متن سخنان درس اخلاق آیت الله مظاهری با محوریت سیره حضرت فاطمه (س) به شرح زیر است:
سه قانون مهم و اساسی در اسلام داریم که عبارتند از قانون «مواسات»، قانون «عفاف و حجاب» و قانون «سادهزیستی». اگر در جامعه به این سه قانون عمل شود، فقر، فساد، رذائل اخلاقی و بسیاری از گناهان و معضلات اجتماعی از جامعه زدوده میشود. مفاسدی همچون فساد اداری، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی در اثر عمل نکردن به قوانین و احکام اسلام عزیز، به خصوص این سه قانون، پدید میآیند.
در آیات مختلف قرآن کریم و روایات شریف اهلبیت«سلاماللهعلیهم» تأکید فراوانی بر این قوانین شده است. امّا آنچه مهم است، اینکه این سه قانون در سیره زندگانی حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» بروز و ظهور جدّی دارد و مسلمانان و به خصوص شیعیان وظیفه دارند با مطالعۀ سیره حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، آن حضرت را اسوه خود قرار دهند و با پیروی از ایشان رستگار گردند. البته مسلّم است که افراد عادی نمیتوانند مانند حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» باشند، ولی هرکس در حدّ وسع و توان خود، باید به سیره ایشان پایبند باشد و در فضائل و صفات نیکوی اخلاقی، به آن حضرت شباهت پیدا کند.
حضرت زهرا«س»اسوۀ حکومت صالحان
در اهمیّت الگوپذیری از حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» همین بس که امام زمان«ارواحنافداه» ایشان را الگوی عملی خود میدانند و میفرمایند: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[1] چنانکه از روایات بر میآید، پس از ظهور و اصلاح عالم و نیز در زمان رجعت، حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» اسوه معصومین«سلاماللهعلیهم» خواهند بود و مصحف شریف ایشان، قانون اساسی در حکومت اهل بیت«سلاماللهعلیهم» است.
اجرای تامّ قانون مواسات در سیرۀ حضرت زهرا«س»
اسلام، مالکیت شخصی افراد را به رسمیت میشناسد؛ به این معنا که هرکس مالک درآمد خود است و حق دارد پس از پرداخت دیون واجب شرعی مانند خمس و زکات، از درآمد خود، متموّل شود. امّا بر اساس قانون مواسات، در عین حال که همه حقّ مالکیّت دارند، هیچ کس حق ندارد خودگرا، خودخواه و خودمحور باشد. به عبارت دیگر کسی نمیتواند فقط به فکر خود و زن و فرزند خود باشد، بلکه همه وظیفه دارند در حدّ توان دیگران را نیز یاری نمایند و از همنوعان خود دستگیری کنند. قرآن کریم با صراحت میفرماید: از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته، به دیگران بدهید: «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذی آتاکُمْ»[2] مضمون این آیۀ شریفه در صدها روایت آمده است. بر اساس آن روایات، شیعه و مؤمن کسی است که هرچه برای خود میپسندد، برای دیگران هم بپسندد و آنچه برای خود دوست ندارد، برای دیگران هم دوست ندارد.
«وَ یُحِبُّ لَهُ مَا یُحِبُ لِنَفْسِهِ وَ یَکْرَهُ لَهُ مَا یَکْرَهُ لِنَفْسِه»[3] به عبارت دیگر، کسی میتواند ادّعای ایمان کند که آنچه برای همسر و فرزندان خود میخواهد و هر رفاهی برای خانوادۀ خویش فراهم میسازد، برای دیگران نیز بخواهد. در غیر این صورت، نمیتواند ادّعا کند که مسلمان یا شیعه است.
