تو بهاریاش کردی
و پاییزیاش.
برگهایش را تو ریزاندی
و تو رویاندی.
درختی را که دوستش داشتم
تو زنده کردی
میوه دادی
پرندههایی برایش فرستادی
و ابری را مأمور کردی
که آبش بدهد.
برای درختی که دوستش داشتم
تو دوستی آفریدی
که من بودم.
لاله جهانگرد: درختی را که دوستش داشتم، تو آفریده بودی.
تو بهاریاش کردی
و پاییزیاش.
برگهایش را تو ریزاندی
و تو رویاندی.
درختی را که دوستش داشتم
تو زنده کردی
میوه دادی
پرندههایی برایش فرستادی
و ابری را مأمور کردی
که آبش بدهد.
برای درختی که دوستش داشتم
تو دوستی آفریدی
که من بودم.