تحقیقات کارآگاهان پلیس فتا استان البرز برای دستگیری اعضای این باند با شکایت یکی از پزشکان کرجی آغاز شد. شاکی در تشریح ماجرایی که برایش رخ داده بود، گفت: چند روز پیش زنگ تلفن مطبم به صدا درآمد و وقتی گوشی را برداشتم، صدای مردی جاافتاده را شنیدم که خودش را سرگرد پلیس معرفی میکرد. او گفت که برای ویزیت تعداد زیادی از سربازان، قصد دارند با یک پزشک عمومی قرارداد ببندند و چون مرا از قبل میشناخته و از کارم راضی بوده، با من تماس گرفته است. با شنیدن حرفهای او خوشحال شدم و قبول کردم که سربازان را ویزیت کنم اما پیش از آن، او از من خواست برای انجام مراحل مالی قرارداد، به مقابل دستگاه عابربانک بروم و موجودی دقیق حسابم را به او اعلام کنم.
شاکی ادامه داد: بلافاصله نزد دستگاه خودپرداز رفتم و با شماره آن مرد تماس گرفتم. موجودی حسابم را به او اعلام کردم و وی از من خواست برای واریز شدن مبلغی بهعنوان پیشپرداخت به حسابم، چند دکمه را فشار دهم و کدهایی را وارد کنم. من که سردرگم شده بودم، دکمههایی که میگفت و کدهایی را که اعلام میکرد، بدون دقت به عملیاتی که انجام میدهم وارد کردم و در نهایت وی مدعی شد که مبلغ اولیه قرارداد به حسابم واریز شده و تلفن را قطع کرد. همان لحظه حسابم را چک کردم اما در کمال ناباوری متوجه شدم نهتنها پولی به حسابم واریز نشده بلکه تمامی 13میلیون و 300هزارتومان موجودی حسابم را با دستان خودم به 2حساب دیگر منتقل کردهام و طعمه کلاهبرداران عابربانکی شدهام.
یک مظنون
با اظهارات پزشک جوان، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سرگرد قلابی شروع شد. مأموران در بررسیهای اولیه متوجه شدند موجودی حساب شاکی بهحساب 2نفر به نامهای رسول و محمود واریز شده است. هر دوی آنها شناسایی شدند اما رسول که مردی میانسال بود ادعا کرد چندماه پیش کارت عابربانکش را درحالیکه رمز آن رویش نوشته شده بود گم کرده و چون در حسابش پولی نبوده، برای سوزاندن کارت هیچ اقدامی نکرده است.
اظهارات این مرد در بررسیهای تخصصی تأیید شد و مأموران به تحقیق از دومین مظنون یعنی محمود پرداختند. مرد جوان مدعی شد: مدتی قبل مغازه سوپرمارکتیام را جمع کردم و وارد کار خرید و فروش ارز شدم. همزمان با مردی به نام فرشید آشنا شدم و با هم شریک شدیم. در این مدت، کارت عابربانکم در اختیار فرشید بود تا کارهای انتقال وجه را انجام دهد و از زمانی که از هم جدا شدیم، کارتم نزد او ماند. ماموران در ادامه فرشید را شناسایی کردند و با بررسی سوابق او دریافتند که وی بهتازگی از زندان آزاد شده است. تحقیقات نشان میداد که فرشید چندماه پیش به اتهام فروش خودروهای مسروقه با روش سند - نمره کردن به زندان افتاده بود و احتمال داشت که با همدستی چند مجرم دیگر در داخل زندان، دست به کلاهبرداریهای عابربانکی زده باشد.
کلاهبرداری تلفنی از زندان
مرد جوان دستگیر شد و به پلیس فتا انتقال یافت. او در بازجوییهای اولیه منکر کلاهبرداری شد و گفت: چند روز پیش مردی با من تماس گرفت و خواست برایش 10هزاردلار تهیه کنم. سپس شماره کارت عابربانکی را که در اختیارم بود، گرفت و چند میلیون تومان بهحساب کارت واریز کرد اما من که به وی شک کرده بودم، حساب را مسدود کردم و تن به خواستهاش ندادم تا اینکه دستگیر شدم.
اظهارات این مرد خیلی زود رنگباخت و وقتی ماموران فهمیدند که او دروغ میگوید، بازجویی از وی را ادامه دادند تا اینکه مرد جوان به همدستی با 3زندانی برای ارتکاب کلاهبرداریهای میلیونی اعتراف کرد.
وی گفت: وقتی از زندان آزاد شدم، فهمیدم که تعدادی از بچهمحلهایم در یکی از زندانهای کرج بهسرمیبرند. زمانی که به ملاقات آنها رفتم، پیشنهاد دادند که برای کلاهبرداریهای عابربانکی با آنها همدست شوم و من هم قبول کردم. من باید شماره مطب پزشکان عمومی را برای آنها پیدا میکردم تا همدستانم از داخل زندان نقشه کلاهبرداری را عملی کنند.
آنها از پشت میلهها، با پزشکان عمومی تماس میگرفتند و خودشان را سرگرد نیروی انتظامی جا میزدند و به بهانه قرارداد ویزیت صدها سرباز، پزشکان را وسوسه میکردند. سپس آنها را پای دستگاه عابربانک کشانده و با ترفندی کاملا حرفهای، حساب آنها را خالی میکردند. من هم بعد از واریز شدن پولهای کلاهبرداری، آنها را از بانک میگرفتم و سهم همدستانم را به آنها میدادم.
سرهنگ نیکنام، رئیس پلیس فتا استان البرز با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم، همدستان او که در زندان و بهصورت تلفنی دست به این کلاهبرداریها میزدند شناسایی شدند. وی با اشاره به اینکه تاکنون 15پرونده کلاهبرداری از پزشکان با این شگرد علیه متهمان مطرح شده است، افزود: دیگر شاکیان احتمالی نیز میتوانند برای شکایت به پلیس فتای استان البرز مراجعه کنند.