1 - تولید برنامه درسی جدید اجتماعی از حدود 10 سال پیش در دفتر تالیف کتابهای درسی آغاز گردیده و این برنامه پس از طی مراحل مختلف چون انجام پژوهشهای تطبیقی در سال 1382، برگزاری کارگاه برنامهریزی برای این درس با حضور اساتید بینالمللی، اعتباربخشی درون و برون سازمانی، مفاد آن در سال 1386طی بخشنامه برای همه استانهای کشور ارسال و سپس محتوا و سرفصلها و رویکرد جدید در بهمن 1386در باشگاه فرهنگیان تهران با حضور نمایندگان سراسر کشور طی 2روز مورد بررسی قرار گرفت و نظرات گروههای آموزشی و معلمان درباره محتوا و برنامه جدید اخذ گردید.
پس از آن با توجه به تولید و تصویب اسناد تحولی مثل برنامه درسی ملی ضرورت بازنگری در راهنمای برنامه مطرح و اصلاحات لازم صورت پذیرفت. طی این سالها همواره طومارهایی با امضای دبیران از استانهای مختلف به دفتر ارسال میگردید که ضمن استقبال از این برنامه خواستار اجراییشدن سریعتر آن و تولید کتاب جدید بودند. لذا با توجه به موارد ذکر شده مشخص میشود که در تولید کتاب درسی جدید نهتنها شتابی صورت نگرفته بلکه بهدلیل بازنگریهای لازم بعضا تأخیر نیز مشاهده میشود.
2 - عدمپیروی از ضوابط و استانداردها صحت ندارد. در فرایند تولید این کتاب درسی، محتوا پس از تالیف بهصورت درس به درس برای اعضای شورای نظارت بر تالیف که مرکب از متخصصان موضوعی، دبیران مجرب، متخصصان تعلیم و تربیت، متخصصان برنامهریزی درسی و... ارسال و طی جلسات متعدد صفحه به صفحه مورد بررسی قرار گرفته و اصلاحات لازم توسط مولفان بهعمل آمده است. (اسامی اعضای شورا در صفحه شناسنامه درج شده است.) سپس در مرحله بعد کتاب از سوی مجری اعتباربخشی کتابهای پایه هفتم برای 5 استان مرکزی، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، سمنان و کرمان بهصورت نمونه تصادفی و همچنین چند صاحبنظر موضوعی، فرستاده شده است و در نهایت مجری نظرات استانها را جمعبندی و جهت اصلاحات به گروه ارسال و مجددا در شورای گروه، مطالب کتاب مورد بازبینی قرار گرفته است. ضمنا مولفان، ازجمله مولف بخش تاریخ، دارای مدرک دکتری از دانشگاههای معتبر داخلی و سوابق تالیف کتاب درسی، آموزش و پژوهش در این حوزه هستند.
3 - به استحضار عموم میرساند در همه کتابهای درسی قسمتی وجود دارد که در آن نوشته شده «از معلمان، اولیا، صاحبنظران و دانشآموزان درخواست میشود تا نظرات اصلاحی خود را به دفتر ارسال نمایند» لذا آرای اصلاحی و اعمال آنها در کتاب جزء وظایف گروههای درسی و روال همیشگی دفتر بوده و از سالها پیش تاکنون به آن مبادرت شده و هر ساله اصلاحات در چاپهای جدید اعمال میشود.
4 - خوشبختانه مواردی که بهعنوان اشکال در کتاب درسی آن هم پس از مقدمهچینی طولانی و محکومکردن سیاستها و زیر سؤال بردن استانداردها و ضوابط مطرح گردیده، خود نمایانگر قضاوتی شتابزده و فاقد معیارهای نقد علمی است و خواننده که انتظار دارد پس از این همه مقدمهچینی بدون مدرک با اشکال عمدهای در محتوای تاریخ روبهرو شود، ملاحظه میکند که فقط چند اشکال که آن هم بیشتر جنبه ویرایشی یا سلیقهای داشته و یا موضوعاتی که بین صاحبنظران محل اختلاف است، ذکر شده است.
