روحالله احمدزاده کرمانی کاندیدای احتمالی ریاستجمهوری عصر سه شنبه در جمع اصحاب رسانه استان کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به این سؤال که آیا فکر میکنید برای انتخابات مورد تأیید شورای نگهبان واقع شوید به صورت کوتاه اظهار کرد: این را از آقای جنتی بپرسید. برخی از ویژگیهای مهم از جمله تابعیت ایرانی بودن و اعتقاد به ولایت فقیه را دارم و میدانید کسی که در رسانه 10 سال سابقه کار داشته باشد هم مشمول رجل سیاسی است.
وی عدم تأیید صلاحیت را به معنای عدم احراز صلاحیت دانست و گفت: اگر شورای نگهبان به هر دلیل در مورد من به نتیجه نرسید با روی گشاده میپذیرم و از آن متابعت میکنم.
اهم اظهارات احمدزاده کرمانی معاون سابق رئیس جمهور و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به نقل از فارس از این قرار است:
- دولت قاعدتا نمیتواند کاندیدا داشته باشد و علاوه بر خلاف قانون خلاف شرع نیز هست.
- (در خصوص توافق بین خود و احمدینژاد برای شرکت در انتخابات) هیچ توافقی در این زمینه بین ما صورت نگرفته و به فرض هنگامی حمایت وی از خود را میپذیرم که از جریان انحرافی دل بکند و از آنها پالایش شود.
- (دلایل خروج خود از دولت) این دلایل هم به علت مسائل داخل و هم خارج از میراث فرهنگی بود. مباحث میراث فرهنگی مربوط به واگذاریهای خلاف قانون بود که به باور من نباید اتفاق میافتاد و از این جهت تحت فشار بودم.
- (دلایلی به جز میراث فرهنگی برای خروج احمدزاده از دولت) نوع ارتباط با روحانیت، نوع نگاه به مقوله ایرانیگری، نوع نگاههای مسالمتآمیز با فسادهای اقتصادی و ارتباط با سایر قوا دلیل خروج من از دولت در بخش غیر میراث فرهنگی بود.
- (در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه که احمدزاده را منتسب به برخی افراد نزدیک به رئیسجمهور میدانستند) من هیچ نسبت فامیلی با این آقایان ندارم چرا که من یک کارگرزاده بیشتر نیستم.
- افتخار میکنم قبل از این که از احمدینژاد حکم داشته باشم از سال 84 از آیتالله مهدوی کنی حکم گرفتهام.
- (در خصوص دلایل خروجش از دولت) آن جا که انسان باید ایستادگی کرده و میدان خالی نکند ایستادم که در این اثنا آقای رئیسجمهور فکر میکرد ذهن من مغشوش شده است و این هم به دلیل سخنپراکنی برخی افراد نزد وی بود. وقتی دیدم عرصه برایم تنگ شده تصمیم به جدایی از دولت گرفتم که پس از آن سخنگویی دولت را به من پیشنهاد دادند چرا که ترسیدند حال که از دولت رفتهام جیغ بکشم و فریاد بزنم.
- در حال حاضر احساس خطر میکنم. احساس میکنم برخی از دوستان میل به تداوم کارهای خود دارند و میخواهم به همین دلیل آرام آرام حرف بزنم و مطمئن باشید به وقتش همه چیز را خواهم گفت.
- نوع خروج من از جنس دلبستگی به آرمانهای نظام و انقلاب بود آنجا که در استانداری فارس نیز به همین دلیل کنار رفتم و در مقابل دستدرازی به بیتالمال در آن استان ایستادگی کردم.
- به خیال اینکه مکتب ایرانی این آقایان برگرفته از متون شهید مطهری است از آن دفاع کردم ولی بعد دیدم که قضیه فرق میکند. در دانشگاه امام صادق از آیتالله مهدوی کنی چیزهای دیگری شنیده بودم و از کتابهای شهید مطهری به خصوص خدمات متقابل اسلام و ایران استنباط کرده بودم که بسیاری از منابع فقه اسلامی از جمله منابع چهارگانه شیعه همه به واسطه خدمات عالمان ایرانی بوده و از همین رو مکتب ایرانی آنها را در تضاد با باورهای خود دیدم.
مهر نیز از اظهارات احمدزاده در این نشست مطالب دیگری را نیز منتشر کرده که در زیر میآید.
- آدم سیاسی نبودم و مانند متکی نمیتوانستند با من برخورد کنند.
- دعوای من سر مسائل بزرگ بود و وقتی میگفتم "چرا این که قیمتش 700میلیارد تومان است آن را به قیمت 100میلیارد تومان به این آقا میدهید؟" میگفتند تو چه کارهای که دخالت میکنی.
- من یک شبه استعفا ندادم و چند بار استخاره کردم و خیلی اتفاقها افتاد تا از دولت بیرون آمدم و ریشه آن هم همین حرفها بود.
- کافی بود من در دولت چشمم را روی خیلی از چیزها ببندم و سکوت کنم و تداوم بیابم اما حرفهایی زدم و تذکراتی دادم که منجر به چالش و استعفایم شد.
- رابطه من با احمدینژاد دلی بود. با اکراه دارم از احمدینژاد انتقاد میکنم چون آرمان من بود و نماد سادهزیستی و اشرافیت بود و من دنبال این احمدینژاد هستم.
- نباید افرادی چون لنکرانی و فتاح و... را با احمدینژاد مقایسه کرد و زیرا احمدینژاد وقتی فقیری میدید اشک از چشمانش سرازیر میشد اما نمیدانم این حلقه وامانده انحرافی با احمدینژاد چه کرد.