در چند هفته اخیر، عناوین مرتبط با تغییرات آب و هوایی، جزء داغترین و پرمشتریترین تیترهای خبری بودند.
برگزاری 2 نشست بزرگ در این زمینه با فاصلهای کم، مسئله «گرم شدن زمین» را دوباره به سوژه روز رسانهها تبدیل کرد و باز بازار هشدارهای کارشناسان و وا اسفای طرفداران محیط زیست گرم شد.
نیکولا سارکوزی هم در اولین کنفرانس خبری خود پس از پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، به بوش توصیه کرد از خر شیطان پایین بیاید و برای تولید بالای گازهای گلخانهای در آمریکا فکری بکند. ماجرا از چه قرار است؟
آمارهای هواشناسی نشان میدهند میانگین دمای زمین در طول 2 قرن اخیر ـ به جز یک دوره 35 ساله بعد از جنگ جهانی دوم ـ روبه افزایش بوده است و امروز، کره خاکی گرمترین دورانش را از میلیونها سال پیش تا به حال تجربه میکند.
این گرم شدن، به مرور باعث تغییراتی محسوس در شرایط زندگی در زمین شده است. ذوب بیشتر یخهای قطبی و بالا آمدن سطح دریاها و اقیانوسها، قابل مشاهدهترین و البته باربطترین پدیدههایی هستند که به گرم شدن زمین نسبت داده میشوند.
تغییر در میزان و الگوهای بارش در سراسر زمین، بروز خشکسالی و افزایش وقوع رخدادهای پرقدرت جوی مانند توفانها هم از جمله پدیدههای دیگری هستند که محققان میخواهند با درست کردن مدلهای علمی مختلف، آنها را به گرم شدن زمین ارتباط دهند.
اثر گلخانهای
همزمانی گرم شدن تدریجی زمین با شروع و رشد سریع صنعتی شدن بشر، محققان نگران را به این فکر انداخت که آیا ممکن است ربطی بین این 2 وجود داشته باشد یا نه؟ برای همین در طول چند دهة اخیر پژوهشهای زیادی با صرف دهها میلیون دلار انجام شد و عمده آنها انگشت اتهام را به سوی بشر صنعتی برگرداندند؛ جرم او، تولید بیش از حد گازهای گلخانهای بود.
بنابر تحقیقهای انجام شده، میزان 2 CO موجود در جو زمین در حال حاضر در بالاترین حد در 650 هزار سال گذشته است و به 425میلیون پیپیام (پاره در میلیون) میرسد، درسهای شیمی که یادتان نرفته؟!
پیمان کیوتو
در سال1992، سران جهان در ریودو ژانیرو کنار هم نشستند تا برای مشکلات زیست محیطی فکری کنند. یکی از موضوعات مورد بحث، گرم شدن زمین بود. مذاکرات در این زمینه بالاخره بعد از 5 سال به نتیجه رسید. بعد از کلنجار رفتنهای زیاد، طی تعهدی که امروز به «پیمان کیوتو» مشهور است، قرار شد همه کشورها سعی کنند تولید و انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند.
شاید بگویید برای همچین امر بدیهیای، چرا کلنجار رفتن؟پاسخ ساده است؛ کاهش گازهای گلخانهای یعنی ایجاد محدودیت برای بسیاری از صنایع و این یعنی کاهش درآمد. طبق تحقیقات، فقط حفظ مقدار 2 CO در جو در حد فعلی، سالانه 3درصد از تولید ناخالص جهانی کم میکند.
به هر حال در 1997 قرار شد 35 کشور صنعتی جهان تا سال2012، میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را نسبت به سال1990، 5درصد کاهش دهند. عمل نکردن به این عهد برای این کشورها جریمههایی دربر داشت. سایر کشورهای امضاکننده هم قرار شد به صورت غیرموظف مقدمات کاهش گازهای گلخانهای خود را در این مرحله فراهم کنند.
اما با کمال تعجب، اجرای این پیمان تازه 2 سال پیش و پس از پیوستن روسیه به آن شروع شد؛ چرا که طبق توافق، اجرای پیمان از وقتی آغاز میشد که اعضا به اندازهای برسند که حداقل 55درصد تولید گازهای گلخانهای را شامل شوند.
آمریکا به تنهایی 25درصد تولید جهانی این گازها را به عهده دارد و جناب جورج بوش پسر، در یکی از اولین اقداماتش پس از رسیدن به ریاست جمهوری در سال2001، امضای آمریکا بر پای پیمان را پس گرفت و گذاشت تو کاسه بقیه اعضا! تا الان هم اصلا زیر بار نرفته و معتقد است مفاد پیمان با منافع اقتصادی آمریکا در تضاد است.
اما با وجود پیوستن 160 کشور به پیمان کیوتو و شروع اجرای آن، باز هم حرکت به سوی حل مشکل با شک و تردید فراوان روبهروست. به عنوان مثال در کانادا، انتشار گازهای گلخانهای نسبت به 1990، نه تنها کم نشده که 20درصد هم افزایش داشته. ژاپن هم در رسیدن به سهم کاهش خودش ابراز تردید کرده. اضافه کنید به این اوضاع، مسئله اقتصادهای بزرگ در حال توسعه مانند چین، هند و برزیل را که طبق پیمان فعلی هنوز هیچ وظیفه معینی ندارند اما نگران رشد اقتصادی خود در کوتاه مدت هستند.
