایر و نیجر هم امتداد دارد. کرتاسه (cretaceous) این حوزه شبیه به نیجر و نشانههای دیرینهشناسی آن همانند لیبی است. هرچند تامسنا در سال 1983حفاری شده اما همچنان نیازمند مطالعات بیشتر است. همچنین وجود سنگهای نفتی بهمعنای کاوشهای بیشتر در این منطقه است.
حوزه گائو گرابن
این حوزه قسمتی از سیستم ریفتی (Rift system) آفریقای مرکزی است که از نیجریه و مالی در غرب تا سودان و کنیا در شرق امتداد دارد. گائو گرابن در چاد منابع نفتی قابل بهرهبرداری دارد. اما یکی از چاههایی که در این حوزه در مالی حفر شد خشک از کار در آمد. باوجود این، نشانههایی کمرنگ از نفت و گاز در این حوزه به چشم میخورد که در نتیجه، حدود 37500کیلومترمربع از آن مورد کاوش قرار گرفته است. گائو گرابن شامل چهار قطعه بوده و سنگهای موجود در آن از نوع کرتاسه دریاچهای است. همچنین سنگهای نفتی این حوزه از نوع مصبی همزمان- بعد هستند. از منظر کاوشگران نفت، شنهای رسوبی و نفتگیرهای قطعه گسل، نویدبخش وجود نفت است.
شرکتهای کاوشگر حاضر در مالی
مالی نهتنها توانسته شرکتهای نفتی را بهخود جذب کند بلکه تضمین حداقل سرمایهگذاری آنها را هم بهدست آورده است. در دنیای کنونی میل زیادی به نفت وجود دارد و مالی هم نشانههای وجود آن را ساطع کرده است. در نتیجه شرکتهای کوچک و بزرگ در این کشور با صرف سرمایههای هنگفت بهدنبال نفت و گاز هستند.
باراکا: یک شرکت استرالیایی که در سال2011 نام خود را به منابع و انرژی باراکا تغییر داد. این شرکت که دفتر مرکزی آن در پرت استرالیا قرار دارد تقریبا تنها بانی درج نام مالی در نقشه نفتی جهان است. این شرکت در سال2005 موافقتنامهای را امضا کرد و براساس آن برای کاوش منطقهای به وسعت 193200کیلومترمربع پنجمجوز بهدست آورد. این منطقه، از مرزهای الجزایر در شرق تا مرزهای موریتانی در غرب امتداد دارد. باراکا کارش را در سال 2008گسترش داد و مجوز کاوش را در هشت قطعه حوزه تائودنی بهدست آورد که وسعت آن بالغ بر 72000کیلومترمربع میشد.
سوناطراک: شرکت ملی نفت الجزایر موسوم به سوناطراک به حوزه تائودنی و کاوش در شمال مالی علاقه نشان داده است. این شرکت قول داده طی چهار سال آینده 5 /11میلیون دلار سرمایهگذاری کند.
سلیر انرژی: این شرکت کانادایی به قطعه 18حوزه تائودنی که در ماکینا گرابن واقع شده علاقه دارد و وعده سرمایهگذاری 2 /11میلیون دلاری را داده است.
شرکت سرمایهگذاری اسفیر: یک شرکت استرالیایی دیگر که در قطعه هشت حوزه تائودنی و قطعه 10حوزه گائو گرابن فعالیت میکند.
شرکت مالزیایی گروه مارکمور (Markmore Group) در گذشته متقاضی فعالیت در قطعات پنج و شش حوزه تائودنی بود. دیگر شرکتهای علاقهمند به فعالیت در مالی عبارتند از: سنتریک انرژی که مقر آن در لندن است، شرکت ایتالیایی انی، شرکت نفت و گاز کانادا، شرکت نفت آفریقا و هریتج اویل که دفتر مرکزی آن در جرسی واقع است. شرکت کانادایی سیمبا انرژی قرارداد اجاره کاوش نفت را در قطعهسه بهدست آورده و شرکت نروژی استات اویل هم که دولتی است سرمایهگذاریهای مهمی در این منطقه انجام داده است.
