نوروز آمده و رفته و شده آخر اردیبهشت، ما می‌خواهیم از هفت‌سین حرف بزنیم! اصلاً توی کدام خانه سفره‌ی هفت‌سین پهن است غیر از دوچرخه؟ اما وقتی نامه‌هایتان برای مسابقه‌های نوروزی از راه می‌رسید که نمی‌توانستیم سفره را جمع کنیم. وقتی داشتیم جمع‌وجور و ثبتشان می‌کردیم می‌توانستیم؟

وقتی داشتیم کارها را بررسی و داوری می‌کردیم هم نمی‌شد. اما امروز همه‌ی این‌کارها انجام شده است. آخیش، چه‌قدر خیالمان راحت شد! البته که یادتان نرفته و خیلی هم منتظرید و خودتان می‌دانید که دردوچرخه‌ی نوروزی هفت مسابقه طرح شد. اما نمی‌دانید که در میان آن‌ها مسابقه‌ی به نظر شما چرا؟ بیش‌ترین شرکت‌کننده را داشت. ترتیب شرکت در بقیه‌ی مسابقه‌ها هم این‌طوری بود: گردون دست ماست، یک پایان دیگر، جدول در جدول، معمای پلیسی، شما چه‌کار می‌کنید و باغچه‌ی کاغذی.

 

مسابقه‌ى یک:

راستش را بخواهید کمی غافلگیر شدیم. نمی‌دانستیم این همه گردون‌بنویس داریم و این همه‌ نوجوان که به شهرشان یا جاهایی که سفر می‌کنند علاقه‌مندند و می‌خواهند به بقیه معرفی‌اش کنند. پیش خودمان فکر کردیم: تا حالا کجا بودند؟ باز پیش خودمان فکر کردیم: خب، حالا که آمدند. اصلاً می‌توانیم در چشمه‌ها یک بخش برایشان در نظر بگیریم. چه‌طور است؟ و اما مسابقه:

یک: کجاها معرفی شدند؟

ابیانه، قمصر، کاشان، نیاسر، ورزنه (اصفهان)، مشهد، طوس، قدمگاه،‌ نیشابور (خراسان رضوی)، خدابنده، زنجان، سهرورد، غار کتله‌خور (زنجان)، بندر انزلی، رامسر، قلعه رودخان، ماسوله (گیلان)، خرمشهر، شلمچه (خوزستان)، خرم‌آباد، بروجرد (لرستان)، شیراز (فارس) ، سراب وینسار (کردستان)، پلور (مازندران)، آشتیان (مرکزی)، قشم (هرمزگان)،‌ کرمانشاه، یزد، تهران، همدان.

دو: برنده‌ها کی هستند؟

اول: ایلیا جعفری چمازکتی از مشهد

دوم: فاطمه رفیعی از قزوین ، زهرا نورانی از تهران، هانیه راعی عز‌آبادی از دماوند

سوم: زینب برومند و سپیده نوروزی از تهران

با تشکر از مرتضی ناطقی از کرج، شبنم اختری از رباط‌کریم ، نیکو کریمی از دماوند

 

مسابقه‌ی دو:

این همه گل از کجا آمده؟ این روزها دفتر دوچرخه پر شده از گل‌های کاغذی رنگارنگ. ممنون از شما که باغچه‌هایی پر از گل به دوچرخه هدیه دادید. البته بعضی از بچه‌ها باغچه‌ی کاغذی قشنگی درست کردند، اما در مسابقه‌های کاردستی، شما باید حتماً تکنیکی را که آموزش می‌دهیم، به کار ببرید.

چه کسانی برنده‌ شده‌اند؟

اول: فاطمه رفیعی از قزوین

دوم: آیناز محمدعلی‌پور از تهران، مرتضی ناطقی از کرج

سوم: مهتاب پرستو و ریحانه فلاح از تهران

 

مسابقه‌ی سه:

این بار غافلگیر نشدیم! خودمان از اولش هم می‌دانستیم مسابقه‌ی نظرسنجی بامزه‌ی به نظر شما چرا؟ خیلی هواخواه دارد که داشت، اما چون جا نداشتیم، از بین 20 پرسش، سه تا را انتخاب کردیم.