از جمله اصول مسلمانی، دیگرگرایی و پرهیز از خودگرایی است. اگر جامعۀ اسلامی با تأسّی به سیرۀ حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» به این قانون عمل میکرد، این همه مشکلات اقتصادی دامنگیر اجتماع و مردم نمیشد. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در تمام مدّت عمر خود، به این قانون بسیار پایبند بودند. حتی وقتی فدک، که اصل آن متعلّق به حضرت خدیجه«سلاماللهعلیها» بود، به دستور خداوند متعال و طبق آیۀ شریفۀ «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»[4] به ایشان واگذار شد،[5] از درآمدهای آن برای مصارف شخصی استفاده نمیکردند.[6]
مخارج زندگی حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» از حاصل کار و تلاش امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» تأمین میشد. ایشان در رعایت قانون مواسات، بسیار کوشا بودند و درآمد سرشار فدک را به صورت کامل، بین فقرا تقسیم میکردند. وقتی هم قادر به کمک مالی نبودند، به دیگران دعا میفرمودند. امام مجتبی«سلاماللهعلیه» میفرمایند: در شب جمع هاى دیدم که مادرم در محراب عبادت ایستاده و پیوسته در حال رکوع و سجود هستند و مرتّب براى دیگران دعا مىفرمایند، پرسیدم: چرا براى خود دعا نفرمودید؟ مادرم فرمودند: فرزند عزیزم، قبل از اینکه به فکر خودمان باشیم، باید به فکر دیگران باشیم: «یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّار»[7] اهل بیت«سلاماللهعلیهم» از شیعیان خود، خدمت به خلق خدا و رعایت قانون مواسات را به صورت جدّى انتظار دارند و بخل در این موضوع، آن بزرگواران را آزرده خاطر مىکند.
فقرا هم باید انفاق کنند
نکتۀ حائز اهمیّت در مورد رعایت قانون مواسات آن است که دیگرگرایی، فقط مربوط به متموّلین و ثروتمندان نیست، بلکه هرکس به اندازۀ وسعش، باید به آن اهتمام ورزد. قرآن کریم میفرماید: «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه»[8]
کسانی که ثروت و مال فراوان دارند، باید زیاد انفاق کنند و کسانی که ندارند، به اندازۀ وسعشان انفاق نمایند. حتی کسی که بسیار در مضیقه است و هیچ کمکی نمیتواند بکند، دست کم باید به دیگران دعا کند.
اگر کسی بتواند به هر شکلی، اعمّ از مادی یا معنوی، به دیگری کمک کند، ولی کوتاهی کند، گناه بزرگی مرتکب شده است. در روایات آمده است که اگر کسی بتواند گره از کار مسلمانی باز کند، ولی در انجام آن کوتاهی نماید، خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نمیکند.[9]
نزول سورۀ انسان، پاداش انفاق همراه با ایثار
سورۀ مبارکۀ «انسان» یا «هل اتی» مفاهیم بسیار آموزندهای دارد که بیان اوصاف «ابرار»، بخشی از مفاهیم بلند آن است. در این سوره، آیاتی راجع به انفاق و اطعام نیازمندان وجود دارد که به باور مفسّرین شیعه و سنّی، شأن نزول آن آیات، انفاق همراه با ایثار حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» و همسر و فرزندان گرامی ایشان است.
خلاصۀ داستان این است که حضرت زهرا و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیهما» و همۀ اهل خانه، حتّی فضّۀ خادمه، به واسطۀ نذری که برای سلامتی حسنین داشتند، روزهدار بودند. موقع افطار، گدایی درب خانه را زد و چیزی خواست. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» و سایر اهل خانه، نان جویی که برای افطار تهیه کرده بودند را به فقیر دادند. دوباره آن حضرت نان تهیه کردند. این بار یتیمی در زد و مانند دفعۀ قبل همۀ اهل خانه، نان خود را به یتیم دادند. برای بار سوّم حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» با مشقّت نانی تهیه کردند و هنگامی که آماده شد، اسیری در خانه را زد و هرچه نان بود به او دادند.
پس از این انفاق بزرگ، سورۀ مبارکۀ «اهل اتی» نازل شد و انفاق همراه با ایثار و اطعام خالصانه آنان را چنین توصیف کرد: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً، إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»[10]
نان جویی که به دیگران دادند، خودشان دوست داشتند که بخورند و موقع افطار بود، اما نخوردند و ایثار و گذشت و فداکاری کردند و فقط برای رضای خدا و بدون اینکه پاداش یا سپاسی طلب کنند، افطار خود را بخشیدند.
همچنین قرآن کریم در آیه دیگری که در شأن امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» نازل شده، میفرماید: با اینکه خودشان محتاج بودند، اما خود نمیپوشیدند و نمیخوردند و به دیگران میدادند: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَة»[11]
ساده زیستی حضرت زهرا«س»، اسوه بشریّت
حضرت زهرا و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیهما» در همۀ دوران زندگی، جدّاً ساده زیست بودند و به خوراک و پوشاک ضروری اکتفا میکردند. آنچه شایسته توجه است، اینکه ساده زیستی آن دو بزرگوار از سر اجبار یا به خاطر تنگدستی نبود؛ بلکه حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» فدک داشتند و با این وجود، به زندگی ضروری قانع بودند و ثروت فدک را صرف فقرا و نیازمندان میکردند. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» نیز در دورانی که حاکم سرزمینهای پهناور تحت سیطرۀ اسلام بودند، همچنان سادهترین زندگی را در بین مسلمین داشتند. حتّی وقتی حاکم مسلمین شدند، با یک کوله بار به کوفه آمدند و اگر بنا بود به مدینه بازگردند، با همان کولهبار بر میگشتند!
