تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۲ - ۰۵:۲۴

اصغر بادپر: «گوش کن.» این جمله‌ی امری چه‌قدر برایت آشناست؟

یا «اصلاً شنیدی من چی گفتم؟»

این جمله‌ی سؤالی چه‌طور؟

* * *

به هم گوش می‌دهیم؟

تو باران ۱۵ ساله‌ای:

«جمله‌ی اول را مادرم به من گفته بارها و جمله‌ی دوم را من به مادرم.»

از تو پرسیدم: «یادت می‌آید چه موقعی این‌ها را شنیده‌ و گفته‌ای؟»

تو: «مادرم وقتی به من چیزی می‌گوید و من مخالفت می‌کنم به من می‌گوید گوش کن. من هم وقتی مادرم به من گوش نمی‌دهد یا موافقم نیست این را می‌گویم.»

شاید این، یعنی ما به حرف هم درست گوش نمی‌دهیم.

* * *

گوش دادن، شنیدن نیست، مهارتی مهم در زندگی فردی و اجتماعی است.

با گوش دادن می‌شود یک رابطه‌ی مؤثر با دیگران برقرار کرد. مثلاً ما  آگاهانه و برای  درک کردن نکته یا مسئله‌ای، به درس معلم گوش می‌دهیم؛ اما شنیدن امری غیرارادی است و به‌صورت تصادفی انجام می‌شود. مثلاً شما بدون این‌که اراده کنید صدای شکستن شیشه یا تصادف را می‌شنوید. در واقع شنیدن، فرآیند پیچیده‌ای است که در آن، طول موج صداها به وسیله‌ی گوش دریافت و به مغز منتقل می‌‌شوند.

بیش‌تر مردم در حالت عادی، صداها را می‌شنوند، اما زمانی که به یک صدای خاص توجه کرده و معنی آن را درک می‌کنند، درحقیقت به آن صدا گوش می‌دهند.

ما هم‌دیگر را می‌شنویم یا به هم گوش می‌دهیم؟

* * *

از اول بگو!

تو امیرعلی ۱۶ ساله‌ای:

«خیلی وقت‌ها مجبور می‌شوم یک حرف را چند بار به پدرم بگویم. چون بار اول فقط می‌گوید هوم هوم و بعد که چیزی درباره‌ی موضوعم می‌پرسم متوجه می‌شوم که  فقط صدای من را شنیده و از من می‌خواهد از اول برایش بگویم.»

***

خیلی از آدم‌ها موقع گوش‌دادن، به صحبت‌های طرف مقابلشان توجهی نمی‌کنند و دایم در ذهنشان دنبال حرف‌هایی هستند که خودشان باید بگویند.

کسانی که بر نظر خودشان پافشاری دارند و فکر می‌کنند حق با آن‌هاست، به حرف‌های اطرافیان گوش نمی‌دهند و توجهی به صحبت‌های آن‌ها ندارند.

این افراد توجه ندارند که گوش‌دادن از صحبت کردن مهم‌تر است. همین که ما دو تا گوش داریم و یک دهان یعنی دو برابر صحبت کردنمان باید گوش دهیم.

* * *

باید تغییر کنیم!

پدر یک نوجوان:

«نمی‌دانم کجای کار ایراد دارد، او مرا دانای کل می‌داند و من او را. شاید چون مدام بین حرف‌های هم‌دیگر می‌پریم. ما حرف زدن را از شنیدن بیش‌تر دوست داریم. فکر می‌کنم باید رفتار خودم را تغییر بدهم.»

* * *

گوش دادن باید تأثیرگذار باشد. در واقع گوش دادن راهی است برای درک همدلانه‌ی یکدیگر. این که طرف مقابلتان را بفهمید و با او هماهنگ شوید.

می‌گویند با گوش جان بشنو، یعنی سرسری و ظاهری به من گوش نده، بلکه با تمام وجودت حرف من را بفهم. وقتی شما درست و خوب گوش می‌دهید به طرف مقابلتان کمک می‌کنید که منظور خودش را بهتر منتقل کند.

شما این کار را انجام می‌دهید؟

* * *

مادر یک دختر نوجوان:

«خیلی وقت‌ها بارها یک مسئله را برای دخترم توضیح می‌دهم. او گوش می‌دهد، اما متوجه منظور من نمی‌شود. نمی‌توانم مفهوم چیزی را که می‌خواهم به او برسانم، او برداشت‌های خودش را از ماجرا دارد.»

* * *

چند نکته برای درست گوش دادن

برای درست گوش دادن بهتر است:

کاملاً متوجه گوینده باشیم و به گوینده نگاه کنیم.

 فکرهای منحرف کننده را کنار بگذاریم.

در ذهن خود به دنبال تکذیب و جواب نباشیم.

 نگذاریم حواسمان به عوامل محیطی پرت شود.

با استفاده از زبان بدن و اشاره‌ها، نشان بدهیم که داریم به طرف مقابل گوش می‌‌دهیم.

برداشت‌های شخصی، قضاوت‌ها و باورهای ما می‌‌توانند شنیده‌های ما را تحریف کنند و تغییر دهند.

برای مشخص شدن بعضی نکته‌های مبهم را بپرسیم. برای مثال: «منظورتان از این که گفتید... چیست؟» و یا «آیا منظورتان این است که...؟»

قضاوت را به تأخیر بیندازیم چون قطع کردن صحبت، زمان را هدر می‌‌دهد، گوینده را خسته و درک ما را محدود می‌‌کند.

و در آخر پاسخ مناسب بدهیم.

* * *

چه‌طور جواب بدهیم!

بهتر است به یاد داشته باشیم که از حمله به گوینده و یا کوچک کردن او هیچ  بهره‌ای نمی‌بریم.

در پاسخ خود هم شفاف، باز و صادق باشیم.آن وقت است که تازه می‌فهمیم این گوش‌ها را خدا برای چه آفریده است!

پس سراپا گوش باشید! هستید؟

* * *

پریا ۱۴ ساله:

«من وقتی روی موضوعی حساسیت دارم نمی‌توانم سراپا گوش باشم. دلم می‌خواهد حرفم را بزنم، چون بارها حرف پدر ومادرم را شنیده‌ام.»

پریا، راست می‌گویی، شنیده‌ای. این یعنی درست به حرف‌های آن‌ها گوش نداده‌ای؟ اصلاً شده درباره‌ی حرف‌هایشان فکر کنی؟

پریا: «نه واقعاً، بیش‌تر به حرف‌های خودم و این که دفعه‌ی بعد چه جوابی بدهم فکر می‌کنم!»

* * *

 در آخر می‌گویند:

این‌که به جای گوش دادن، یک برداشتی از حرف‌هایی که می‌شنوید در ذهنتان ایجاد کنید می‌شود ذهن خوانی! مثلاً با خودتان می گویید او ناراحت است و بعد ذهنتان را درگیر می‌کنید و کلاً از گوش دادن غافل می‌شوید. یعنی واقعیت را رها کرده و می‌چسبید به تصورات و ذهنیات خودتان.

و این‌که پیشاپیش قضاوت کنید که ای بابا، باز آمد ما را نصیحت کند یا کلاً این آدم منطقی نیست، باعث می‌شود درست گوش ندهید.

و باز هم در آخر!

ما نیاز داریم که به هم گوش بدهیم؛ ما و خانواده‌مان.

منبع: همشهری آنلاین