او امسال با اولین فیلم سهبعدی ایران با نام «آقای الف»، میهمان بخش سودای سیمرغ است.
- از کی به فکر ساخت اولین فیلم سهبعدی ایرانی افتادید؟
در فیلم «شش نفر زیر باران»، فیلمی که قبل از «تلفن همراه رئیسجمهور» ساختم، سعی کرده بودم چند سکانس را بهصورت سهبعدی بگیرم که به نتیجه نرسید. اما این مسئله همیشه دغدغهی ذهنی من بود که فرصتی مهیا شود تا فیلمی سهبعدی بسازم. چون بههرحال این تکنیک، حدود سه سال است که در جهان، رایج شده است. من جلسههایی را با عکاسان سهبعدی برگزار کردم که در آنها با «بابک محقق»، طراح و مجری فیلم، که فکر میکنم از متخصصترین افراد در این زمینه در ایران است، آشنا شدم.
- ایدهی اولیهی داستان از کجا آمد؟
بعد از آشنایی با بابک محقق، به فکر فیلمنامه افتادم. طبیعتاً به خاطر هزینههای بالای ساخت یک فیلم سهبعدی، باید فیلمنامهای را انتخاب میکردیم که کمترین هزینههای ممکن را داشته باشد. بنابراین بین فیلمنامههای مدنظرم فیلمنامهی «آقای الف»، به خط کاری من نزدیکتر بود که آن را انتخاب و فیلمبرداری را شروع کردم. البته فیلمنامه، وقتی به دست من رسید، که آقای «امیرعلی محسنین»، کاملش کرده بود، اما در حین فیلمبرداری با توجه به امکانات یک فیلم سهبعدی، فیلمنامه تغییرات زیادی کرد.
- در ایران، ابزار کافی برای ساخت فیلم سهبعدی وجود دارد؟
در حال حاضر بله، اما همیشه تجربههای اول، سختیها و موانع را از راه بر میدارند و پروژهی ما، تقریباً این راه را برای فیلمهای سهبعدی در آینده، هموار کرد. چون وقتی که ما کار را شروع کردیم، هیچ تجربهای وجود نداشت و بسیاری از قسمتها را به صورت آزمون و خطا رفتیم. مهمتر از تولید، تجهیزکردن سالنهای سینما به تکنیک نمایش سهبعدی است. مسئولان این مسئله را میدانند که سینمای جهان برای جذب مخاطب، هر روز به تکنیکهای جدیدی میرسد و یکی از آنها، سینمای سهبعدی است. امیدوارم که با ایجاد سالنهای بیشتر، از قافلهی سینمای جهان عقب نمانیم.
- ساخت فیلم سهبعدی با دوبعدی چه تفاوتی دارد؟
کارگردانی یک فیلم دوبعدی و کارگردانی یک فیلم سهبعدی، کاملاً تجربههای متفاوتی هستند. کارگردان در فیلم سهبعدی از دکوپاژها، میزانسنها و لنزهایی که در فیلم دوبعدی است، نمیتواند استفاده کند. پایهی کار، همان است اما ظرافتهای آن برای تمام عوامل بیشتر است و دقت و وقت بیشتری میطلبد. درست است که تجربهی جالب و نویی است، اما اگر گروه، همراه و همدل نباشند، میتواند به همان میزان خستهکننده و فرسایشی هم باشد و کار به سرانجام نمیرسد.
- ظاهراً فقط فیلمبرداری تیتراژ فیلم، سه روز طول کشیده! چرا اینقدر طولانی؟
طرح تیتراژ اول از خودم بود و هزینهی خیلی بالایی داشت. بازیگرها باید علاوه بر حضورشان در بهشت زهرا، یک روز دیگر هم آفیش میشدند که هماهنگی سخت بود و برخی بازیگران یا عوامل، نمیتوانستند در روز مقرر حضور داشته باشند. تیتراژ، پلان به پلان، حرکت داشت و حفظ راکورد نوری و... کار بسیار سختی بود. حتی یکبار در میانهی فیلمبرداری، تهیهکنندهی فیلم، آقای «سعید شرفیکیا» گفتند که این تیتراژ را نیمهکاره، رها کنیم. اما با پافشاری من و همکاری مجدد ایشان، توانستیم این کار سخت را به سرانجام برسانیم.
- چه شد که «پوریا پورسرخ» را برای بازی در این فیلم انتخاب کردید؟
با توجه به حساسیتهای موجود، پیشتولید فیلم، حدود شش ماه طول کشید و چند نفر از گزینهها به علت طولانیشدن روند کار، نتوانستند در پروژه حضور پیدا کنند. البته ایشان از همان اول هم از گزینههای ما بودند. خود پوریا هم از اینکه در یک اتفاق تاریخی سینمای ایران، شرکت داشت بسیار خوشحال بود و واقعاً زحمت زیادی برای بازی در این فیلم کشید.
- در خبرها آمده بود که فیلمتان را از بخش مسابقهی جشنواره، خارج کردهاید.
خوب است همینجا، این سوءتفاهمی را که در محافل شکل گرفته است بر طرف کنم. فیلم من از اول هم قرار نبود در بخش مسابقهی جشنواره شرکت کند. چون اصلاً بیمعنی است که یک فیلم سهبعدی با 22 فیلم دوبعدی رقابت کند. فیلم ما در بخش مسابقه شرکت نکرد، حتی با اینکه خود مسئولان جشنواره هم در ساخت فیلم به من خیلی کمک کرده بودند.
- در خبرها آمده بود که اعلام کردهاید، سال آینده فیلم «تایتانیک 2» را میسازید. تایتانیک 2، چهجور فیلمی است؟
این فیلم، بر اساس یک فیلمنامهی کاملاً طنز ساخته میشود که فضایی کاملاً ایرانی دارد. قصهی چهار ایرانی است که در همان شب حادثه، در کشتی تایتانیک حضور دارند. نوع فیلمنامه و فضای آن، اصلاً نیازمند آن طراحی صحنهی عظیم نیست. البته علاوه بر این فیلم، دو سه کار دیگر در دست دارم که باید ببینم با توجه به شرایط ساخت، کدام را آغاز خواهم کرد.
- شما کارگردانی را با یک فیلم کودک و نوجوان شروع کردید. هنوز هم به سینمای کودک و نوجوان فکر میکنید؟
من به سینمای کودک و نوجوان خیلی علاقهمندم. با اینکه سینمای بسیار پیچیدهای است که در حق آن، مقداری کملطفی شده و اگر برنامهریزی درستی بشود، به دلیل جوان بودن جامعهی سنی ایران، قطعاً استقبال خوبی هم خواهد شد. اتفاقاً یک طرح فیلمنامهی کودک و نوجوان هم به یکی از ارگانها ارائه کردهام که اگر تأیید بشود، امکان ساخت آن هم وجود دارد و من هم که مدتی از این قافله دور بودهام، چنین کاری برایم جذاب خواهد بود.
- فکر میکنید فیلم شما، نوجوانها را هم به سینما بکشاند؟
راستش جوهرهی اصلی فیلم، دربارهی مرگ است و فکر میکنم نوجوانها در دورهی سنیای هستند که توجه آنها به این مسئله و دیگر مسائل اعتقادی و فلسفی انسان، زیاد است. بنابراین فکر میکنم که برای آنها هم جذاب باشد و تأثیر مثبتی روی آنها بگذارد.
«آقاى الف»/ عکس: بابک برزویه