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» خطاب به استانداران خود مینویسند: من در مدّت عمر به دو قرص نان و دو لباس ساده اکتفا کردهام، شما نمیتوانید مانند من عمل کنید، امّا دست کم با دینداری و رعایت تقوا و ورع، مرا یاری رسانید: «أَلَا وَ إِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِکَ وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد»[12]
ساده زیستی حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در مراسم ازدواج، در نوع و مقدار جهیزیه، در مهریه و لباس عروسی و در زندگی روز مرّه، ساده زیستی ایشان در خوراک و پوشاک و مسکن و ... باید الگوی شیعیان و محبّین آن حضرت باشد. چنانکه بیان شد، گرچه نمیتوان دقیقاً همچون حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» عمل کرد، ولی دست کم باید در مسیر ایشان باشیم و اعمال ما، رنگ و بویی از اعمال حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» داشته باشد.
زندگی به سه قسم تقسیم میشود: زندگی ضروری، زندگی رفاهی و زندگی تجملی. البته لازم نیست مسلمانان مانند حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» به زندگی ضروری اکتفا کنند، بلکه همگان باید زندگی رفاهی داشته باشند؛ اما آنچه در آموزههای دینی به شدّت مذمّت میشود، زندگی تجملّی است که باید از آن حذر کرد.
تجمّل گرایی، آفت جامعه فعلی
صفت مقابل سادهزیستی، تجمّل گرایی است. کسی حق ندارد با تجمّلگرایی مال خود را صرف امور بیهوده کند. بسیاری از جهیزیهها، مهریهها و حتی سایر شؤونات زندگی مردم نظیر برخی مسافرتها که بینتیجه و بدون هدف هستند، مصداق تجمّل گرایی است.
اگر مبالغی که توسط دولت و مردم، صرف امور بیهوده و بینتیجه میشود، در راه صحیح مصرف شود، میتواند گره گشای بسیاری از مشکلات جامعه باشد. اگر این مبالغ، در هر سال، صرفاً خرج ازدواج جوانان میشد، قطعاً معضل بزرگ عزوبت ریشه کن میشد. وقتی دولت و ملّت در جامعهای با روی آوردن به تجمّل گرایی، از سادهزیستی فاصله بگیرند، فقر و فلاکت آن جامعه را فرا خواهد گرفت. قرآن کریم در مذمّت اتراف و تجمّلگرایی میفرماید: «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ»[13]
تجمّلگراها باید در روز قیامت، زیر دود و هرم جهنّم بایستند تا حساب و کتاب پس دهند و سپس به جهنّم بروند. آنها به راستی شوم و بدبختند. زیرا در دنیا مترف و تجمّلگرا بودند. اینگونه افراد، معمولاً خودخور و خودمحور هستند و همه چیز را برای خود میخواهند.
متأسّفانه مردم در جامعۀ کنونی، معمولاً تجمّلگرا هستند، مگر اینکه توان آن را نداشته باشند. حتی بسیاری از فقرا هم در صدد تجمّلگرایی هستند و سعی میکنند وضعیت زندگی خود را به طبقۀ متوسط شبیه کنند. افراد متوسّط نیز برای رسیدن به وضعیّت ثروتمندان، تلاش میکنند و در این راه، هرچه بیشتر تجمّلگرایی کنند، خود را موفقتر میبینند!
این در حالی است که یکی از آثار شوم و زیانبار تجمّل گرایی، گسترش مفاسد اخلاقی و اقتصادی در جامعه است، امّا متأسفانه افراد تجمّلگرا نسبت به این موضوع مهم، هوشیاری لازم را ندارند. خانواده تجمّلگرا باید منتظر مصیبت بیبند و باری و در بسیاری از موارد، ورشکستگی مالی باشد و جامعه تجمّل گرا، علاوه بر فساد اخلاقی، باید ننگ فقر، فلاکت و تنگدستی مردم را تحمّل کند.
اقتصاد اسلام، فقر و فساد ندارد
همه باید توجه داشته باشند که اقتصاد اسلام، فقر ندارد. به عبارت دقیقتر، اگر قوانین اقتصادی اسلام به درستی اجرا و عمل شود، فقیری در جامعه باقی نمیماند. بنابراین، مفاسد اقتصادی فعلی و گسترش فقر و نارسایی در جامعه، از عمل نکردن کامل به قوانین اسلام سرچشمه میگیرد.
