معرفی کتاب> شادی خوشکار: زود بزرگ می‌شویم. خیلی زودتر از آن‌چه فکرش را می‌کنیم. شاید وقتی «راجاسری» به تشویق برادرش یواشکی به حرف‌های پدر و مادر گوش داد، اولین چیزی که به ذهنش رسید همین بود.

او که تا همین چند دقیقه پیش با دو برادرش در باغ بزرگ یکی از خانه‌های اشرافی هند بازیگوشی می‌کرد،‌ حالا باید به ازدواج و رفتن به سرزمینی دور فکر کند؛ ازدواجی برای قوی‌تر شدن پادشاهی پدرش و با کسی که حتی اسمش را نمی‌داند. «هارشا» برادر کوچک‌تر فکر می‌کند راجاسری با این کار لطف بزرگی به پادشاهی پدر می‌کند، اما پیشگو نظر دیگری دارد.

هارشا برادر کوچک‌تر است اما آن‌طور که از صحبت‌های پدر برمی‌آید قرار است جانشین پدر باشد. اما راجاسری برخلاف پدر و مادر،‌ برادر کوچکش را دوست ندارد. به نظر راجاسری این پسر باهوش بسیار بدجنس است و هیچ وقت نمی‌شود فهمید که راست می‌گوید یا می‌خواهد دیگران را فریب دهد.

کتاب پیشگوییِ پیشگوی دیوانه ماجرای کسی است که در 16 سالگی حاکم شهر تانسر و کاناج و پس از آن از مقتدرترین شاهان هند می‌شود. 

اما هارشا چه شخصیتی دارد؟ آیا همان‌طور که پدر و مادرش فکر می‌کنند باهوش و دوراندیش است یا حرف‌های راجاسری و پیشگوی دیوانه درست است؟

این کتاب را «دویکا رنگاچری» نوشته، شهلا انتظاریان آن‌ را به فارسی برگردانده و نشر قطره (3-88973351) منتشرش کرده است.

منبع: همشهری آنلاین