همشهری آنلاین: لنکرانی ضمن رد کردن شایعه سلطنت‌طلب بودن پدرش در رابطه مباحث ایجاد شده پیرامون مدرک تحصیلی‌اش، گفت: شق‌القمر نیست که یک نفر پس از 13 سال که عضو هیئت علمی دانشگاه بوده به استاد تمامی رسیده باشد و اگر کسی نرسد بد است.

کامران باقری لنکرانی کاندیدای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری در گفت‌وگوی تفصیلی به مسائل مختلفی از جمله آرایش سیاسی کشور، قطب‌بندی‌ انتخابات، کاندیداتوری سعید جلیلی،‌ گفتمان سوم تیر در دهه چهارم انقلاب، شرایط خانوادگی‌ و تحصیلی‌اش پرداخت.

اهم اظهارات کامران باقری لنکرانی وزیر سابق دولت احمدی نژاد به نقل از فارس را در ادامه بخوانید:

  • در پاسخ به شایعاتی مبنی بر احتمال رد صلاحیت به دلیل وضعیت خانوادگی) در مورد این موضوع بنده چند مطلب را باید عرض کنم؛ ما اگر قائل به ولایت‌پذیری هستیم و می‌خواهیم از نقاط ضعف دولت دهم خود را نجات دهیم باید تقید خود را به قانون بیشتر کنیم؛ طبیعی است که ما در عرصه انتخابات هر چه شورای نگهبان تصمیم بگیرد را به عنوان فصل‌الخطاب می‌دانیم و در این زمینه خودمان را با آن تصمیم هماهنگ می‌کنیم نه اینکه بخواهیم خلاف آن عمل کنیم. خیلی از افراد در حال حاضر از تقوا و اخلاق سیاسی صحبت می‌کنند و رهبری نیز مرتباً تأکید دارند که از بداخلاقی سیاسی باید جلوگیری شود اما آنچه که در این عرصه تعجب‌آور است اینکه نسبت به بنده به جای اینکه نقادی‌ها نسبت به افکار و عملکردم صورت گیرد نقدهایی نسبت به خانواده‌ام مطرح می‌شود؛ این امر در منطق دینی و نگاه اخلاقی به عرصه سیاست داشتن تناسب ندارد لذا تعجب از این است که برخی از پایگاه‌های اطلاع‌رسانی که در قالب یک شبکه فعالیت می‌کنند به این موضوع می‌پردازند و در عین حال شعار تقوای سیاسی می‌دهند که این تناقض در رفتار است.
  • پدر بنده در خارج از کشور سکونت دارد و ما از سال 1356 جدا از یکدیگر زندگی می‌کنیم اما این داستان یک مقدمه دارد؛ پدرم قبل از انقلاب در صنعت آلومینیوم به عنوان یک کارگر کار خود را آغاز کرد اما به دلیل پشتکار و توان فنی توانست برای خود کارگاه و کارخانه‌ای ایجاد کند اما قبل از انقلاب فضای صنعت آلومینیوم انحصاری بود و شرایطی پیش آمد که ایشان احساس کرد دیگر نمی‌تواند در ایران زندگی کند و بنابراین سال 53 به خارج از کشور رفت و در سال 54 به ایران بازگشت اما سال 55 مجدد به آمریکا بازگشت و زمانی که شرایطی باثبات برای کارشان فراهم شد از ما خواستند که به همراه مادر، خواهر و برادرمان به آمریکا برویم لذا ما تا سال 56 در آمریکا اقامت کردیم.
  • سال 56 بود که مادر مرحومم پس از یک سال سکونت در آمریکا به پدرم گفتند که ما نمی‌توانیم در اینجا زندگی کنیم و شرایط اینجا برای زندگی مناسب نیست و ما اذیت می‌شویم و در واقع توجه ایشان که تربیت فرزندان و فضای فرهنگی آمریکا بود. اما پدرم با توجه به شرایط ایران که درباره کارشان وجود داشت حاضر به بازگشت نشدند اما به ما گفتند که شما آزاد هستید که به ایران بازگردید؛ مادرم به ما گفتند شما آزاد هستید که هر طور می‌خواهید تصمیم بگیرید لذا ما نیز همراه مادرمان به ایران بازگشتیم لذا طلاق به معنی قانونی اتفاق نیفتاد اما دو مسیر متفاوت طی شد.
  • خیلی از افراد پس از پیروزی انقلاب فرار کرده و به خارج رفتند و حتی خیلی‌ها خودشان را کشتند که گرین‌کارت بگیرند اما ما اینجا ماندیم و از این بابت خدا را شکر می‌کنیم و به هیچ عنوان احساس پشیمانی هم نداریم اما در عین حال این موضوع را نکته‌ای منفی در زندگی خود تلقی نمی‌کنیم بلکه نکته مثبتی می‌دانیم چرا که در حالی که برخی افراد به دنبال بهانه‌ای هستند تا اقوامی پیدا کرده و بتوانند به خارج از کشور بروند، ما این شرایط برایمان حاصل بود، اما توفیق داشتیم در شرایط جنگ و غیرجنگ در کشورمان بمانیم و تحصیلات خود را در ایران بگذرانیم و بنده بسیار خوشحال هستم که با رتبه اول برد داخلی ایران مدرک تحصیلی خود را گرفته‌ام و این را افتخار مهمی می‌دانم.
