تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۳:۴۱

رضا سادات: 40 سال پس از آن‌که رام‌الله به سان سایر بخش‌های کرانه باختری رود اردن و مناطق بیت‌المقدس شرقی درپی شکست اعراب در جنگ 6 روزه 1967 با اسرائیل از نقشه اردن حذف شده و به سرزمین‌های اشغالی منظم شد

شایعاتی بر سر زبان‌ها افتاده که از مذاکرات پنهانی مقامات ارشد اردن با رهبران فلسطینی با هدف نزدیک‌تر شدن دو طرف به یکدیگر و حتی احتمال ادغام کرانه باختری در اردن حکایت دارد.

شاید پرونده الحاق کرانه باختری به اردن  را بتوان تکرار تاریخ نامید اما ایده الحاق مجدد سرزمین‌های فلسطینی یا حداقل کرانه باختری به اردن  با هدف ایجاد نوعی کنفدراسیون به ظاهر این روزها هواداران زیادی در دو سوی رود اردن یافته است. این ایده پیش از این نیز چند بار مطرح شده بود اما هر بار با آن به‌گونه‌ای برخورد شد که گویی موضوعی مذموم است.

بخشی از این برخورد شاید به این دلیل بود که رهبران فلسطینی گمان داشتند با طرح مسأله الحاق کرانه باختری به اردن باید برای همیشه با آرمان ایجاد کشور مستقل فلسطین وداع کنند.

وخامت اوضاع امنیتی در سرزمین فلسطینی در هنگامه منازعات حماس و فتح برای سهم‌خواهی از قدرت اکنون برخی از فلسطینیان را به پذیرش این ایده متمایل کرده و نگاه‌ها به سوی شرق و به قلمرو اردن، جایی که اکثر مردمش ریشه فلسطینی دارند، دوخته شده است.

ملک عبدالله دوم پادشاه اردن که نگران فروپاشی حاکمیت خودگردان فلسطینی و اقدامات یکجانبه اسرائیلی‌ها در کرانه باختری است اکنون سرگرم گردهم‌آوردن نظریه‌پردازان و میانجی‌های بالقوه برای بازنگری این طرح و بررسی راهکارهای اجرایی کردن آن است.

سامی شبیب، استاد علوم سیاسی دانشگاه بیرزیت در رام‌الله معتقد است وقتی عبدالله دوم اوایل ماه گذشته میلادی حدود دویست شخصیت اسرائیلی، فلسطینی و اردنی را به عقبه دعوت کرد طرح تشکیل کنفدراسیون اردن، فلسطین بخشی از مذاکرات این نشست بود.

شبیب می‌گوید: موضع رسمی اردن این است که قبل از تشکیل کشور مستقل فلسطینی هیچ کنفدراسیونی شکل نخواهد گرفت اما این مسأله بر هیچکس پوشیده نیست که امان به دنبال چیزی بیشتر از این است. او می‌افزاید: به نظر می‌رسد ملک عبدالله دوم علاقه خاصی به مسائل داخلی فلسطینیان دارد و همین اشتیاق نیروی محرکه تلاش‌های اخیر برای تسریع روند تشکیل این کنفدراسیون بوده است.

ده سال پیش ایجاد کنفدراسیون اردنی- فلسطینی به‌عنوان راه‌حلی برای پایان دادن به مناقشه اعراب و اسرائیلی‌ها غیرقابل قبول بود اما به‌ظاهر امروز اوضاع کاملا متفاوت است.

شاید به همین دلیل بود که وقتی شبیب با مقامات ارشد حاکمیت خودگردان تماس گرفت تا آن‌ها را در جریان دعوت دولت اردن از رهبران فلسطینی برای شرکت در نشست عقبه با هدف بررسی راهکارهای بالقوه برای دستیابی به صلح قرار دهد در کمال ناباوری حدود 70 چهره برجسته فلسطینی، از اعضای شورای قانونگذاری فلسطینیان گرفته تا اساتید دانشگاهی و تجار سرشناس برای مشارکت در این نشست اعلام آمادگی کردند.

چنین برخوردی با این مسأله محال بود در زمانی که یاسر عرفات، رهبر فقید فلسطینیان زنده بود به‌وقوع بپیوندد. در اردن و همچنین قلمرو فلسطینی، مباحثات پیرامون تشکیل کنفدراسیون اردنی – فلسطینی به روزنامه‌ها نیز سرایت کرده است.

