او بعد از واشنگتن راهی خاورمیانه شد تا از کشورهای عمده تولیدکننده نفت در این منطقه که نماد بنیانهای همکاری ژاپن و ایالات متحده در حوزه انرژی بود، دیدار کند.
آبه برخلاف نخستوزیرهای پیشین ژاپن که واشنگتن را به عنوان مقصد اولین سفر خارجی خود برمیگزیدند، اکتبر سال گذشته میلادی در اولین سفر برونمرزیاش راهی چین و کره جنوبی شد.
او تحت فشار مالکان صنایع بزرگ و تجار برای بهبود روابط با پکن و سئول، جاهایی که ژاپن در آنها منافع اقتصادی گستردهای دارد تحت فشار قرار گرفته بود.
این در حالی بود که برای آبه بهسان جونیشیرو کوایزومی، سلفاش ائتلاف توکیو با واشنگتن کماکان از پایههای اصلی سیاست خارجی ژاپن است اما حجم عظیم سرمایهگذاری شرکتهای ژاپنی در چین و رقابت سرسختانه دو کشور برای منابع جهانی انرژی به علاوه تعمیق نفوذ سیاسی در آسیا موجبات ارتقای اهمیت چین در سیاست خارجی ژاپن را فراهم آورده است.
واشنگتن به توکیو به مثابه مرکزی برای مهار چین که از نقطه نظر آمریکاییها تهدیدی دیرینه را متوجه نفوذ ایالات متحده در سطح منطقه خواهد کرد، مینگرد. دیدار آبه از واشنگتن به منزله تلاش برای تقویت روابط ایالات متحده و ژاپن از رهگذر ایجاد رابطه دوستانه شخصی بین رهبران دو کشور تلقی شد.
بوش به جای میزبانی از آبه در ضیافت رسمی او را به میهمانیای خصوصیتر و صمیمانهتر در کاخ سفید دعوت کرد. در مقابل آبه با دیدار از یک بیمارستان نیروی دریایی ارتش آمریکا و بیمارستانی نظامی حمایت خود را از جنگهای افغانستان و عراق نشان داد.
مذاکرات دوجانبه کمپدیوید روی کره شمالی متمرکز شده بود. آبه با بیمیلی با پذیرش توافقنامه بدست آمده در مذاکرات ماه آوریل پکن برای خلع سلاح هستهای کره شمالی در برابر دریافت کمکهای اقتصادی و عادیسازی روابط با پیونگیانگ موافقت کرد.
در حالی که واشنگتن بر خاورمیانه متمرکز شده دولت ژاپن از تهدید کره شمالی برای توجیه روند روبه توسعه گرایش بر نظامیگری در توکیو و روی آوردن به مواضع تهاجمیتر در قبال پیونگ یانگ استفاده کرده است.
آبه، خواستار افزایش فشار ایالات متحده بر کره شمالی به دنبال توقف روند اجرای توافقنامه پکن در سایه مشکلاتی که در زمینه رفع توقیف داراییهای پیونگیانگ در بانکی در ماکائو بوجود آمده است، شد.
پلیس توکیو اندکی قبل از عزیمت آبه به واشنگتن با یورش به مقر انجمن کرهایهای مقیم ژاپن عزم خود را برای عدم خویشتنداری در برابر پیونگیانگ نشان داده بود. پلیس از افراد دستگیرشده پیرامون ربوده شدن کودکان ژاپنی توسط عوامل کره شمالی در سال 1974 بازجویی کرد و با این اقدام آبه در کانون توجه محافل راستگرای هوادار نظامیگری قرار گرفت.
پس از دیدارهای واشنگتن بود که بوش در اقدامی نمادین اعلام کرد از تلاشهای توکیو برای مشخص شدن سرنوشت ژاپنیهای ربوده شده، حمایت میکند. او با اشاره به پایان ضربالاجل تعیین شده در توافقنامه پکن برای توقف فعالیتهای هستهای کره شمالی تأکید کرد شکیبایی در برابر پیونگ یانگ حد و مرزی دارد.
این در حالی بود که جنگ عراق و مسئله کره شمالی مهمترین دغدغه بوش بود. او از حمایت ژاپن از جنگ عراق و عملیات نظامی در افغانستان تجلیل کرد.
توکیو در مقابل به خوبی میداند تداوم حمایت از ماجراجوییهای نظامی واشنگتن برای حفظ حمایت واشنگتن از ژاپن در سطح آسیا الزامی است. کوایزومی با همین استدلال به جنگ با ترور دولت بوش پیوست و از آن به عنوان دستاویزی برای لغو محدودیتهای اعمال شده بر ارتش ژاپن استفاده کرد.
او به رغم مخالفتهای فزاینده در ژاپن نیروهای زمینی ارتش این کشور را در سال 2004 میلادی به عراق اعزام کرد. این اولین باری بود که نظامیان ژاپنی پس از جنگ دوم جهانی به منطقهای جنگی اعزام میشدند.
اگر چه آبه سال گذشته میلادی در واکنش به افزایش مخالفتها در داخل، نیروهای ژاپنی را از عراق فراخواند اما شناورهای نظامی این کشور در اقیانوس هند باقی ماندهاند تا در صورت لزوم در عملیات پوشش هوایی در افغانستان و عراق مشارکت کنند.
آبه پس از دیدار با بوش گفت: برای رئیسجمهور آمریکا توضیح داده مهمترین وظیفه خود را هدایت ژاپن به فصل جدیدی در دوران پس از جنگ میپندارد. او درست بعد از این دیدار هیأتی را مامور بازبینی دستورالعملهای امنیت ملی ژاپن برای تأمین منافع ژاپن کرد. او بویژه به دنبال رفع محدودیتهای اعمال شده بر ارتش در قانون اساسی ژاپن است.
یکی از دلایل پیوستن ژاپن به جنگ با ترور دولت بوش حصول اطمینان از دسترسی توکیو به منابع نفت خاورمیانه بود. سفر آبه به عربستان سعودی، کویت، امارات عربی متحده، قطر و مصر با هدف تقویت نفوذ اقتصادی ژاپن در منطقه صورت گرفت اگر چه او تحت فشار آمریکا با احتیاط از کنار ایران که تأمین کننده 11 درصد نفت مصرفی ژاپن است، گذشت.
درست بهسان دوره قبل از جنگ دوم جهانی، انرژی به مهمترین و حساسترین مسئله در سیاست خارجی توکیو تبدیل شده است. ژاپن که حائز دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از ایالات متحده است به طور کامل به نفت وارداتی اتکا دارد و کشورهای حوزه خلیج فارس 97 درصد نفت مصرفی این کشور را تأمین میکنند.
امنیت انرژی ژاپن مدتهاست به خطر افتاده است. سال 2003 میلادی بود که قرارداد 40 ساله بهرهبرداری ژاپنیها از حوزه نفتی عظیم خفجی که کویت و عربستان سعودی مشترکاً مالک آن هستند، پایان یافت.
توکیو سال گذشته میلادی تحت فشار واشنگتن از اجرایی کردن قرارداد بهرهبرداری از میدان نفتی آزادگان ایران امتناع کرد که به دنبال آن سهم ژاپنیها از این میدان بزرگ از 75 به 10درصد کاهش یافت.
در شرق دور؛ چین توانست با پشت سر گذاشتن ژاپنیها با روسها قراردادی برای ایجاد خط لوله نفت سیبری امضا کند در حالی که مسکو سهم ژاپنیها در توسعه و بهرهبرداری منابع گازی جزیره ساخالین را کاهش داد.