نویسنده میگوید: به جای کاوشهای تاریخی باید گفته میشد کاوشهای ماقبل تاریخ، درحالیکه دانشآموزان هنوز تقسیم بندیهای مختلف تاریخی را نخواندهاند. یا چرا به جای سکونتگاه ننوشتهاید روستاهای اولیه درحالیکه هدف نشان دادن قدمت زندگی در ایران به هر شیوه بوده و اتفاقا این واژه عامتر و صحیحتر است.
نویسنده میگوید بهجای 7 هزار سال باید گفته میشد 10 هزار سال، درحالیکه در متن کتاب تنها اشاره شده ما در ایران به سکونتگاههای 7هزار ساله نیز برمیخوریم و این رقمی است که در منابع زیادی نیز ذکر گردیده و به علاوه هدف در اینجا تعیین تاریخ دقیق قدمت زندگی در ایران نبوده است و بنابراین این عبارت رقم بیشتر را نفی نمیکند. یا گفته شده به جای واژه «چیز» بگویید «آثار» که البته حتما در ویرایش بعدی اصلاح خواهد شد.
نکتهای که هر منتقد منصف باید به آن توجه کند این است که سازماندهی جدید محتوای این کتاب تاکنون از سوی دبیران مورد استقبال قرار گرفته است. زیرا در محتوای جدید پرهیز از تأکید بر محفوظات، فعالیتمحوری، استفاده از تصاویر و روشهای جذاب، تلفیق و یکپارچه نمودن دروس در یک کتاب درسی به جای 3کتاب قبلی که مشکلات زیادی را برای دانشآموز و معلم فراهم کرده بود و تناسب با علاقهمندیهای مخاطبان مورد توجه قرار گرفته است و در بخش تاریخ نیز برای نخستین بار به تمدنهای باستانی مربوط به قبل از آریاییها توجه شده است. همچنین بهمنظور حفظ تعادل و جلوگیری از سرخوردگی دانشآموزان از درس تاریخ به مطالعه ابعاد اجتماعی و اقتصادی زندگی در گذشته بهجای نقل پیدرپی اسامی و رویدادهای تاریخی توجه شده که جذابیت بیشتری برای دانشآموزان دارد و از دستاوردهای برجسته این کتاب است.
5 - در دوره آموزشی مدرسان کشوری، برنامه و کتاب جدید در 2مرحله به 200نفر مدرس استانی که از سراسر کشور به تهران آمده بودند آموزش داده شد و شرکتکنندگان در کلاسها به گفتوگو و بررسی محتوای جدید پرداختند و نظرات خود را بیان نمودند. همچنین مقرر گردید با توجه به تعداد ساعات معین دوره برای هر بخش، شرکتکنندگان پس از مطالعه دقیقتر کتاب، سایر نظرات خود را کتبا تحویل داده و یا از طریق پست الکترونیک و دورنگار به دفتر ارسال نمایند.
شایان ذکر است شرکتکنندگان در این دورهها از اینکه مولفان منابع مفصلی شامل اهداف و شبکه مفهومی برنامه، مجموعه مقالات تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی معتبر و مرتبط با دروس و نظایر آن را بهصورت چاپی و لوح فشرده در اختیار آنها قرار دادهاند تشکر و رضایت خود را از دوره اعلام کردند. نکته قابل تامل اینکه نویسنده این مطلب جزو شرکتکنندگان در این دوره آموزشی بوده و بهجای طرح اشکالات مورد نظر خود و رفع ابهام و کمک در غنیتر کردن کتاب، برخلاف اصول و ضوابط علمی و اخلاقی به طرح و انعکاس ابهامات خود از روزنامه پرداخته و گرفتار شتابزدگی در قضاوت شده است.
