به گزارش ایبنا دکتر محبوبه شرفی در کتاب «زندگی، زمانه و تاریخنگاری وصاف شیرازی» در هفت فصل به بررسی زندگینامه، فعالیتها و تاریخنگاری وصاف شیرازی پرداخته است.
نویسنده در فصل نخست با عنوان «وصاف شیرازی: زندگی، زمانه و آثار» به بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی زمانه وصاف پرداخته و با مروری بر زندگینامه و آثار وی، گرایشهای مذهبی وصاف را نیز بازخوانی کرده است.
فصل دوم «تاریخنگاری وصاف شیرازی» نام دارد که محتوا، مضامین و شکلشناسی اثر وصاف، منابع اطلاعاتی مورخ، اهمیت و ویژگیهای تاریخنگاری وصاف شیرازی و نثر و شیوه نگارش وی را واکاوی میکند. فصل سوم کتاب با عنوان «وصاف و علم تاریخ» درباره چیستی تاریخ، فایده و هدف تاریخ، روششناختی تاریخی وصاف و انتظارات وی از تاریخ و تاریخنگاری در تفکر وصاف است.
شرفی در فصل چهارم با عنوان «رویکرد تبیینی ـ انتقادی در تاریخنگاری وصاف شیرازی» به بررسی رویکرد تبیینی و بینش انتقادی در حوزه سیاست و عملکرد حکمرانان مغولی و عاملان حکومتی، همچنین در حوزه موضوعهای اجتماعی، علمی و فرهنگی پرداخته است.
شاخصههای هویت ایرانی در تفکر وصاف، گذشته مشترک تاریخی، پیوندهای مشترک اعتقادی، سرزمین واحد، ایران و بازنمایی آن در تاریخ وصاف، میراث فکری مشترک (اندیشه ایرانشهری) و بازتاب آن در تاریخ وصاف از اندیشه شاهی ایران باستانی، نهاد وزارت و نظام اخلاقی سیاسی، بستر تداوم اندیشه ایرانشهری موضوع فصل «هویت ایرانی و اندیشه ایرانشهری» بهشمار میرود. «نگرش دینی در تاریخ نگاری وصاف شیرازی» در فصل ششم این کتاب بررسی شده که در آن به نگرش هستیشناسانه وصاف، مشیتگرایی در تفکر او، رویکرد خردگرایانهاش در تحلیل تاریخ و مصادیق نگرش دینی در تاریخنگاری وی مانند ممالیک مصر، یهودیان و اسماعیلیان پرداخته شده است و فصل پایانی این کتاب با عنوان «از تاریخ سیاسی تا تاریخ اجتماعی»، مسایل اجتماعی، قیامها و جنبشهای ضد حکومتی و مسایل اقتصادی عصر را بررسی میکند.
بر اساس این گزارش یورش مغولان به سرزمینهای اسلامی، رخدادهایی چون براندازی حکومت خوارزمشاهیان، تسخیر قلاع اسماعیلیه و از میدان به در کردن این قدرت سیاسی ـ نظامی دیرپا، از میان بردن نهاد خلافت اسلامی و نماد آن، خلافت عباسی و بنیاد نهادن چندین قلمرو حکومتی مانند حکومت ایلخانی نیز از منظر قوم غالب، مسایلی بود که باید ثبت و ماندگار میشد. از سوی دیگر، هم مغولان به ثبت اخبار گذشتگان و بقای نام خویش دلبستگی فراوان داشتند و هم در میان ایرانیان زمینهها و شرایط مهیا بود. ایرانیان در تاریخ و ادب از سنتی غنی برخوردار بودند که آخرین حلقههای تکامل را میپیمود.
از دیگر سو، در همین سنت تاریخی و ادبی، ادیبان مورخی چون عطاملک جوینی و وصافالحضره شیرازی و دیوانسالاران مورخی چون رشیدالدین فضلالله همدانی و حمدالله مستوفی قزوینی به عرصه رسیدند. در کنار این عوامل، باید به برخی از نتایج سودمند هجوم مغولان هم اشاره کرد: برقراری حاکمیت سیاسی یکپارچهای از چین تا سواحل مدیترانه، راه برقراری ارتباطات و مبادلات فرهنگی میان اقوام و فرهنگهای مختلف و متنوع این قلمرو را هموار کرده بود و آمیختگی سنتهای فرهنگی نیز از عوامل اثرگذار در رشد تاریخنگاری این دوران به شمار میآید. بر پایه زمینههای یاد شده، دوران حاکمیت مغولان در ایران را باید یکی از مهمترین ادوار رشد و تکوین تاریخنگاری ایرانی دانست و عبدالله بن فضلالله شیرازی، مشهور به وصاف الحضره با اثر تاریخی خود با عنوان «تجزیهالامصار و تزجیهالاعصار» مشهور به تاریخ وصاف، یکی از مهمترین حلقهها و نمونههای این رشد و تکامل است.
نویسنده این کتاب از دیوانیان حکومتی عصر ایلخانی بود. وی نه تنها یک مورخ و ادیب، بلکه دانشمندی آگاه نسبت به بسیاری از علوم عقلی بهشمار میرفت. تاریخنگاری وصاف به دلیل ویژگیهایی چون گستردگی، فراوانی و تنوع اطلاعات، تعمق در علتها و انگیزههای حوادث و وقایع تاریخی و تبیین روند رویدادها با توجه به اصل علیت، دخالت دادن بینش اعتقادی در تحلیل و تبیین وقایع و حوادث تاریخی، رویکرد اجتماعی به تاریخ و پرداختن به مسایل اجتماعی و اقتصادی جامعه و محدود نکردن اثرش به یک اثر صرفا سیاسی و نظامی، عدم حاکمیت مطلق اندیشه مشیت الهی در تاریخنگاری وی، عدم حاکمیت نگاه حکومتی به تاریخ و غیرفرمایشی و دستوری بودن آن، جهاننگری و طرح مباحث ملل مختلف در قالبی نزدیک به تاریخ جهانی و نزدیک ساختن تاریخ به حکمت عملی با پرداختن به اندیشه سیاسی، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کتاب «زندگی، زمانه و تاریخنگاری وصاف شیرازی» تالیف محبوبه شرفی در 224 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای 10 هزار تومان از سوی پژوهشکده تاریخ اسلام به بازار نشر عرضه شده و در دسترس علاقهمندان حوزه تاریخ مغول قرار گرفته است