در ماههای اخیر او دیگر توان صحبت کردن نداشت اما مانند تمام سالهای زندگیاش به مقاومت ادامه داد و جدالی طولانی با مرگ را پشت سر گذاشت. ماندلا از دهه 1940بیش از 40سال با سیاست تبعیضنژادی دولت آفریقایجنوبی که تحت کنترل اقلیت سفیدپوست این کشور بود مبارزه کرد. در این مبارزه او 27سال را در زندان گذراند و سرانجام با برگزاری انتخابات بهعنوان نخستین رئیسجمهور سیاهپوست آفریقای جنوبی به پیروزی رسید.
زاده قبیله
وقتی نِلسون رولیهلاهلا ماندِلا در ۱۸ژوئیه سال۱۹۱۸ در روستای کوچک موزو در کیپ شرقی در آفریقای جنوبی به دنیا آمد کسی فکرش را هم نمیکرد که قرار است سرنوشت یک کشور را تغییر دهد. پدر بزرگ او پادشاه قبیله تمبو و پدرش هم از روسای همین قبیله بود. او هم قرار بود این مقام را از پدرش به ارث ببرد اما تصمیم گرفت بهدنبال رؤیای وکیل شدنش برود. در میان 13فرزندی که پدر ماندلا از 4همسرش داشت ماندلا نخستین فرزندی بود که در ۷سالگی به مدرسه رفت؛ همان جایی که معلم انگلیسی دبستان نام انگلیسی نلسون را برای او انتخاب کرد تا خارجیها بتوانند آن را راحت تلفظ کنند.
در ۱۹سالگی به دانشگاهی در فورت بیوفورت رفت که بیشتر خانواده سلطنتی در آن تحصیل میکردند. شرکت او در اعتراضهای دانشجویی باعث اخراجش شد. بعد از مدتی از ازدواج ترتیب داده شده توسط قبیلهاش فرار کرد. با رفتن به ژوهانسبورگ مدتی نگهبان معدن بود و پس از مدتی توانست منشی یک شرکت حقوقی شود. در همین حین تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند را شروع کرد و یکی از 2وکیل سیاهپوست کشورش شد. در همان موقع بود که بهصورت غیررسمی در نشستهای کنگره ملیآفریقا شرکت میکرد و جرقه فعالیت سیاسیاش زده شد.
عمر سیاسی
ماندلا در سال۱۹۴۳ بهصورت رسمی بهعنوان فعال سیاسی به حزب کنگره ملیآفریقا پیوست. مبارزه او با افزایش فشارها و اقدامات نژادپرستانه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی که در سال ۱۹۴۸ به قدرت رسیده بود افزایش پیدا کرد. او مردم را به نافرمانی مدنی از قوانین وضع شده توسط این دولت تشویق میکرد. محور فعالیتهای او مبارزه صلحآمیز بود. در پایان دهه۱۹۴۰ او به عضویت کمیته اجرایی حزب کنگره ملی در آمد و ریاست اتحادیه جوانان این حزب را بر عهده گرفت. از همان موقع بود که روند بازداشت و زندان رفتن ماندلا شروع شد.
ماندلا سرانجام در ۱۲ژوئن۱۹۶۴ به اتهام خرابکاری و تلاش برای براندازی به حبس ابد محکوم شد. او را به زندانی در جزیره روبن فرستادند؛ جایی که او ۱۸سال از مجموع ۲۷سال حبس خود را در آن گذراند.اعتراضها و تلاش برای آزادی این فعال سیاسی با شعار «ماندلا را آزاد کنید» سرانجام باعث شد او در فوریه سال۱۹۹۰ از زندان بهعنوان یک قهرمان آزاد شود. با لغو ممنوعیت فعالیت کنگره ملی این حزب با کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه بار دیگر وارد عرصه سیاست شد.
در سال۱۹۹۳ او به همراه رئیسجمهور وقت آفریقای جنوبی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.در نخستین انتخابات دمکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد میتوانستند شرکت کنند در ۲۷آوریل۱۹۹۴، کنگره ملی آفریقا اکثریت کرسیهای پارلمان را بهدست آورد و ماندلا بهعنوان رهبر این حزب نخستین رئیسجمهور سیاهپوست این کشور شد تا مبارزات او با برچیده شدن رژیم آپارتاید و از بین رفتن تبعیضنژادی به نتیجه برسد.
بازنشستگی در اوج
ماندلا تنها یک دوره رئیسجمهور ماند و در اقدامی که تعجب و تحسین همه را برانگیخت، در اوج از قدرت کنار رفت. پس از ۵ سال ریاستجمهوری و با پیروزی مجدد حزب کنگره ملی در انتخابات، تابو امبکی، جای ماندلا را بهعنوان رئیسجمهور آفریقای جنوبی گرفت. ماندلا بهعنوان یک چهره شناخته شده سفر به کشورهای دیگر را آغاز کرد اما پزشکان ابتلای او به سرطان پروستات را تشخیص دادند. با تحتدرمان قرار گرفتن ماندلا، او در سال۲۰۰۴ اعلام کرد که فعالیتهای عمومی خود را بسیار کم میکند چون میخواهد باقی عمر خود را به استراحت و نوشتن بپردازد. پس از آن او بسیار کم در مراسم عمومی دیده میشد.
