اوایل مرداد سال 85 مأموران پلیس پایتخت در جریان کشف جسدی در بزرگراه آزادگان قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. جسد متعلق به پیرمردی 70ساله بود که با دست و پای بسته در داخل یک صندوقچه آبی رنگ قرار داده شده و در کنار بزرگراه رها شده بود. با گزارش ماجرا به قاضی محمد شهریاری، بازپرس ویژه قتل تهران، تحقیقات برای کشف راز جنایت شروع شد. بررسیهای کارشناسان پزشکی قانونی نشان میداد که مقتول بر اثر خفگی جان باخته و چندین ساعت از مرگش میگذرد. مأموران در ادامه و با بررسی پرونده افراد ناپدید شده توانستند هویت مقتول را شناسایی کنند.
این مرد که سعید نام داشت به تنهایی در خانهاش در شرق پایتخت زندگی میکرد و تنها کسی که به خانه او رفتوآمد داشت، زنی 42ساله به نام ثریا بود که بهعنوان خدمتکار در خانه مقتول کار میکرد. از آنجا که این زن همزمان با مرگ مرد سالخورده ناپدید شده بود، فرضیه اینکه وی در جنایت نقش داشته است مدنظر قرار گرفت. مأموران وقتی برای یافتن ردی از ثریا راهی خانه مقتول شدند و به
پرس و جو از همسایهها پرداختند به اطلاعات تازهای دست یافتند. بررسیها نشان میداد که یک روز پیش از پیدا شدن جسد پیرمرد، ثریا به همراه مردی به اسم سجاد که از قبل با مقتول اختلاف داشته است به خانه پیرمرد رفته و مقداری از اثاثیه خانه او را در یک خاور بارگیری و آنجا را ترک کرده است.
با این اطلاعات جستوجو برای دستگیری ثریا و سجاد ادامه یافت و مأموران بررسیهای گستردهای را برای دستگیری آنها آغاز کردند تا اینکه سرانجام بعد از 6سال اطلاعاتی در اختیار پلیس قرار گرفت که باعث شد مخفیگاه سجاد شناسایی و وی سال گذشته از سوی پلیس دستگیر شود. متهم بعد از انتقال به اداره آگاهی به جنایت اعتراف کرد و گفت: از مدتی قبل از جنایت مقتول و خدمتکارش را میشناختم.
چون با مقتول اختلاف حساب داشتم، نقشه قتل او را کشیدم و با همدستی ثریا آن را عملی کردم. شب حادثه با کمک ثریا مقتول را با استفاده از قرصهای خواب آور بیهوش کردم. سپس با چسب دهان و دست و پایش را بستم و او را داخل صندوقچهای آبی رنگ قرار دادم و با کمک ثریا در حاشیه بزرگراه رها کردم. پس از آن هم به خانهاش دستبرد زدم و مقداری اثاثیه منزل به همراه 5میلیون تومان پول نقد از آنجا سرقت کردم. با اعترافات متهم، همدست او نیز تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد که در قتل نقشی نداشته و فقط قرصهای خواب آور را تهیه کرده است.
با اعتراف متهمان و بازسازی صحنه قتل، برای ثریا به اتهام معاونت در قتل و برای سجاد به اتهام مباشرت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز هر دو متهم در شعبه 71دادگاه کیفری، پای میز محاکمه قرار گرفتند. در این جلسه که به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد، نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت و برای متهمان تقاضای مجازات قانونی کرد. سپس فرزندان مقتول در جایگاه قرار گرفتند و برای قاتلان درخواست قصاص کردند.
در ادامه سجاد در جایگاه حاضر شد که در دفاع از خود گفت: مقتول تنها زندگی میکرد و من و ثریا برای او کار میکردیم. ثریا همچنین بهعنوان پرستار در خانه وی رفتوآمد داشت. یک روز ثریا نزد من آمد و مدعی شد مرد سالخورده از او 3 میلیون تومان طلب دارد و بهخاطر این طلب او را تحت فشار قرار داده است. او سپس نقشه قتل را طراحی کرد و با هم دست به جنایت زدیم.
سپس ثریا در جایگاه حاضر شد و گفت: من دیگر نمیخواستم برای مقتول کار کنم و چون سر حق و حقوقم با هم اختلاف داشتیم، 3میلیون تومان از خانهاش برداشتم و سر همین با هم بگومگو و کشمکش داشتیم. وقتی ماجرا را به سجاد گفتم، او نقشه قتل را کشید. شب حادثه به خانه مقتول رفتیم و سجاد که قرص خریده بود، آنها را در ظرف ماست مقتول حل کرد. وقتی پیرمرد بیهوش شد، من روی سرش کیسه پلاستیکی کشیدم و سجاد گونی روی سر او کشید و جسدش را به کارگاه بردیم. سپس داخل یک صندوقچه گذاشتیم و کنار بزرگراه رها کردیم و وسایل خانهاش را به سرقت بردیم. پس از آخرین دفاعیات متهمان وکلای آنها، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.