یک: کی چی جواب داد؟

بیش‌ترین گزینه‌ی انتخاب‌شده برای پرسش «بهترین چیزی که می‌توانید باعیدی‌هایتان بخرید؟» گزینه‌ی «کی؟ الآن یا الآن؟» بود. بقیه‌‌ی جواب‌ها هم به این‌ ترتیب بودند: «کاش می‌شد یک ایکس‌باکس یا پلی‌استیشن بخرم.»، «مگر با عیدی هم می‌شود چیزی خرید؟ من فکر می‌کردم باید آن را بدهیم به یک بزرگ‌تر آن را نگه‌ دارد.» و «عیدی چیه کلا ً؟»

برای پرسش «خوشحال و شاد و خندانی؟ قدر دنیا رو می‌دانی؟» بیش‌تر از همه گزینه‌ی «الآن بله، ولی بعداً‌ نه.» را انتخاب کردند و بقیه‌ی جواب‌ها به ترتیب انتخاب این‌ها بود: «عید است مثلاً ها؟ نباشم؟»، «وا چه سؤالی، معلوم است که نه!»، «الآن نه، بعداً شاید.»

بعضی از بچه‌ها هم پاسخ‌های دیگری دادند؛ مثلاً فاطمه احمدزاده نوشته:«هی، دوچرخه! چه چیزها می‌پرسی!» و فاطمه صدیقی گفته: «من کلاً از وضع خودم بی‌خبرم. یک لحظه خوش و خرم و یک لحظه بی‌حالم.»  این هم نظر پریسا قصری: «من همیشه خوشحال و سرخوش و وروجک هستم. دنیا هم من رو شناخته، با همه‌ی سازهام می‌رقصه!»

یکی دیگر از پرسش‌ها این بود: «اگر بخواهید حستان را نسبت به عید نوروز در یک قطعه شعر بگویید، انتخاب شما کدام است؟»

بیش‌تربچه‌ها این بیت را انتخاب کردند: «چون است حال بستان، ای باد نوبهاری/ کز بلبلان برآمد، فریاد بی‌قراری» و بعد از آن «نمکدان بی‌نمک شوری نداره/ دل من طاقت دوری نداره» و بعد «می‌توان ساعات طولانی/ با نگاهی چون نگاه مردگان ثابت/ خیره شد در شکل یک فنجان». بیت «راستی خاتم فیروزه‌ی بواسحاقی/ خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود» هم هیچ طرفداری نداشت.

بعضی از بچه‌ها هم شعرهای بهاری دیگری نوشتند. مرضیه اعتباری: «مثلاً ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی/ از این باد ار مدد خواهی، چراغ دل بیفروزی (حافظ)» مهسا پیلتن عراقی: «خاک جان یافته است/ تو چرا سنگ شدی؟/ تو چرا این‌همه دلتنگ شدی؟/ باز کن پنجره را/ و بهاران را باور کن (فریدون مشیری)» منیره سادات بنوفاطمه: «نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد/ عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد (حافظ)» سارا سلیمانی: «گوشه‌ی پارچه‌ی برفی رنگ/ شاخه‌ها سبز شدند/ روی هر شاخه گلی می‌روید/ مادرم مثل بهار/ گوشه‌ی پارچه گل می‌رویاند (عمران صلاحی)»

دو: در قرعه‌کشی کی برنده شد؟

فاطمه احمدزاده از زنجان، محمدرضا برزی از تهران، مهسا پیلتن عراقی و مونا پیلتن عراقی از کرج، فاطمه خالقی هرسینی از تهران، زهرا رحیمی از شهریار، پریسا قصری از تهران

 

مسابقه‌ی چهار:

داستان سبقت ممنوع یادتان هست؟ داستان درباره‌ی سفر نوروزی خانواده‌ی راوی و خانواده‌ی خاله آفاق‌ این‌ها به سنگاپور و پکن بود. البته هیچ‌کس نه این‌جا رفت، نه ‌آن‌جا. به جای آن هردوشان یواشکی راه افتادند بروند شمال و توی ترافیک جاده‌ همدیگر را دیدند! داستان پر بود از آفتاب و قبض جریمه و جوراب بدبوی مازی و با یک سبقت غیرمجاز و جریمه شدن تمام می‌شد و شما قرار بود پایان دیگری برای آن بنویسید.

