به گزارش ایسنا، در مراسم تشییع پیکر محمد زهرایی که امروز (چهارشنبه، 29 مردادماه) برگزار شد، پیام علی جنتی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - خوانده شد. جنتی در این پیام، درگذشت زهرایی را تسلیت گفته و با اشاره به این موضوع که خود دوست داشته در این مراسم حضور داشته باشد و به دلیل برگزاری جلسه هیأت دولت این امکان را پیدا نکرده است، اهتمام 50 ساله این ناشر به نشر آثار ادبی و هنری را در ذهن فرهنگدوستان ثبت و ضبطشده دانسته بود.
در ادامه پیام حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی خوانده شد که در آن آمده بود: «جناب آقای زهرایی که خدایش رحمت کند، یکی از چهرههای ارزنده فرهنگ، ادب و نشر کشور رخ در نقاب خاک کشید. از خداوند قادر متعال برای این عزیز، غفران و رحمت الهی آرزو میکنم. داغ او بر دل اهالی فرهنگ و نشر سوزانتر است.»
در این مراسم همچنین محمود آموزگار - دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران - پیام این اتحادیه را خواند که در آن آمده بود: «محمد زهرایی خدمتگزار دیرینه صنعت نشر درگذشت. نزدیک به 50 دهه تلاش او در عرصه نشر از او ناشری توانمند با دنیایی تجربه و دانش ساخته بود که با مرگ پرمعنا در سن 65 سالگی پشت میز کار خود از دنیا رفت. او با آثار گزیدهای که منتشر میکرد، بر سطح کیفی کتاب افزود و میزان توقع مخاطب را بالا برد. این شکل اثرگذاری او برای همیشه ثبت خواهد شد و در حافظهها خواهد ماند.»
در مراسم تشییع پیکر محمد زهرایی، احمد مسجدجامعی - عضو شورای شهر تهران - نیز با ابراز تسلیت، عنوان کرد: فوت محمد زهرایی برای همه ما خیلی غیرمنتظره بود. زهرایی آدم بزرگی بود و در طول زندگانی خودش خیلی بزرگیها را نشان داد و خیلی از بزرگان را به عرصه آورد. هنرش پر کردن شکافها بود و پیوند نسلها و رشتهها. او کتاب را به عنوان پایه فرهنگ انتخاب کرد که انتخاب بسیار درستی بود. برای اجرای کارش صنعت را به خدمت گرفت. با حوزه صنعت چاپ و همه جزییاتش آشنا بود و از این امکان استفاده میکرد. او هنر را در گستردهترین صورت خودش به حوزه کتاب آورد.
مسجدجامعی ادامه داد: یک بخش جدانشدنی از همه آثاری که زهرایی تولید میکرد، وجه هنریاش بود؛ از انتخاب رنگ، کاغذ، طرح، تا همه چیز. او یک بار کاغذی را آورده بود که میگفت آن را از روستاهای هند گرفته که منشأ این کاغذ ساقه برنج است. او حتا میخواست تلاش کند کتاب را با پوست آهو چاپ کند. سنت قدیم و جهان امروز را میشناخت و سنت کهن را با روح جهان امروز میآمیخت.
وزیر ارشاد دولت خاتمی همچنین عنوان کرد: زهرایی میگفت که با «حافظ به سعی سایه» آغاز کرده است و میگفت این حافظ آنقدر برکت داشت که به همه زندگی من برکت بخشید. او هرگز از سختیها نمیگفت. همیشه دنبال یک راه حل بود. ذهن خلاقی داشت و این نسلها را به هم وصل میکرد.
مسجدجامعی زهرایی را شخصیتی منحصر به فرد خواند و گفت: کتابفروشی او نه تنها یک پاتوق بود؛ بلکه شخصیت منحصر به فرد او به گونهای بود که همه میتوانستند دور او جمع شوند. او یک ناشر معیار، یک شخصیت معیار و یک فرهنگی معیار بود و میتوان از مکتبی به نام «مکتب زهرایی» سخن گفت. او هیچگاه از حوزه کتاب فاصله نگرفت و نشر را در همان شکل خصوصیاش ادامه داد و عمری را به پای آن گذاشت. امیدوارم فرزندان او هم که این راه را انتخاب کردهاند، دنبالهرو او باشند.
او همچنین گفت: من پیشنهادی را مطرح کردم و امیدوارم این پیشنهاد تا چهلم زهرایی اجرا شود. ما جوایزی داریم که به نام شخصیتهای هنری و ادبی پایهگذاری میشود. زهرایی هم شخصیتی مدنی است و ما میتوانیم او را با جایزهای به همین نام ماندگار کنیم. ما میتوانیم دوسالانهای به نام او طراحی کنیم و کسانی را که به این مسیر میروند، شناسایی و تقدیر کنیم.
در این مراسم همچنین عبدالرحیم جعفری - ناشر پیشکسوت - با اشاره به درگذشت محمد زهرایی گفت: چند روزی است که با شنیدن این خبر کام همه ما تلخ شده است. مرگ ناگهانی دوست و همکار محترم ما را دچار حرمان کرده است. او دوست و رفیق دلسوز و انسانی باشرف بود. ظاهری آرام داشت، اما در باطن متلاطم بود. در نشر کارش در اوج افتخار بود. سخاوتمندانه معلومات و تجربیات خود را در حوزه نشر در اختیار کسانی میگذاشت که تازه به این حرفه روی آورده بودند. او در میان ناشران خلاقیت و نبوغ زیادی داشت. در کار خود حساس بود و نشانهاش همین کتابهایی است که چاپ کرده است.