در سال۲۰۰۸ تولد ۹۰سالگی خود را در یک مراسم بزرگ جشن گرفت و ۲ سال بعد هم در آغوش گرفتن کاپ جامجهانی با رسیدن میزبانی رقابتها به آفریقای جنوبی تصویر او را بار دیگر در صفحه اول روزنامهها قرار داد.
از سال۲۰۱۱ بود که با بیماری ریوی، حال ماندلا وخیم شد و او مدام بین بیمارستان و خانه مجبور به رفت و آمد بود. پس از ماهها دستوپنجه نرمکردن با بیماری سرانجام مردم آفریقای جنوبی مجبور به وداع با قهرمان مبارزه با رژیم آپارتاید پس از ۹۵سال زندگی او شدند.
۶ فرزند و ۱۷ نوه از 3ازدواج
ماندلا 3بار ازدواج کرد و در مجموع 6فرزند و ۱۷ نوه داشت. نخستین بار این مبارز آفریقای جنوبی با «اولین نتوکو میس» ازدواج کرد .این زوج 2پسر به نامهای مادیبا (تمبی) و ماکگاتو، و 2دختر داشتند که هر دو ماکازیوه نام گرفتند. ازدواج آنها پس از ۱۳ سال زندگی به طلاق کشیده شد. وینی مادیکیزلا-ماندلا دومین همسر ماندلا بهحساب میآید که حاصل ازدواج آنها 2دختر است. ازدواج وینی و ماندلا هم قربانی نزاع سیاسی شد. آخرین همسر ماندلا گراکا ماچل، بیوه سامورا ماچل، رئیسجمهور سابق موزامبیک و متحد کنگره ملی آفریقا بود که ماندلا در سال ۱۹۹۸ و همزان با جشن تولد در سن ۸۰ سالگی با او ازدواج کرد.
در فهرست تروریستی آمریکا
تا سال ۲۰۰۸ و با وجود گذشت ۱۴ سال از انحلال رژیم آپارتاید نام ماندلا و حزبش در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا بود.رژیم آپارتاید ماندلا را به تروریسم متهم کرده بود و این اتهام تا سالها بعد از پروندههای اطلاعاتی غربیها پاک نشد. حتی زمانی که مبارزه ماندلا به نتیجه رسید، رژیم آپارتاید سقوط کرد، او نخستین رئیسجمهور دمکراتیک و سیاهپوست آفریقای جنوبی شد و جایزه صلح نوبل گرفت هم آمریکا نام این قهرمان مردم آفریقا را از فهرست تروریستها خارج نکرد.
در زمان دولت جورج بوش کاندالیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا این وضعیت را خجالتآور خواند و بالاخره چند نفر از اعضای کنگره قول حل این مشکل را در آیندهای نزدیک دادند. سرانجام جورج بوش با امضای قانونی که به مناسبت نودمین سال تولد ماندلا به تصویب کنگره آمریکا رسید نام او و حزبش را از فهرست سازمانهای تروریستی حذف کرد.
بوکس بهعنوان مبارزه
ماندلا در هنگام تحصیل در دانشگاه به بوکس و دوومیدانی علاقهمند شد. در مدت ۲۷ سالی که بهخاطر مبارزه با رژیم آپارتاید در زندان بود هر روز صبح ورزشمیکرد. او بوکس را ورزشی مساواتخواهانه مانند مبارزاتش میدانست و در کتاب زندگینامهاش نوشته است: بیشتر از خشونت بوکس، از علم نهفته در آن لذت میبردم. اینکه یک نفر چگونه بدنش را برای دفاع از خود حرکت میدهد، چگونه از یک استراتژی برای دفاع و حمله استفاده میکند. بوکس مساواتخواهانه است. در داخل رینگ مقام، سن، نژاد و ثروت اهمیتی ندارد.
جملات طلایی ماندلا
امید سلاح نیرومندی است و هیچ قدرتی روی زمین نمیتواند کسی را از آن محروم کند.مرگ امری اجتنابناپذیر است. وقتی انسان کاری را انجام داده که آن را وظیفه در قبال مردم و کشورش میداند، میتواند با آرامش بخوابد. فکر میکنم من این تلاش را کردهام و به همین دلیل است که تا ابدیت آرام خواهم گرفت.آموختم که جسارت بهمعنای نبود ترس نیست، بلکه پیروزی بر آن است. انسان شجاع کسی نیست که نترسد، بلکه کسی است که بر آن ترس غلبه میکند.
سخنرانیهای طولانی، تکان دادن مشتها، کوبیدن بر میزها و قطعنامههای شدیداللحن که هیچ ارتباطی با شرایط عینی ندارد، برای ما اقدام جمعی به همراه نمیآورد و ممکن است آسیب زیادی به سازماندهی و مبارزهای بزند که داریم.هیچکس از ابتدای تولد بهدلیل رنگ پوست یا سابقه خانوادگی یا دین از فرد دیگری نفرت ندارد. انسان باید نفرتداشتن را یاد بگیرد و اگر بتواند نفرتداشتن را یاد بگیرد، میتوان عشق را به وی آموخت، زیرا عشق طبیعیتر به دل انسان مینشیند تا نفرت.آنچه در زندگی اهمیت دارد، صرف این حقیقت نیست که ما زیستهایم. تغییری که در زندگی دیگران پدید آوردهایم است که اهمیت زندگی ما را معین میکند.