درست چهارسال پیش بود؛ سال اول راهنمایی. معلم ادبیات ما، خانم ایزدخواه، ما را تشویق به خریدن یک هفته‌نامه می‌کرد. می‌گفت مخصوص نوجوانان است.

مطلب‌های خوبی دارد. به انشانویسی‌تان کمک می‌کند. جدی‌اش بگیرید. اوایل اسمت را هم بلد نبودم. در کلاس هیچ‌کس بلد نبود. یکی می‌گفت موتور، یکی می‌گفت همانی که چرخ داشت! نمی‌دانم چرا، ولی اوایل زیاد جدی‌ات نگرفتم. اولین‌بار پریناز دوچرخه به‌دست در کلاس حاضر شد. اولین‌بار دوچرخه را وقتی در دست گرفتم که ویژه‌نامه‌ی تولدش را چاپ کرده بود و از همان‌موقع بود که تو به دغدغه‌ی پنج‌شنبه‌هایم تبدیل شدی... تولد تو بهانه‌ی آشنایی ما شد و برایم اتفاقی عزیز بود!

امسال چهارمین‌سالی است که با تو سالگرد تولدت را به فال نیک می‌گیرم. خوشحالم که با تو آشنا شدم و برخلاف خیلی‌ها تو را جدی گرفتم. ای بهترین اتفاق نوجوانی، تولدت مبارک.

امیدوارم تولد ۱۳۰۰ سالگی‌ات را جشن بگیری و بدون پنچری به راهت ادامه بدهی و روز به روز، هم‌رکابی‌های جدیدی را با خود همراه کنی!

فاطمه کردبچه

از کرج

 

عکس: کیمیا مذهب‌یوسفی از رباط‌کریم

منبع: همشهری آنلاین