وبلاگها، فضای رسانهای را به شدت تکان دادهاند؛ شکگرایی و بدبینی مشتریان، صاحبان برندها را به خلاقیت واداشته است؛ و رسانههای اجتماعی مورد استفاده شرکتها را وادار کرده است که در عملکردهای خود وضوح و صراحت لازم را اعمال کنند که پیش از این توجهی به آن نمیکردند.
به تازگی پیدایش چندین گرایش جدید تغییرات اساسی و مهمی را در نقش حرفه ای روابط عمومی در میان شرکتهای مختلف بوجود آورده است.
1. اینترنت: عامل کشنده روحیه کارشناسی و تخصص
اعمال نفوذ کارشناسان همیشه راهی مطمئن برای استفاده از مزایای پوشش رسانهای درآمدزا برای مشتریان بوده است.
کارشناسان و متخصصان، منابعی مطمئن هستند که میتوانند به صورت هماهنگ عملیات رسانهای را در میان مشتریان و در عین حال برندها را به صورت بی وقفه در بخش های مختلف مشتریان جا بیندازند. اکنون که هر شخصی می تواند با یک اتصال اینترنتی مهارت و تخصص خود را با جهان بیرون به اشتراک بگذارد یافتن یک کارشناس قابل اطمینان کاری بسیار دشوار است.
مشتریان دریافتهاند که هر شخصی میتواند خود را یک کارشناس خبره معرفی کند و همین امر اعتماد به قابلیتهای اشخاص و اعتبار آنها را کاری سخت و چالش برانگیز میکند. در حقیقت برخی از کارشناسان اعتبار خود را زیر سوال برده اند و ثابت کرده اند که تنها در گذر زمان است که میتوانند مهارت خود را افزایش دهند. البته خوشبختانه درسهایی که بدین طریق یاد گرفته میشوند درسهایی بسیار جالب هستند.
2. نویسندگان و مترجمین مستقل و آزاد بر رسانه های سنتی چیره شدهاند
اینترنت در زمان فروپاشی و بحران اقتصادی جهان رسانههای سنتی را در سرتاسر جهان تکان داد و سبب بیکاری و تعلیق قابل توجه انتشارات بسیاری در جهان شد.در شش سال اول هزاره حاضر تعداد تویسندگان و مترجمان آزاد و مستقل بنابر گزارش دفتر کار ایالات متحده بیش از 300 درصد افزایش پیدا کرده است؛ نویسندگان و مترجمان آزاد در حال حاضر بیش از 70 درصد محتوای مجلات را تهیه و ارائه میکنند.
کارشناسان حرفهای روابط عمومی در یافتن رابطه میان نوسندگان و مترجمان مستقل و آزاد نه تنها دچار چالش شدهاند بلکه ناچار شدهاند که داستانهایی را بوجود بیاودند مبنی بر اینکه انتشارات آثار این نویسندگان آزاد و مستقل را خریداری خواهند کرد.
3. افزایش بی اعتمادی مشتریان به آمارهای ارائه شده در تبلیغات شرکتها
استفاده روز افزون از ابزارهای بصری در بازاریابی رسانههای اجتماعی و به همراه آن درک این موضوع که بصری کردن اطلاعات روشی قدرتمند برای فائق آمدن بر آشفتگیها است و برانگیختن مشتریان به تحرک و پویایی، برندها را بر آن داشته است که روشهای جدیدی را برای استفاده از اطلاعات در امور بازاریابی خود استفاده کنند. نتیجه این کار افزایش روز افزون و چشمگیر آمارهای ارائه شده از سوی برندهای مختلف است.
مشتریان نسبت به ادعاهای خاص اظهار شده از سوی برندها دچار شک و تردید شدهاند و به سادگی اظهارات و آمارهای آنها را باور نمیکنند.
برای مثال طبق گزارش خبرگزاریهای تبلیغاتی، در تبلیغات شرکت گرین مشتریان به شدت بر روی اظهارات ارائه شده در برنامه تبلیغاتی حساس و دقیق شدهاند. مشتریان اکنون با دیدی باز و عمیق به اطلاعات و آمارهای ارائه شده از سوی برندهای مختلف توجه می کنند و در حقیقت به دنبال معانیای هستند که در پشت این تبلیغات نهفته است.در نتیجه برندها باید تمرکز و توجه بیشتری بر آمارهای ارائه شده داشته باشند چرا که در صورت اظهار آمارهای بی پایه و اساس اعتبار برند دچار مشکل شده و تاثیر ناخوشایندی بر بازار آن خواهد گذاشت.
برخی شرکتها روشهای نوآورانهای را برای بهره برداری از آمارهای مفید در راستای افزایش بهینه سازی فرآیند استقاده از موتورهای جستجو، ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و متخصص نشان دادن خود در این زمینه پیدا کرده اند. برای مثال یکی از این شرکتها با عنوان "payscale" از اعلام و استفاده از آمارهایی این چنین که در آنها اظهار می شود 98 درصد از مدیران عامل برتر شرکتها از خدمات این شرکت استفاده میکنند ممانعت به عمل آورده است. در عوض آمارهایی کیفی از موقعیت نیروی کار را در تبلیغات خود منتشر کرده است و خود را پیشتاز در ایجاد موقعیت های برتر در این زمینه معرفی کرده است.
4. موفقیت یک برند در گرو تولید محتوا توسط مشتریان
با توجه به ظهور رسانههای اجتماعی و رشد جمعیت تولید کنندگان محتوا ، کاربران و مصرف کنندگان دائمی به عواملی که از تاثیرگذاری بسیار بالایی برخوردار هستند تبدیل می شوند. هر برند خواهان ارائه برنامه های تصویری یا انجام امور رسانهای اجتماعی است که با استفاده از آنها بتواند هیاهوی تبلیغاتی ایجاد کند اما تنها برندهای اندکی وجود دارند که موفق به تحقق چنین اموری شدهاند و خواهند شد.
موفقیت محتوای یک برند به میزان بسیاری به کاربران و مصرف کنندگان محصولات آن برند بستگی دارد. شرکت ها در درک اینکه چه چیز کاربران را به تسهیم محتوا وادار می کند و چگونه آنها قادرند محتوایی را ایجاد کنند که مصرف کنندگان به طور طبیعی علاقه مند به تسهیم آنها باشند ، به چالش افتاده اند و در پی یافتن بهترین راه برای تحقق صحیح و کارآمد این امور هستند.
بهترین تبلیغ برای برندها محتواهایی است که توسط مشتریان آنها در تعریف از کیفیت محصولات آن برند تولید میشود.