  • آنها از این موضوع که نتیجه نگرفتند چرا که گفته بودند پدر بنده ساواکی و سلطنت طلب و سناتور ارتش بوده است لذا پس از نتیجه نگرفتن از این نکته شایعه کردند که همسر بنده تشریفاتی است و علیه خانواده ام مطلب نوشتند، لذا جای تعجب دارد که برای تخریب کردن یک نفر از چنین ابزارهای استفاده می‌شود. کسانی که با ما حشر و نشر دارند می‌دانند که خانواده قانعی دارم و از این بابت خدا را شکر می‌کنیم و این را جزء نعمتهای خدا و خود می‌دانیم. بعد به ما گفتند شما چرا با پدر خود ارتباط دارید؛ برای اولین بار است که این را می‌گویم زمانی که وزیر شدم در حاشیه یک جلسه‌ای آقای حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی را دیدم که به من گفتند حالا که وزیر شده‌ای و پدرت نیز خارج از کشور است خیال نکنید که می‌توانی مراوده را با پدرت قطع کنی، بنابراین باید مراود‌‌ات را بیشتر از قبل دنبال کنی و وظیفه دینی شما این را حکم می‌کند. البته بنده نقاط ضعف و مشکلاتی که انسان بین خود و خدا دارد، زیاد دارم و پیشنهادم به دوستانی که در این زمینه زحمت می‌کشند و سعی دارند مدارک جمع آوری کنند این است که به جای صرف وقت خود به این مسائل حرف‌ها و عملکردهای بنده را زمانی که مسئولیت داشتم مورد بررسی و نقد قرار دهند و سطح مباحث را گفتمانی کنند.
  • بنده خدمت آیت‌الله مصباح زیاد می‌رسم و در جلسات با ایشان مطالب مختلفی مطرح می‌شود که بخشی از آن به دلیل مسئولیت سخنگویی بنده بود؛ ایشان مسئولیتی را از من خواستند که قبول کنم که در پاسخ گفتم ویژگی خاصی در خود نمی‌بینم که شما تاکید دارید این مسئولیت را بر عهده بگیرم. ایشان نیز حکایتی را تعریف کردند و گفتند وقتی مرحوم آیت الله قاضی از دنیا می‌رفت وصیت نامه‌ای نوشت و در حاشیه آن اضافه کرده بودند که هر کس بعد از من مشکل و مسئله‌ای دارد به آقای شیخ عباس قوچانی مراجعه کند. ایشان تعریف کردند من خدمت شیخ عباس قوچانی رسیده بودم و از ایشان پرسیدم شما چه ویژگی داشتید که مورد توجه مرحوم آیت الله قاضی با آن جایگاه قرار گرفتید؟که وی گفته بود من نمی‌دانم چه ویژگی داشتم .
  • اما امروز دوگانه ما مربوط به افراد سکولار و غیرسکولار است. برای سکولار بودن لازم نیست که شما تعهد دینی نداشته باشید. فقط همینقدر که مبنای شما طوری باشد که در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌های اداره کشور با طرازیابی و تاکید بر فن‌گرایی و تکنوکراسی و مدل‌های دیگران اداره کشور صورت گیرد شما سکولار هستید. تعبیری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر به خراسان شمالی داشتند این بود که ما امروز با سکولاریزم پنهان روبرو هستیم؛ سکولارهایی که مومن و نماز‌خوان هستند و حرف‌های خوبی هم می‌زنند اما در مقام اجرا و عمل و برنامه‌ریزی و اداره امور کشور مدل‌هایشان ربطی به مدل‌های دینی ندارد در موضوعات اقتصادی و فرهنگی و همینطور سایر موضوعات مربوط به دولت یازدهم می‌شود.
  • (استفاده از سعید جلیلی در پست سیاست خارجی) آن فهرست کوتاه شده جبهه پایداری نگاه دعوت به خود نبوده است و نگاهشان عمل طبق وظیفه و تکلیف بوده است. یکی از تکالیف ما این است که هرچه در توان داریم برای دفاع از انقلاب اسلامی و این نظام مقدس به صحنه بیاوریم بنابراین این 3 نفر نیز در این موضوع یک نگاه مشترک دارند و وظیفه خود می‌دانند که هر کس که این پرچم را برعهده گرفت در صورت موفقیت با او همکاری کنند؛ البته در دوران انتخابات افراد محدودیت‌هایی دارند که شاید نتوانند حضور برجسته‌ای در صورتی که کاندید نهایی نباشند، داشته باشند اما طبق مذاکراتی که باهم داشتیم این به معنای این نیست که در صورت موفقیت هر یک از این برادران دیگران به وی در اداره امور کمک نکنند.
  • (شایعات در رابطه با بحث پرفسوری لنکرانی) این شق‌القمر نیست که یک نفر پس از 13 سال که عضو هیئت علمی دانشگاه بوده به استاد تمامی رسیده باشد و اگر کسی نرسد بد است. یعنی انسان باید تلاش کند لذا بنده احساس نمی‌کنم که رسیدن به استاد تمامی شق‌القمر است؛ من سال 71 به عنوان استادیار در دانشگاه استخدام و در سال 84 نیز استاد تمام شدم. لذا وظیفه هرکس این است که در هر جا که قرار می‌گیرد وظیفه خود را انجام دهد.
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها