«وحید موسائیان»، کارگردان 44 سالهی جسور و شجاع خرمآبادی، بعد از «گلچهره»، آخرین فیلمش که در افغانستان ساخته بود، اینبار باز هم دلش را به دریا زده و برای نمایش وضعیت زندگی کودکها و نوجوانهای آفریقا، 68 روز سخت و خطرناک را برای فیلمبرداری تازهترین فیلمش «فرزند چهارم» در کشورهای سومالی و کنیا گذرانده است.
به بهانهی فرزند چهارم که این روزها بر پردهی سینماهای کشورمان نمایش داده میشود، به سراغ او میرویم و پای صحبتهای او مینشینیم تا دربارهی فرزند چهارم و کودکها و نوجوانهای آفریقایی بیشتر بدانیم.
* * *
- چه شد که یک فیلم مستند دربارهی کودکان و نوجوانان سومالی، به یک فیلم داستانی سینمایی تبدیل شد؟
فیلم فرزند چهارم، بر اساس مشاهدههایم در سومالی شکل گرفت و احساس کردم که شاید فیلم داستانی، با اقبال بیشتری مواجه شود؛ چون همانطور که میدانید دربارهی سومالی و کشورهای آفریقایی، مستندهای بسیاری ساخته شده است.
- حالا که این تغییر اتفاق افتاد، چهقدر داستان فیلم مستند است و براساس مشاهدههای خودتان است؟
تمام تلاش من این بود که خط داستانی فیلم را بر اساس مستندها و مشاهدههایم پیش ببرم.
- ماجرای مادری که بهخاطر مشکلاتش، فرزند چهارمش را در بیابان رها میکند، واقعی است؟
بله، این داستان هم واقعی است. اساس این فیلم، زمانی شکل گرفت که با مادری مواجه شدیم که با تمام غم و اندوهش، بهخاطر نداشتن توان مالی، فرزند چهارمش را رها میکند تا حداقل به سه فرزند دیگر خود برسد.
- چرا از نماد «کفش» استفاده کردید؟ «مظفر» میتوانست هر تولیدی ورشکستهی دیگری هم داشته باشد. دلیل خاصی داشت که از کفش استفاده کردید؟
من سعی کردم از هر عنصری که در فیلم استفاده میکنم، حداقل برای خودم نماد یکچیز خاص باشد که شاید بعدها دیده و کشف بشود. کفش هم همین روند را داشت. من احساس کردم شاید بهترین چیزی که بتواند معرف شخصیت مظفر و همراه او باشد، کفش است. کفشی که نماد جنبش و حرکت رو به جلو است.
- افغانستان، سومالی و کنیا؛ فیلمسازی در شرایط سخت و غیرقابل پیشبینی را دوست دارید؟
نه، راستش فکر نمیکنم هیچ کارگردانی، فیلمسازی در شرایط سخت و غیرقابل پیشبینی را ترجیح بدهد، اما بعضی وقتها، موضوعهایی را در اخبار یا جاهای دیگر میشنوید و این موضوعها آنقدر برای شمای فیلمساز جذاب است که برای ساختن آنها ترغیب میشوید. برای من، فرزند چهارم هم همینطور بود.
- حادثهی پیشبینی نشدهای هم برایتان پیش آمد؟
بله، ساخت فیلم فرزند چهارم، برای ما پر از حادثههای پیشبینی نشده بود. برای همین همیشه یک گروه هلال احمر همراه ما بودند. تهدیدهای گروههای شبهنظامی، بیماریهای واگیرداری مثل حصبه یا مالاریا و سقوط هواپیمای من و فیلمبردارم، از حادثههای پیشبینی نشدهی ما بودند.
- پیش آمد که کسی با شنیدن نام سومالی، از همکاری با فیلم پشیمان شود یا همه، شجاعت و جسارت شما را داشتند؟
بله. زمانی که در مرحلهی انتخاب عوامل بودیم، بارها این مسئله پیش آمد که افراد به دلیل ترس و وحشتی که از این منطقه داشتند و یا چیزهای که در اخبار شنیده بودند، پیشنهاد کار را رد میکردند و ما بهناچار سراغ گزینههای دیگر میرفتیم. ما دنبال گروهی بودیم که با صبر و حوصله همراهمان باشند که خوشبختانه همینطور هم شد.
- بازیگران بومی را چهطور انتخاب کردید؟ فارسی بلد بودند یا آموزش دیدند؟
خیر، هیچکدام از آنها فارسی بلد نبودند؛ بهخصوص خانمی کنیایی که در هلال احمر کار میکرد. ما با ایشان در مدت زمان خیلی کمی کار کردیم و دستیار من خیلی به ایشان کمک کردند. ایشان حتی دقیقاً معنی جملهها را نمیدانست، اما دستیارم خیلی به او کمک کرد تا به درک صحیح و جامعی از جملهها، برای بیان احساس درست و دقیق از آنها برسد.
- مثل «گلچهره»، یک نقش عجیب و متفاوت را برای آقای «حسین محباهری» در نظر گرفته بودید. چه شد که تصمیم گرفتید برای نقش «محب» از بازیگر بومی استفاده نکنید؟
خب، آقای محباهری بازیگر بسیار توانمند و خوبی هستند و من دوست داشتم که ایشان حتماً در این فیلم حضور داشته باشند. همچنین تجربهی حضور ایشان چه برای من بهعنوان کارگردان و چه برای ایشان بهعنوان بازیگر، خوب بود و فکر میکنم که انتخاب درستی کردم.
- سرنوشت شخصیت محب چه میشود؟ بعد از مکالمهی او با آقای مظفر، به کلی از داستان حذف میشود.
ما در طول فیلم به شخصیتهای مختلفی برمیخوریم و از آنها عبور میکنیم؛ چون هدف داستان نیستند، اما هرکدام نماد یکسری شخصیت هستند. محب هم نماد انسانهای فرصتطلبی بود که در هر شرایطی، منتظر فرصت هستند تا سوءاستفاده کنند.
- «فرزند چهارم» در کشورهای آفریقایی هم نمایش داده میشود؟
بله، قرار است که با حمایت یونیسف، فیلم به اکران جهانی برسد. یونیسف هم تصمیم گرفته از کشورهای آفریقایی اکران را آغاز کند و احتمالاً تمام سود فروش فیلم به کودکان آوارهی همان منطقه برسد.
- در آخرین گفتوگویتان با دوچرخه در زمان جشنوارهی فجر، گفتید فکر میکنید «فرزند چهارم» برای نوجوانان کنجکاو و نوجوانانی که میخواهند بدانند در جهان پیرامونشان چه میگذرد، جذاب خواهد بود و آنها را به سینما خواهد کشاند. در مدت اکران فیلم، چه بازخوردی از نوجوانهایی که فیلم را دیده بودند، گرفتید؟
ذات نوجوانها، نه فقط در حوزهی سینما، بلکه در تمام حوزههای هنری، کنجکاو و پیگیر است. فرزند چهارم، حداقل به آنها یک تصویر و یک جغرافیای درست از آفریقا داد و اثری را در سینمای ایران مشاهده کردند، که تا بهحال تجربه نکرده بودند.
فرزند چهارم/ عکس: علی نیکرفتار