آنان یک روز می‌نویسند این طرح دسیسه اسرائیل است و روز دیگر آن ‌را راهی مناسب برای پایان مناقشات داخلی بین گروه‌های فلسطینی معرفی می‌کنند. روزی از حمایت همه‌جانبه مقامات ارشد اردن و فلسطینیان از آن خبر می‌دهند و روز بعد همه آنچه نوشته بودند را تکذیب می‌کنند.

براساس نظرسنجی‌ای که هفته گذشته از سوی مؤسسه نظرسنجی شرق نزدیک در رام‌الله انجام شد 30 درصد فلسطینیان در حال حاضر از این طرح پشتیبانی می‌کنند. مقامات اردنی این اواخر در پاسخ به سئوالات مکرر خبرنگاران آنان را به یکی از مصاحبه‌های اخیر عبدالله دوم با روزنامه مصری الاهرام ارجاع می‌‌دادند.

عبدالله دوم در این مصاحبه گفته بود هنوز زمان حساب برای گفت‌وگو پیرامون تشکیل کنفدراسیون اردنی، فلسطینی از راه نرسیده است و این‌که نوع رابطه اردن و فلسطینیان در آینده در مذاکرات دوجانبه و پس از تشکیل کشور مستقل فلسطین تعیین می‌شود.

با این حال بسیاری بر این باور هستند که اظهارات ملک عبدالله دوم را باید تعارف دیپلماتیک تلقی کرد و در عمل گزینه الحاق کرانه باختری به اردن مدت‌ها است به‌طور جدی مطرح شده و طرف‌های اردنی و فلسطینی در خفا در حال مذاکره در مورد آن هستند.

این بدان معنا نیست که این طرح مخالفانی ندارد. بسیاری از فلسطینی‌ها نگران آن هستند که جامعه بین‌المللی درصدد تحمیل این طرح به آنان برای پایان دادن به بحران در سرزمین‌های فلسطینی برآید درحالی‌که تعداد اردنی‌ها که نگران تبعات امنیتی اجرای آن هستند را هم نباید اندک تلقی کرد.

اردنی‌ها پس از پذیرش میلیون‌ها آواره فلسطینی در دهه‌های گذشته اکنون میزبان نزدیک به یک میلیون آواره عراقی هستند و این مسأله نیز به مشکلات فراروی الحاق سرزمین‌های فلسطینی به اردن دامن می‌زند. علاوه بر آن اگرچه اکثر اردنی‌ها پیوندهای تاریخی خود با فلسطینیان ساکن کرانه باختری را قبول دارند اما رویکرد مثبتی به نوار غزه که از دید آنها غیرقابل کنترل است، ندارند.

ایده اتحاد اردنی‌ها و فلسطینیان تا حدود زیادی یادآور جغرافیای سیاسی قبل از جنگ 1967 است. زمانی که کرانه باختری تحت کنترل اردنی‌ها بود و مصری‌ها قیومیت نوار غزه را عهده‌دار بودند. اسرائیلی‌ها از دیرباز حامی تشکیل کنفدراسیون اردنی، اسرائیلی حتی قبل از امضای معاهده صلح بین تل‌آویو و امان در سال 1994 میلادی بوده‌اند.

بزرگترین مشکل در این واقعیت نهفته است که مراودات دوستانه اردن با رژیم صهیونیستی به هیچ شکل در چارچوب سیاست‌های عدم سازش حماس و اکثر فلسطینیان با اسرائیل نمی‌گنجد.

علی جرطاوی، وزیر دادگستری حاکمیت خودگردان فلسطینی که اگرچه فردی مستقل است اما به‌لحاظ عقیدتی به حماس نزدیک‌تر است، تأکید دارد حماس مخالف ایجاد کنفدراسیون اردنی – فلسطینی است چراکه ایجاد این کنفدراسیون آرزوی فلسطینیان برای احیای فلسطین مستقل را بر باد خواهد داد.

او اعتقاد دارد علاقه نوظهور برخی فلسطینیان به این ایده ناشی از دلزدگی آنان از منازعات داخلی است.