جعفری ادامه داد: من نمیتوانم به او «زندهیاد» بگویم، چون او برای ما نمرده است و کتابهایی که منتشر کرده، در میان کتابدوستان ماندگار و نام او برقرار است. او از کسانی است که در این دنیای بزرگ ماندگار میشوند.
در ادامه، پیام تسلیت سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم خوانده شد.
همچنین علی میرزایی - مدیر نشر نگاره آفتاب و مدیرمسؤول مجله نگاه نو - با اشاره به شعری از احمد شاملو عنوان کرد: برای محمد زهرایی عزیز ما به گفته شاملوی بزرگ، فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه، اما سفر او یگانه بود و زود از میان ما رفت؛ ولی میراث غنی و گرانسنگی از خود بر جای گذاشت. او در برابر سختیها و چالشهای زندگی حرفهییاش پایداری کرد، اما در برابر مرگ تسلیم شد؛ پدیدهای که از آن گریزی نیست و سرنوشت محتوم همه ما این است. من در صحبتی که با جلیل دوستخواه، ناشر پیشکسوت، داشتم، او نیز تأکید کرد که فقدان محمد زهرایی برای صنعت نشر ایران به سختی قابل جبران است و کتابهای نشر کارنامه، رنگینکمان ادب و مشعل گویندگان آگاهی است. او نه یک کتابساز و کتابباره بازاری که عاشق راستین کتاب بود و دریغا که جایش خالی است.
میرزایی همچنین عنوان کرد: محمدعلی موحد و امیرهوشنگ ابتهاج که هر دو در خارج از ایران به سر میبرند، چنان از این اتفاق متألم بودند که توان ادامه گفتوگو را نداشتند.
او افزود: مرگ زهرایی مرگی بود که خسران اجتماعی داشت؛ مرگ انسانی که در جامعه ما تأثیرگذار بود و با کارش نرد عشق میباخت و میتوانست حداقل تا 20 سال دیگر در خدمت این سرزمین باشد. زهرایی در برخورد با ناشرانی که چون انبوهسازان و سریدوزان با کتاب برخورد میکردند و در مواجهه با دشواریهایی که به نام دریافت مجوز کتاب وجود داشت و در مواجهه با مخاطبانی که سهم خرید کالای فرهنگی برای آنها کمی بالای صفر است، سوخت و ساخت. اما هر کاری را نمیپذیرفت؛ کار باید به جانش آتش میزد تا میتوانست منتشرش کند.
علی میرزایی همچنین خاطرنشان کرد: کاش زمانی که زهرایی کنار ما بود، از او تجلیل ویژهای میکردیم. کاش حرکتی میکردیم که نشان دهیم ذرهای شعور داریم و قدر او را میدانیم. ما به او جفا کردیم و کاری برای او نکردیم و او پیر شد.
مدیرمسؤول مجله نگاه نو تأکید کرد: از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، از شورای شهر تهران و از شهرداری درخواست میکنم بنیادی فرهنگی و هنری به نام او ایجاد کنند، زیرا این کمتری کاری است که میتوان برای جبران مافات کرد.
در ادامه، نورالدین زرینکلک - هنرمند پیشکسوت - نیز با اشاره به اینکه با وجود هنرمند نبودن زهرایی برای او در خانه هنرمندان مراسم تشییع پیکر گرفته شده است، گفت: ما برای تشییع پیکر کسی جمع شدهایم که در عرف او را هنرمند نمیشناسیم، اما او ناشری است که کارهای ارزشمندی داشته و او را در خانه هنرمندان بدرقه میکنیم، چون او مقام نشر را تا درجه هنر بالا برد و من این را به خانواده نشر تبریک میگویم.
او افزود: زهرایی کتاب را به مرحلهای رساند که واجد ارزش هنری شد. چیزی که سبب شد او به نشر به دیده هنر بنگرد، عشق به کار بود؛ عشقی که زهرایی به کارش، به نشر و به جزییات امر داشت، چون عاشقی بود که به دنبال کسب رضایت معشوق بود.
در ادامه این مراسم، پیام مهدی فیروزان - مدیرعامل شهر کتاب - خوانده شد که در آن گفته بود، محمد زهرایی عزیز دو هفته پیش بود که تصمیم گرفتیم برایت مراسم تجلیل برگزار کنیم، ولی افسوس که دست تقدیر این فرصت را گرفت.
در این مراسم همچنین مهدیه مستغنی - همسر محمد زهرایی - با اشاره به علاقه زهرایی به نجف دریابندری، درگذشت این ناشر را به این مترجم پیشکسوت تسلیت گفت.
در مراسم تشییع پیکر محمد زهرایی، افرادی همچون کامران فانی، محمدرضا شفیعی کدکنی، عبدالحسین مختاباد، علیاصغر محمدخانی، ضیاء موحد، نجف دریابندری، قطبالدین صادقی، بهمن فرمانآرا، احمد مسجدجامعی، محمود آموزگار، هادی خانیکی، هرمز همایونپور، علی موسوی گرمارودی، کامبیز درمبخش، منوچهر حسنزاده، محمدجواد مظفر، اکبر ایرانی، سهیل محمودی، سیدمحمدعلی ابطحی، نادر قدیانی، رضا امیرخانی، یوسف علیخانی و... حضور داشتند.
بعد از خواندن نماز بر پیکر محمد زهرایی، پیکر او برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان راهی بهشت زهرا (س) شد.