ونداد و دوستانش بازی را بیشتر از دعوا دوست دارند. با این حال، تجربههایی از زمان عصبانیتشان در اختیار من گذاشتند. تجربههایی که در حین نوشتنشان خودکارم سرمازده شد و از کار افتاد و مجبور شدم از این نوجوانهای شاد، خودکار قرض بگیرم. خودکاری که بعد از نوشتن این گزارش، یادم رفت پسش بدهم و ماند یادگاری برای هفتهنامهی دوچرخه!
* * *
ونداد همین فن فت پا را به شوخی روی دوستش اجرا میکند و میگوید: «من دعوا را خوب بلدم، با این حال چندوقتی هست که دعوا را کنار گذاشتهام.»
افشین میپرد وسط حرفش و میگوید: «خیلی وقت است. آخرین دعوایش همین یکساعت پیش بود!»
بقیه میخندند و ونداد میگوید: «همیشه بعد از دعوا پشیمان میشوم، اما نمیدانم چرا باز هم دعوا میکنم!»
وسط اینهمه شلوغی و خنده و نقل خاطرههای دعوا، مهبد لبخند میزند و میگوید: من هیچوقتِ هیچوقت دعوا نمیکنم. نه اینکه زورش را نداشته باشم خوب هم دارم، ولی همیشه عصبانیتم را کنترل میکنم. وقتی با بعضی از همسن و سالهایم کار به جنگ لفظی میکشد، ماجرا را بیشتر کش نمیدهم. حتی اگر مجبورم هم کنند، من پایهی دعوا نمیشوم. شاید چون یکبار زشتی دعوا را از نزدیک دیدم؛ در بازار بزرگ بودم و دیدم که دو مرد در حال کتککاری هستند. آنقدر از اینصحنه بدم آمد که تصمیم گرفتم خودم هیچوقت چنین صحنه ای بهوجود نیاورم.
افشین میگوید: «من اهل دعوا نیستم، چون همیشه کتک میخورم! ولی اگر حسابی عصبانی شوم خوب بلدم کتک بزنم. همین هفتهی پیش با یکی از دوستانم در کلاس زبان دعوایم شد و...»
علی و کوروش دو دوست صمیمی هستند.
علی میگوید: «من از دعوا بدم میآید. همیشه وقتی عصبانی میشوم سعی میکنم خودم را کنترل کنم. مثلاً من و کوروش سر یک ماجرایی باهم دعوایمان شد، یعنی جنگ لفظی پیدا کردیم. ولی من خودم را کنترل کردم و کار به زد و خورد نکشید. حالا هم، با هم دو رفیق صمیمی هستیم.»
کوروش میخندد و میگوید: «البته من هم خودم را کنترل کردم.»
تصویرگریها: نگین مصلحی
هیچچیز، احترامبرانگیزتر از آدمی نیست که همیشه خشمش را کنترل میکند. اگر مهارت کنترل خشم را از نوجوانی تمرین کنیم، در آینده میتوانیم بسیار راحت بر خشممان غلبه کنیم. بر طبق آمار، بالاترین میزان قتل در ایران مربوط به نزاعهای خیابانی است و حدود ۷۶درصد قتلها حاصل عصبانیتهای لحظهای، بدون برنامهریزی قبلی و به لطف سلاح سرد همیشه در دسترس است! در بهار امسال نیز روزانه دو نفر با سلاح سرد کشته شدند و مردان چهار برابر زنان، قربانی قتل با سلاح سرد بودند. قتلهایی که به سادگی میتوانست اتفاق نیفتد، اگر مرتکبین فقط یکلحظه بر خشمشان غلبه میکردند.
«شجاع کسی نیست که نترسد، بلکه کسی است که بتواند بر ترسش پیروز شود».