برنده‌ها کی‌ها هستند؟

اول: نیکو کریمی از دماوند

دوم: زینب برهانی و ساحل رفائی از تهران

سوم: مریم رضایی از تهران

با تشکر از ساجده آقابابایی از رشت، فاطمه نوروززاده از سنقر و زهرا نورانی از تهران

 

مسابقه‌ی پنج:

در مسابقه‌ی «معمای پلیسی»، با این‌که سه معمای انتخاب‌شده چندان هم سخت نبودند، اما هیچ‌کدام از شرکت‌کننده‌ها نتوانستند پاسخ هر سه معما را کامل و صحیح بنویسند و فقط بعضی از شرکت‌کننده‌ها تاحدودی (بیش‌تر یا کم‌تر) به پاسخ‌های درست نزدیک شدند.

با این حساب برنده‌هم داریم؟

بله، زهرا علی‌هاشمی از تهران برنده‌‌ی این مسابقه است.

با تشکر از عاطفه خلیفه‌فرد هاشمی از قم و پریسا قصری از تهران

 

مسابقه‌ی شش:

با این‌که در شرح مسابقه‌ی جدول در جدول‌ گفته شده  باید پاسخ صحیح هر سه جدول را پست کنید، به نظر می‌آید بعضی از شرکت‌کننده‌ها شرح مسابقه را بادقت نخوانده و حل همه‌ی جدول‌ها را نفرستاده‌اند.

آن‌هایی که در قرعه‌کشی برنده شدند؟

برنده‌ها: شبنم اختری از رباط‌کریم، دل‌آرام ایروانی از تهران، عاطفه بابایی از کرج، مائده حاجی‌حسینی از ابهر، عاطفه خلیفه فرد هاشمی از قم و کتایون صمدی و مریم نوری از تهران

 

مسابقه‌ی هفت:

کنجکاوی درباره‌ی یک شغل و پرسش از جزئیات، ویژگی‌ها و حس‌ها و از همه مهم‌تر فرار از حرف‌های کلیشه‌ای چیزی بود که برای این مسابقه خواسته بودیم.

یک: کدام شغل‌ها؟

پنج نفر از بچه‌ها با پدرشان حرف زدند و دو نفر با معلمشان و دو نفر هم درباره‌ی پدربزرگشان نوشتند. مطلب بقیه‌ی بچه‌ها درباره‌ی شغل مادر، دایی، شوهرخواهر و خاله‌شان بود. و شغل‌هایی که معرفی شدند این‌ها بودند: آموزگار ابتدایی، ارتشی بازنشسته، کارمند مخابرات، کارمند بانک، پیمانکار ساختمان، خیاط، دامدار، روزنامه‌نگار، شاعر، کارمند بانک، کارمند مخابرات، معاون پرورشی، مربی آموزش رانندگی، معلم تربیت‌بدنی.

دو: برنده‌ها کی‌ها هستند؟

برنده‌ها: سارا سلیمانی از ملارد، زهرا عربزاده از محلات، پریا یارعلی از تهران

با تشکر از مائده حاجی‌حسینی، زهرا رحیمی، ساحل رفائی، فاطمه صدیقی و کتایون صمدی.

 

برنده‌ی برنده‌ها:

«کسانی که در همه‌ی مسابقه‌ها شرکت کنند، درست و حسابی و خوب و خلاق (نه بزن‌دررویی!) جایزه‌ی ویژه می‌گیرند.»

و چه کسانی این ویژگی را داشتند؟

اول: مریم رفیعی که با ذوق و سلیقه و حوصله در همه‌ی مسابقه‌ها شرکت کرد و نتیجه‌ی کارش هم خوب بود.

دوم: ایلیا جعفری و سارا سلیمانی که در همه‌ی مسابقه‌ها شرکت کردند و نتیجه‌ی کارشان قابل قبول بود.

با تشکر از محمدرضا برزی و ریحانه‌ فلاح.

منبع: همشهری آنلاین