به گزارش ایسنا این روزها حتی اگر در یکی از محلههای مرکزی بافت فرسوده شهر متولد و بزرگ شده باشی و از در و دیوارش خاطراتی ماندگار داشته باشی، زهره شیر میخواهد تردد در میان کوچهپسکوچههایی که دیوارش به ترکهایی ریز و درشت مزین شده است.
یکی از کسبه قدیمی بافت قدیمی شیراز، معضل بزرگ این منطقه را رفتن ساکنان و خالی از سکنهشدن خانهها و جایگزین شدن اتباع بیگانه در این خانهها میداند و میگوید: به ازای هر ایرانی، 7 الی 8 افغانی در کوچه و گذر این محلهها تردد میکنند. این مرد کهنسال با نشان دادن نانوایی محله گفت: بروید در صف این نانوایی ببینید چند ایرانی و چند غیرایرانی هست؛ همین بچهها را ببینید یا آنها که در آن خانه زندگی میکنند. زن جوانی که به همراه دخترش از گذری تنگ و باریک عبور میکرد، گفت: یکی از مشکلات عمده این منطقه، وجود افراد معتاد و موادفروش است، کسانی که شب و روز برای ساکنان نگذاشته و این محله را خراب کردهاند.
او گفت: در همسایگی ما خانهای است که صاحب آن با وجود آنکه خودش اینجا سکونت ندارد، آن را به دیگران برای استعمال موادمخدر اجاره میدهد و از این راه درآمد کسب میکند!
پیرزنی نیز گفت: بیایید خرابش کنید و همه را نجات دهید. از بوی فاضلاب و کوچههای تنگ و تاریک، روح و جسممان در عذاب است.
او ادامه داد: والله اگر داشتیم یک روز هم اینجا نمیماندیم که جای ماندن نیست!
بافت فرسوده شیراز مملو از معضلاتی است که هرازگاهی بخشی از آن، مانند دملی قدیمی و مزمن، سر باز میکند و تعفنی و دردی و در نهایت با مسکنی آرام میشود تا روزی دیگر و نقطهای دیگر و معضلی دیگر.
شهردار منطقه بافت تاریخی شیراز البته با قبول مشکلات این بافت معتقد است که باید زمینه را برای حضور سرمایهگذاران در این محدوده فراهم و مالکان و ساکنان را نیز به اجرای طرحهای تجمیع و نوسازی ترغیب کرد.
علی رحیمی اگرچه نوسازی و بهسازی این بافت را دغدغه خود میداند اما قبول میکند که آنقدر بوروکراسی اداری برای دریافت یک مجوز ساخت، بهسازی و نوسازی، سخت، زمانگیر و نفسگیر است که هر که بیاید، عطای آن را به لقایش خواهد بخشید.
رحیمی در عینحال میگوید: موضوع امنبودن معابر و اماکن این بافت به شهرداری بازمیگردد، مسایل فرهنگی و اجتماعی هم تا حدی با شهرداری مرتبط بوده و هست اما موضوع امنیت، تاریکی و بسیاری از مشکلاتی که تحت عنوان بوروکراسی اداری نامیده میشود، بهشکل مستقیم به شهرداری ارتباطی ندارد.
وی که حضور در جمع خبرنگاران را فرصتی مغتنم برای نمایش فیلمی از بافت تاریخی شیراز شمرده، ضمن نمایش فیلمی 10 دقیقهای، به تخریب برخی از آثار تاریخی موجود در این منطقه مانند خانه توکلی اشاره و اضافه میکند: در خانه توکلی یکی از سقفها به نقاشی جنگ چالدران مزین است اما حیف که بهسرعت مسیر تخریب را طی میکند و...
رحیمی سختی تردد در کوچهپسکوچههای باریک این منطقه را یکی از عوامل مهم در بروز مشکلات و معضلات فرهنگی، اجتماعی و خدمترسانی برشمرده و معتقد است: امروزه در برخی از این معابر حتی گاریهای کارگران بازیافت هم نمیتوانند تردد کنند. در بعضی از معابر هم (بهدلیل تغییر دیرکهای چوبی برق به ستونهای عریض سیمانی) تردد غیرممکن شده است.
شهردار منطقه 8 شیراز، وجود بناهای خالی از سکنه، حضور جمعیت زیادی از اتباع بیگانه، تاریکی معابر و بوروکراسی حاکم بر سیستم را از جمله عوامل کندکننده روند بهسازی این منطقه دانسته و میگوید: بیش از 400 اثر ثبت میراثی در این منطقه وجود دارد.
رحیمی با یادآوری اینکه شیراز 360 هکتار بافت فرسوده تاریخی دارد، گفت: این منطقه، منطقهای کاملا متمایز به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، ترافیکی و جمعیتی است؛ منطقهای که 50 درصد کل درآمد شهر را تامین میکند و روزها بیش از 300 هزار نفر و شبها کمتر از 20هزار نفر جمعیت دارد.
شهردار منطقه بافت تاریخی شیراز با اشاره بهوجود 10هزار پلاک مسکونی در این منطقه، اضافه میکند: بالغ بر 80 درصد از کل مساحت این منطقه در محدوده میراثی قرار داشته و ساختوساز در آنها نیازمند مجوز این سازمان است و باید ضوابط قانونی تعیینشده را مراعات کنند.
همه آنچه شهردار بافت تاریخی شیراز گفته و میگوید، همه آن سؤالهایی که خبرنگاران میپرسند و بیشتر هم بیجواب میمانند یا جوابی قانعکننده دریافت نمیکنند و همه درد دلهای ساکنان بافت را همه میدانند اما معلوم نیست چرا هیچکس، قدمی برنمیدارد تا کار در کوتاهترین زمان ممکن به سامان برسد.
یکی از بزرگترین دغدغهها در شیراز، وجود بافت تاریخی است؛ بافتی فرسوده که اگر زمین به اندازه چند ریشتر بلرزد، چیزی از آن باقی نمیماند که میراث فرهنگی بخواهد برای حفظش حریم تعیین کند.
اگرچه تعدادی بناهای تاریخی در این بافت قرار دارد که ارزشمندی آن تایید شده، این ابنیه نیز آرامآرام روند تخریب را طی میکنند؛ بناهایی مانند خانه توکلی در این منطقه کم نیست. خانهها و بناهایی که تنها زمان گرفتن استعلام توسط همسایگان آنها، میراثی میشوند و اهمیت حفظ آن برای میراث فرهنگی، از اهمیت سلامت شهر و شهروند، بیشتر خواهد شد.