تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۰۵:۳۶

آرش نورآقایی: اندونزی با جمعیتی حدود 240 میلیون نفر (براساس آمار 2005) که 90 درصد از این تعداد مسلمان هستند پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان دنیا به شمار می‌رود.

از طرفی آمار گردشگران در این کشور اسلامی در سه ماه اول سال 2007 میلادی
 بیش از یک میلیون نفر بوده که نسبت به سال پیش 21/14 درصد رشد داشته است.پیش بینی می‌شود آمار گردشگران اندونزی در سال 2007 به مرز 6 میلیون نفر برسد. به این ترتیب به ازای هر 40 نفر در اندونزی یک توریست وارد این کشور می‌شود.

ایران و اندونزی هر دو به عنوان دو کشور مسلمان در دنیا شناخته شده‌اند. با این حال تعداد ورودی گردشگران و درآمد حاصله از گردشگری در اندونزی با ایران تفاوت بسیار دارد.  
اندونزی با جمعیتی حدود 240 میلیون نفر(براساس آمار 2005) که 90 درصد از این تعداد مسلمان هستند، پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان دنیا به شمار می‌رود.

از طرفی آمار گردشگران در این کشور اسلامی در سه ماه اول سال 2007 میلادی بیش از یک میلیون نفر بوده که نسبت به سال پیش 21/14 درصد رشد داشته است.
پیش بینی می‌شود آمار گردشگران اندونزی در سال 2007 به مرز 6 میلیون نفر برسد. به این ترتیب به ازای هر 40 نفر در اندونزی یک توریست وارد این کشور می‌شود.


صنعت گردشگری در کشور اندونزی یکی از مهمترین منابع اقتصادی است که درآمد حاصله ازآن،به عنوان «درآمد از معاملات خارجی» بسیار قابل توجه است.

برخی از جاذبه‌های مهم این کشور که باعث جذب گردشگر می‌شوند،عبارتند از: مقام دوم طولانی‌ترین خط ساحلی در دنیا،  17 هزار و 508 جزیره که گردشگران مشتاق را به سمت خود می‌کشانند، گردشگری ورزشی با شاخه گلف و همچنین شهرت آب‌های معدنی این کشور.

وجود 300 گروه قومی و 250 زبان متمایز از یکدیگر از جاذبه‌های دیگر این کشور هستند.
در واقع طبیعت اندونزی و فرهنگ آن دو عامل اصلی برای جذب گردشگران است. البته خطوط هوایی پیشرفته اندونزی هم باعث گسترش و رونق گردشگری در این کشور، در سال‌های اخیر بوده است.

گردشگری در ایران و اندونزی

نخستین مسئله، اسلامی بودن این کشورهاست. باید گفت نه تنها اندونزی بلکه کشورهایی همچون مراکش، لیبی، مصر، تونس، ترکیه، اردن، عمان، قطر، لبنان، سوریه، پاکستان و مالزی هم کشورهای مسلمانی هستند که تعداد گردشگران در آن‌ها با توجه به پتانسیل‌هایشان قابل توجه است.این مسئله به این منظور مطرح شد که بگوییم اسلامی بودن کشورما هرچند که در تعداد و نوع گردشگرانی که به آن می‌آیند، اثر می‌گذارد ولی هرگز دلیل موجهی برای ضعف بیش ازحد صنعت گردشگری‌ ایران نیست.

باید به این موضوع توجه داشت همان گونه که انواع توریسم داریم، انواع توریست هم داریم.توریست‌هایی هستند که حاضرند با توجه به محدودیت‌های کشور اسلامی، به آن کشورها سفر کنند.


مسئله بعدی که می‌توان به آن اشاره کرد، آمار دقیق گردشگران ورودی به کشور اندونزی است. وقتی آن‌ها در انتهای هرماه آمار دقیقی از گردشگران ورودی به کشورشان و حتی اینکه گردشگران از کدام مرز وارد کشور شده‌اند، اعلام می‌‌کنند و برای آن برنامه‌ریزی دارند، نشان از اهمیت این موضوع برای مسئولان آن کشور دارد.

با جرات می‌توان گفت هنوز در کشور ما یک آمار دقیق (حتی از سال‌های گذشته) از ورود گردشگران وجود ندارد. این موضوعی است که گاهی مسئولان گردشگری هم به آن اذعان داشته‌اند.


حتی می‌توان گفت که هنور تعریف دقیقی از «گردشگر» که برای این‌ گونه آمار مورد نیاز است، در کشور ما وجود ندارد.

هنوز تعریف جامع و کاملی از توریست که همه متخصصان صنعت توریسم دنیا آن را قبول داشته باشند، ارائه نشده است اما در مقام آمار در سطح یک کشور تعریف WTO مورد قبول است.


