از همان شیطنتهای عطاران وقتی برخلاف میل خود روی صحنه سالن نمایش برج میلاد آمد، صحنه در مشت کارگردانی بود که تجربه سالها سروکلهزدن با آدمهای کوچه و بازار را به بهترین شکل ممکن در یک اثر سینمایی کمخرج اما خوشساخت تزریق کرده بود. از همان اول هم «رد کارپت» وقتی با تیتراژ فیلم «کازینو» مارتین اسکورسیزی شروع و نامهایی چون رابرت دنیرو، جو پشی و شارون استون با عوامل ساخت فیلم عطاران تلفیق میشود، نشان میدهد که فیلمی طناز است.
یک کارگر عاشق بازیگری که در تولیدی پرچم کار میکند بدون اطلاع اطرافیان زمینه حضور در جشنواره کن را مهیا میکند و راهی فرانسه میشود. او در ایران کارگری ساده است که البته بهخاطر علاقه فراوان به سینما بهعنوان هنرور در چند فیلم حضور داشته و حالا ورودش به شهر کن و مواجهه با زرق و برق دنیای جشنوارههای بینالمللی و ستارههای هالیوودی او را در خود غرق میکند. هنرور عاشق سینما با چمدانی از مجلات سینمایی و پسته و تخمه ایرانی و البته یک طرح فیلمنامه، خودش را به کن رسانده تا شاید رئیس هیأت داوران آن دوره یعنی استیون اسپیلبرگ را ببیند و سوغات و طرحش را به او بسپرد و بتواند به بازیگری و دنیای هنر لبخند بزند اما در این دنیا برای یک سیاهی لشکر آس و پاس جایی نیست. عطاران که به اعتراف خودش بدون فیلمنامه فیلم را ساخته، در لحظه لحظه فیلم با شیطنتهای کلامی و رفتاری مخاطب ایرانی را با خود همراه میکند.
او موقعیتهای واقعی را ثبت میکرده و بعد به قول خودش شبانه پلانهای قبل و بعد این موقعیتها را مینوشته و میساخته و جالب اینکه با این اوصاف رد کارپت شسته و رفته و دلنشین از آب درآمده است. البته تدوین خوب و استفاده دقیق از موسیقی هم در نمایش فیلمی با ریتم دلنشین بسیار اثرگذار است. عطاران در نشست پس از نمایش رد کارپت هم شخصیت اصلی فیلم را بسیار شبیه خودش در روزهای دور دانست و از تلاشهایش برای گرفتن امضا از مرحوم خسرو شکیبایی یاد کرد و چرایی بازی در این نقش را هم بهخاطر همین همذاتپنداری با شخصیت اصلی داستان دانست.
رد کارپت فیلمی است که در اکران میتواند دل مخاطب را بهدست بیاورد و خوب بفروشد و این یعنی میتوان با اندکی خلاقیت و بدون هزینههای زیاد فیلمی ساخت که نه سالنش خالی شود و نه صدای اعتراضها بلند. بعد از نمایش موفق فیلم، باید حال و روز عطاران را به تازهکاری تشبیه کرد که توانسته روی فرش قرمز جشنواره کن یک خلاصه داستان ساده را بهعنوان سوژه فیلمی تماشاگرپسند به اسپیلبرگ بقبولاند....