اگر ثروت در جامعه به درستی توزیع شود، اگر همه به قانون مواسات عمل کنند و اگر دولت و ملت دست از تجمّلگرایی و حیف و میل بردارند و به معنای واقعی ساده زیست شوند، حتماً معضلات و نارساییهای فعلی و به خصوص فقر و عزوبت، رفع خواهد شد.
جامعهای که خود را محبّ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» میداند، باید در عمل نیز به سیرۀ ایشان پایبند باشد و به اندازهای که میتواند، باید نشان دهد شیعه و پیرو حضرت زهرا است.
عفاف و حجاب در سیرۀ حضرت زهرا«س»
عفاف و حجاب، بالاترین جایگاه را در سیرۀ حضرت فاطمۀ زهرا«سلاماللهعلیها» دارد. اساساً این موضوع، جایگاه ویژهای در تعالیم دینی دارد؛ زیرا حجاب و عفاف، یکی از ضروریات دین اسلام است و بیش از بیست آیه از قرآن کریم، راجع به آن نازل شده است و اگر روایات حجاب و عفاف را هم بر آن بیفزائیم، یک کتاب قطور میشود.
مثلاً بنابر تصریح قرآن کریم، شخصیّت اجتماعی خانمها با چادر هویدا میشود. به عبارت روشنتر، علامت شخصیّت و عفّت زنان، چادر است و قرآن کریم، به طور جدی از بانوان میخواهد که چادر داشته باشند: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»[14]
یا رسول الله! به زنها و دختران و به همۀ زنهای مؤمن بگو: چادر سر کنید و با چادر خوب رو بگیرید، زیرا این چادر، علامت شخصیت زن است. این دستور قرآن کریم، نظیر سایر قوانین اسلام، در سیرۀ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» ظهور و بروز جدی دارد. وقتی بنا شد ایشان برای عروسی به خانۀ شوهر بروند، پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» دستور دادند چادر سر کنند و در میان زنها به طرف خانۀ شوهر حرکت کنند. حرکت ایشان به نحوی بود به هیچ وجه در بین زنان، نمایان نبودند تا به آن خانه رسیدند.
علاوه بر این، قرآن کریم از زنان میخواهد که سرتا پا پوشیده باشند و میفرماید: زنان باید مقنعه داشته باشند و زیر گلو و مو و سایر اعضای بدن آنان که زینت محسوب میشود، پوشیده باشد: «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُن»[15]
حیا و عفّت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» به اندازهای است که وقتی از ایشان پرسیدند: بهترین زنان چه کسانی هستند، فرمودند: «بهترین زنان کسى است که مردى او را نبیند و او مردى را نبیند»: «خَیْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ»[16]
پس از وقایع نامبارک سقیفۀ بنیساعده، قرار شد حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» برای دفاع از ولایت به مسجد بروند. به اقرار شیعه و سنّی، حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» مقنعه سر کردند، سپس چادرس سرتاسری پوشیدند که پاهای ایشان را نیز پوشانده بود. زنان بنیهاشم اطراف ایشان را گرفتند و بسیار آرام و آهسته به صورتی که چادر کنار نرود، به طرف مسجد قدم برداشتند. هنگامی که به مسجد رسیدند، مسجد مملو از جمعیّت مهاجرین و انصار بود. فوراً پردهای میان زنان و مردان قرار دادند و زنها یک طرف و مردان در طرف دیگر پرده قرار گرفتند. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در آن مجلس خطبه خواندند و به اندازهای خطبۀ ایشان رسا بود که اکثر مهاجرین و انصار، به گریه افتادند. حتّی ابوبکر در آن جلسه گریه و عذرخواهی کرد و گفت: مردم مرا خلیفه کردند.[17]
نکتۀ قابل توجه آنکه حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در عین حال که با کلمات و خطبۀ خود تشیّع را احیا کردند، با حرکات خود، عفاف و حجاب را نیز بهطور کامل رعایت فرمودند. یعنی حضور در اجتماع و فعالیّت اجتماعی ایشان، مانع مراعات حجاب و عفاف نشد.
حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» تا آخرین لحظات حیات، برای عفاف و حجاب اهمیّت ویژه قائل بودند. خادمۀ ایشان نقل میکند: در روزهای آخر بسیار ناراحت بودند. وقتی علّت را جویا شدم، فرمودند: از این ناراحتم که وقتی مرا تشییع میکنند، حجم بدن من پیداست و نامحرمان حجم بدن مرا میبینند. خادمه میگوید: من یک عماری برای ایشان ساختم. وقتی آن را به حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نشان دادم، خوشحال شدند و وصیّت کردند که ایشان را با عماری تشییع کنند. گرچه بعداً سیاست اسلام اقتضا کرد که آن حضرت در شب و مخفیانه تشییع شوند، امّا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به آن وصیّت عمل کردند.[18]
وضعیّت اسفناک عفاف و حجاب در جامعۀ فعلی
این صراحت و قاطعیّت قرآن کریم راجع به حجاب و عفاف و آن هم سیره حضرت زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» است، ولی متأسفانه جامعه فعلی، نسبت به این فضیلت مهم غافل است و با بیتوجّهی به عفاف و حجاب، دچار مصیبت بزرگ و مهلک شده است؛ حیا، عفّت و غیرت، بسیار کمرنگ شده و بیبندوباری گسترش یافته است و در اثر این مفاسد بزرگ، به انسانیّت، ضربات و صدمات جدی وارد شده است.
شیعیان باید با نگاهی گذرا به سیرۀ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» از خود بپرسند: آیا جامعۀ ما عفاف و حجاب دارد؟ چرا در دانشگاهها، دبیرستانها و حتّی در دبستانها، بیبندوباری و بیعفّتی فراوان شده است؟ وضعیّت عمومی جامعه، کوچه و بازار، آیا نشانی از عفاف و حجاب فاطمی دارد؟ این وضعیّت مسلّماً مورد رضایت حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» نیست و خدای ناکرده میتواند موجب نفرین حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» به این اجتماع شود.
متأسّفانه امروزه، چادر که نشانۀ شخصیّت زن مسلمان است، از میان رفته و کم رنگ شده است و بیچادری، نشانۀ شخصیّت تلقّی میشود! وقتی جامعهای خود را پیرو حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» میداند، باید به عفاف و حجاب حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نیز پایبند باشد. در اوایل انقلاب مردم پایبندی بیشتری نسبت به این مسائل داشتند و میتوان گفت: زن بی چادر در جامعه نداشتیم.
شعار محبّت به اهل بیت«ع»، کافی نیست
شعار دوستی و محبّت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» بحمدالله به صورت فراوان وجود دارد. در ایّام شهادت یا ولادت ایشان، مجالس سوگواری یا جشن برقرار میشود. امّا این شعار که از محبّت قلبی سرچشمه میگیرد، در حالی که لازم است، کافی نیست و یک نقص بزرگ دارد و آن عمل نکردن به سیرۀ حضرت زهراست. شعار و محبّت قلبی، باید با عمل همراه باشد. همه باید از حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» متابعت داشته باشند. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» از زنها و دختران، چادر میخواهند. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» بی بند و باری را دوست ندارند و کسی که خود را محبّ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» میداند، باید در صدد جلب رضایت ایشان نیز باشد.
اجتماعی که به دستورات قرآن و عترت عمل نکند، افراد آن، به جای نشاط، یک دنیا غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی پیدا میکنند. بسیاری از مشکلات اجتماع ما نیز به علّت آن است که مورد پسند قرآن و مورد نظر و عنایت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نیستیم. برای رفع این مشکلات و جلب نظر حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نیز راهی جز متابعت از ایشان و الگوگیری از سیره و سبک زندگی ایشان نداریم.
--------------------
پینوشتها
1. الغیبة (الطوسی)، ص 286؛ الاحتجاج، ج 2، ص 467.
2. نور، 33.
3. امالی الطوسی، ص 478.
4. اسراء، 26.
5. الدرالمنثور، ج 4، ص 177.
6. ر.ک: الکافی، ج 7، صص 49-48؛ بحارالانوار، ج 22، صص300-295 و ...
7. علل الشرایع، ج 1، ص 182.
8. طلاق، 7.
9. بحارالانوار، ج 71، ص 312.
10. انسان، 8.
11. حشر، 9.
12. نهج البلاغه، نامه 45.
13. واقعه، 45-41.
14. احزاب، 59.
15. نور / 31
16. مکارم الاخلاق، ص 233.
17. ر.ک: بحار الانوار، ج 29، ص 215؛ شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 211 و ...
18. ر.ک: کشف الغمّه، ج 1، ص 504؛ اسدالغابه، ج 6، ص 226؛ ذخائر العقبی، ص 53 و ...