به همین دلایل 2 نشست اخیر در بانکوک و بن از اهمیت زیادی برخوردار بودند. رسیدن به 4اصل که مورد توافق همه برای ادامه مسیر و آماده کردن مقدمات جایگزین بعدی پیمان کیوتو بود، از اهدافی است که گویا تا حدود خوبی محقق شده است.
بد نیست بدانید ایران هم در سال1384، پس از تصویب هیأت دولت و مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان به پیمان کیوتو پیوست و از چند ماه پیش با اعلام سازمان حفاظت محیطزیست به عنوان مرجع صلاحیتدار اجرای پیمان، عملیات اجرایی آن در ایران شروع شده است.
مظنونین همیشگی
«بشر نقشی در گرم شدن زمین ندارد». این عبارت عجیب پیام اصلی برنامه مستندی بود که حدود دو ماه پیش از شبکه چهار بیبیسی پخش شد. این برنامه این نظریه را مطرح میکرد که نه گرم شدن زمین و نه تغییرات آب و هوایی منتسب به آن ربطی به فعالیتهای بشری ندارند. به عقیده سازندگان این مستند، این تغییرات بیشتر ناشی از عوامل طبیعی مانند فعالیتهای خورشیدی، آتشفشانیها و حتی گاز معده حیوانات هستند و بارها در میلیونها سال اخیر تکرار شدهاند.
در پایان این برنامه با نام جنجالبرانگیز
«کلاهبرداری بزرگ گرم شدن زمین» هم این مسئله مطرح شد که امروزه قضیه از حالت یک بحث علمی خارج شده و به زمینهای برای طرح یکسری ارزشهای اخلاقی- سیاسی جدید، تبدیل شده است، چیزی تو مایه نظریه توطئه. دلایلی هم مانند بحران انرژی اواخر دهه هفتاد میلادی برای اثبات این باور آورده شد.
این حرفهای خلاف باور عمومی را بگذارید کنار نظر کارشناسانی که با لحنی نگران هشدار میدهند اوضاع بسیار خرابتر از باورهای رایج است. به طور مثال به عقیده این گروه، کاهش
5 درصدی انتشار گازهای گلخانهای که هدف پیمان کیوتوست، اصلا فایدهای ندارد و برای داشتن حداقل شرایط قابل قبول زیستمحیطی، باید برای رسیدن به کاهش 60 درصدی برنامهریزی کرد.
بعد از خواندن چنین نظرهای متناقضی، دور از انتظار نیست یک آدم طبیعی، انواع نشانههای تعجب و سردرگمی موجود در فرهنگهای متعدد بشری را از خودش نشان بدهد. بالاخره او، یک آدم نوعی، مقصر است یا نه؟
اینکه انسان تا چه حد حق تصرف در طبیعت را دارد، خودش بحث مفصلی است که باید جداگانه به سراغ آن رفت. از طرف دیگر اینکه قدرت طبیعت تا چه حد است و آیا اصلا چند قرن تلاش آدمیزاد میتواند خدشهای اساسی در یک نظام میلیونها ساله که تحولات عظیمتری را از سر گذرانده، ایجاد کند، محل اختلاف است.
اما در پس همه این حرفها، با هر دیدگاهی، نمیتوانیم منکر شویم که بشر تا حال، حتی اگر نگوییم آسیب، تغییرات فراوانی را در محیط زندگیاش ایجاد کرده، تغییراتی که باوجود پیشرفتهای چشمگیر دانش بشری، هنوز عواقب دقیقشان در بسیاری از موارد مشخص نیست. همین جاست که شاید بهتر باشد انسان به جهل خودش اعتراف کند و در مقابل خطرهای وحشتناکی که ممکن است در انتظارش باشند راه احتیاط را در پیش بگیرد. در این صورت همیشه با شک و ظن به خودش و کارهایش در قبال طبیعت نگاه خواهد کرد. این محافظهکارانهترین اما مطمئنترین روش است.
حدود 30 درصد گرمایی که به صورت تشعشع از خورشید به زمین میرسد، توسط جو زمین به سمت فضای منظومه شمسی منعکس میشود، اما 70 درصد باقیمانده به کره خاکی میرود و باعث گرم شدن خاک و آب و هوا میشود.
اما زمین هم ظرفیت گرمایی محدودی دارد و برای همین، گرمای اضافهاش را به صورت امواج مادون قرمز به سمت فضای خارجیاش تشعشع میکند. اما در جو زمین گازهایی وجود دارند که مولکولهای آنها علاقه زیادی به جذب امواج مادون قرمز دارند. به این ترتیب بخشی از گرمایی که باید به صورت تشعشع از جو زمین خارج شود، در جو باقی میماند.
به این پدیده، به خاطر تشابه با وضعیت دمای داخل و خارج گلخانهها، «اثر گلخانهای» گفته میشود. محققان این پدیده را دلیل اصلی گرم شدن زمین میدانند.
البته دانشمندان مواردی مانند انفجارهای خورشیدی و فعالیتهای آتشفشانی را هم در گرم شدن زمین مؤثر میدانند اما کماکان سرنخ اصلی به اثر گلخانهای میرسد.