جنگ در مالی
شبهنظامیان افراطگرا پس از سقوط حکومت قذافی، در شمال آفریقا قدرت و جان تازهای گرفتند. آنها انبارهای سلاح قذافی را غارت کردند و به القاعده پیوستند. آنها بهدنبال گسترش جنبش مورد نظر خود در کشورهای همسایه بودند و منطقه نسبتا آرام و نفتخیز شمال مالی بهترین گزینه برای آنهاست. در حقیقت، مداخله نظامی فرانسه برای غلبه بر شبهنظامیان، علاوه بر دلایل امنیتی، بهخاطر منابع احتمالی نفت و گاز مالی صورت گرفت.
جنگ داخلی مالی از تابستان سال گذشته شروع شد؛ یعنی هنگامی که جنگجویان طوارق درصدد تاسیس کشوری مستقل در شمال مالی برآمدند. اما پس از آن، شبهنظامیان اسلامگرا به این نیروها پیوستند تا کشوری تحت حاکمیت قوانین شریعت تاسیس کنند. در حقیقت، این شبهنظامیان به مالی قانع نیستند و رؤیای خلافت اسلامی را در سر میپرورانند. شبهنظامیان وابسته به القاعده با اجرای قوانین سختگیرانه خود ارتباط با دنیای خارج را قطع کرده و هرگونه نافرمانی را بهشدت سرکوب میکنند. آنها قوانین شریعت را با توجه به نیازهای خود تفسیر میکنند. به خاطر داشته باشید که در این منطقه اورانیوم غنی شده وجود دارد. فرانسه به نفت و اورانیوم نیجریه که همسایه مالی است نیاز دارد و اجازه نخواهد داد مالی به افغانستانی دیگر تبدیل شود. علاوه بر این، فرانسه و مالی سالهاست که با هم موافقتنامه دفاعی دارند.
فرانسه که بیش از یک دهه است در افغانستان حضور دارد هرگز اجازه نخواهد داد افغانستانی دیگر در کشوری شکل بگیرد که با هواپیما فقط دو ساعت با آن فاصله دارد. هنگامی که رئیسجمهور مالی از استعمارگر سابق خود تقاضای کمک کرد، فرانسه تحت فشار قرار گرفت و آن را منوط به مجوز سازمان ملل کرد؛ به اینترتیب نظامیان فرانسه به مالی وارد شدند. البته به لطف حضور شرکتهای نفتی کانادایی، کانادا یکی از نخستین کشورهایی بود که به یاری فرانسه شتافت. بهانه دیگر در 16ژانویه دست داد؛ شبهنظامیان در این تاریخ به یک مجتمع گازی در الجزایر حمله کردند و طی چهارروز بیش از 40 نیروی این مجتمع که بیشتر خارجی بودند کشته شدند. اتهام این حمله به شبهنظامیانی وارد شد که پیش از این در شمال مالی میجنگیدند.
در پایان اینگونه نتیجه میگیریم که حوزه نفتخیز تائودنی در شمال مالی واقع است؛ یعنی منطقهای که در اختیار اسلامگراها بود و استعمار نو یا هر چیز دیگری که نامش نهید، تیمبوکو را از چنگ آنها بیرون کشید. البته اسلامگراها میتوانند از فرصت استفاده کرده و در کوهستان دست به تجدید قوا بزنند. در ضمن، آنها از تجهیزات خوبی برخوردار بوده و حمایت مالی میشوند. آنها کودکان مالیایی را بهعنوان سرباز به استخدام درمیآورند. براساس گزارشهای منابع اطلاعاتی فرانسه، قطر که بنیادگرایان را در مصر، لیبی و تونس حمایت میکند شبهنظامیان مالی را نیز تحت پوشش خود دارد. البته نفوذ قطر بین جداییطلبان طوارق و دیگر گروههای افراطی از ژوئن سال گذشته ردگیری شده بود. این کشور با گسترش افراطیون و اندیشه آنها در آفریقا جایگاهی برای خود دست و پا کرده است.
oil-price. net