عدم توجه به آمار و وجود آمارهای متناقض در همان وهله اول عدم برنامه‌ریزی و اهمیت موضوع را یادآوری می‌کند.باز هم به جرات می‌توان گفت تا وقتی که ما آمار صحیحی از گردشگران و جزییات آن‌ نداشته باشیم، امید به توسعه گردشگری در کشورمان یک توهم است.

نکته دیگری که در بالا به آن اشاره شد، این بود که طبیعت و فرهنگ اندونزی دو عامل اصلی برای جذب گردشگر به این کشور هستند.
بارها و بارها این گفته از طرف مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور مطرح شده که ایران از لحاظ جاذبه‌های طبیعی پنجمین کشور و از لحاظ جاذبه‌های فرهنگی دهمین کشور دنیاست.

باید گفت که این گفته کارشناسانه و مستند نیست. در هیچ سند بین‌المللی چنین چیزی عنوان نشده و بهتر است مسئولان از دادن چنین اطلاعات  نادرستی پرهیز کنند.به فرض هم که این گفته صحت داشته باشد، چه چیزی را برای ما عوض کرده است. آیا اگر این‌گونه باشد ما نباید بیشتر شرمنده باشیم. اینکه داریم و بهره نمی‌بریم چه افتخاری را نصیب ما ‌می‌کند.

وجود گروه‌های قومی و زبان‌های متمایز پتانسیلی است که در ایران هم وجود دارد. اما با نبود امکانات در روستاها و سرازیر شدن روستاییان به شهرها، باید در انتظار نابودی لهجه‌ها و آداب و رسوم و جاذبه‌های فرهنگی از این قبیل باشیم.


با طبیعت هم که معلوم است چه رفتاری داشته‌ایم. هر روز در جراید خبری از آلودگی هوا، نابودی تالاب‌ها، فرسایش خاک و بیابان‌زایی، قطع درختان، کمبود محیط‌بان و کشته شدن آنان، تعرض به پارک‌های ملی و ... به چشم می‌خورد.

نکته دیگر ، صنعت حمل و نقل رضایت‌بخش در کشور اندونزی است. در این مورد هرچه از خودمان بگوییم بدگویی از خود خواهد بود. وقتی که آمار سقوط هواپیماهایمان چنین است که می‌دانید و آمار تصادفات جاده‌ای‌امان که مقام نخست را در جهان داریم، بهتر است از این مورد سخنی نگوییم.

در این میان یک سؤال پیش می‌آید، چرا کشورهایی که ظرفیت‌های متنوعی در گردشگری دارند، از هر فرصت جدیدی هم که پیش می‌آید بهره برداری سودمند می‌کنند. ولی ما نه تنها به فکر ایده‌ها و فرصت‌های جدید نیستیم بلکه از داشته‌هایمان هم استفاده نمی‌کنیم و تنها به پز آن‌ها اکتفا می‌کنیم.

ترکیه با این آمار قابل توجهی که از ورود گردشگران دارد، با این حال برای جذب گردشگران کشورهای اسلامی هم تلاش می‌کند و از این مورد غفلت نکرده است. اما ما با اینکه یک کشور اسلامی هستیم حتی برای جذب گردشگران مسلمان هم برنامه‌ خاصی نداریم.ایران کشوری است که هنوز برای مردم بسیاری از دنیا ناشناخته است و همان‌ها برای دیدار از این کشور لحظه شماری می‌کنند.

گردشگری از کشور سوئیس را می‌شناسم که ایران، هفتاد و سومین کشوری بود که او از آن دیدار کرد. او می‌گفت 20 سال در آرزوی این بودم که به ایران بیایم و بر سر مزار خیام نیشابوری گل سرخ بگذارم. عدم سفر او در این سال‌ها به خاطر شرایط کم ثبات کشورمان بوده است.جالب این است که او بعد از اولین سفرش، دو بار دیگر هم به ایران سفر کرد و در هر سفر یک ماه در ایران ماند.

این مورد،مشت نمونه خروار است که هر راهنمای تور و یا آژانس مسافرتی خاطراتی یا گفته‌هایی از این قبیل را می‌تواند برایمان نقل کند.با وجودی که کشور ما سرشار از جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی و طبیعی است و در چهار فصل سال آمادگی جذب گردشگر را دارد اما تاکنون هیچ تحقیقات دامنه‌دار و دارای خروجی مفید در زمینه گردشگری انجام نشده است.

بیشتر سمینارها و همایش‌ها بدون خروجی هستند و سابقه قابل توجهی از آن‌ها به جا نمی‌ماند.به نظر می‌رسد بیشتر فعالیت‌ها و سخنان مسئولان در حد یک شو و شعار باقی می‌ماند و عملاً خیلی مفید نیستند.