توضیحات همشهری:
یقینا کارشناسان محترم دفتر تالیف کتابهای درسی بیش از هر فردی واقف هستند که تا سال گذشته ایجاد تغییرات در نظام آموزش و پرورش از همان ابتدا بهصورت مرحله به مرحله انجام و پس از طی مراحل آزمایشی بهصورت سراسری اجرا میشد. تغییرات پس از قطعیت، ابتدا براساس برنامهریزی، طرح اولیه تدوین و سال اول این تغییرات در معدودی از مدارس یک منطقه یا شهرستان اجرا میشد.
پس از دریافت نظرات متخصصان و معلمان در مدارسی که طرح اجرا شده است، ایرادات و اشکالات احتمالی رفع و برای سال دوم در مدارس یک منطقه یا استان اجرا شده و در این مرحله نیز پس از بازنگری و رفع اشکالات و ایرادات احتمالی و لحاظ کردن نظارت کارشناسان و معلمان مشارکتکننده در طرح، سال سوم تغییرات در مدارس سراسر کشور اجرا میشد.
آموزش معلمان نیز در تغییرات بسیار جدی گرفته میشد و اینگونه نبود که معلمان پس از آغاز تغییرات و همزمان با تدریس کتابهای جدید یا اجرای سراسری تغییرات معلمان آموزش ببینند. همچنین رعایت این ضوابط موجب میشد تا مدارس کشور به مثابه آزمایشگاه دیده نشود و طرحها و تغییرات با درنظر گرفتن همه جوانب و با کمترین حاشیه و آسیب اجرا شود، پرسش این است آیا در تغییر کتابهای درسی سال سوم و پایه هفتم این مسائل رعایت شده است؟
سال 90نیز طی مرداد و شهریور کتابهای درسی پایه اول دبستان تدوین و چاپ و با تأخیر چند روزه توزیع شد و به استانداردها توجه نشد. کتابها مراحل تدریس آزمایشی را طی نکردند، معلمان، آموزش ندیدند و کتاب راهنمای تدریس هم تهیه نشده است. تا 2سال پیش در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، مقرر شده بود برای هر برنامه درسی و تألیف کتابهای جدید، ابتدا «راهنمای برنامه درسی» نوشته شود و این راهنما پس از اعتباربخشی به شورایعالی آموزش و پرورش برای تصویب ارسال شود، در راهنمای برنامه درسی، نقشه راه آن، موضوع ترسیم و اهداف آن ماده درسی، مفاهیم و محتوای هر پایه و توالی مفاهیم در پایههای مختلف و چگونگی آموزش و مواد آموزشی و ارزشیابی مشخص میشود.
اصولا همه کتابهای جدیدالتألیف باید برمبنای یک «راهنمای برنامه» نوشته و تألیف شوند ولی اکنون چنین موضوعی رعایت نمیشود، در واقع نقشهای وجود ندارد و بدون توجه به روندهای قانونی و استانداردهای سازمان پژوهش، چند مؤلف دور هم جمع شده و به سلیقه شخصی خود محتوایی را تألیف کردهاند که آغاز و انجام و نقشه آن مشخص نیست.
جالب اینکه بازهم کتابهای درسی بدون اعمال نظرات اصلاحی کارشناسان و متخصصان امر زیر چاپ میرود و در مدارس به دانشآموزان تدریس میشود و وقتی کارشناسی که جزو شرکتکنندگان در دوره آموزشی دفتر تالیف کتابهای درسی است مواردی را مطرح میکند به او اعلام میشود کتاب چاپ شده و مسئولان حتی وی را تهدید میکنند. کارشناسی که همشهری با وی گفتوگو کرده است ایرادات زیادی به بخش تاریخ کتاب مطالعات اجتماعی پایه هفتم گرفته که با توجه به فضای محدود همشهری تنها برخی از آنها منعکس شده است.