همشهری آنلاین: برخی از روزنامه‌های یکشنبه-۲۰ بهمن- به موضوع شیوه انتقاد از دولت روحانی پرداختند.

حسن خیاطی در روزنامه جمهوری اسلامی با تیتر "انتقاد منصفانه و شرح صدر" موضوع شیوه انتقاد از دولت روحانی پرداخت:

"مسئولان و مردم به هم اعتماد کنند. انتقادها منصفانه باشد. دولت چند ماهی بیشتر نیست که سرکار آمده و باید فرصت داد که کارها را با قدرت پیش ببرند... هم منتقدان با دولت با شرح صدر برخورد کنند، هم دولت با منتقدان. همه به هم احترام بگذارند و ملاحظه هم را بکنند. دشمنان در داخل کشور نیز عواملی دارند. نگذارید عوامل دشمن از نقاط ضعف استفاده و خللی ایجاد کنند..."

جملات فوق، بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب است که در دیدار دیروز با جمعی از فرماندهان، مسئولان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که به مناسبت سالروز بیعت تاریخی همافران و افسران نیروی هوایی با امام خمینی در 19 بهمن ماه سال 1357 به ملاقات ایشان رفته بودند، ایراد گردید.این سخنان علاوه بر آنکه رهنمودهای دقیق به دولتمردان و فعالان سیاسی کشور است، نشان دهنده آینده‌نگری رهبر انقلاب نیز می‌باشد.

همه باید بپذیریم که برای افراد و گروه‌های ناکام در انتخابات 24 خرداد حق انتقاد از دولت محفوظ است. هر چند در مدت کوتاهی که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، آنها ساکت نبوده‌اند ولی به نظر می‌رسد تحت پوشش انتقاد، اکنون درحال برخورد غیرمنصفانه با دولت هستند.

اتفاقات چند روز اخیر در فضای سیاسی جامعه موید همین مطلب است و آشکارا نشان می‌دهد که جریان مخالف دولت توانسته پس از ماهها گرفتاری در شوک شکست انتخاباتی اکنون تعادل خود را باز یابد و حملات خود علیه دولت را به نظم و ترتیب بکشاند. هجمه گسترده علیه مذاکرات ژنو، اهانت مستقیم به رئیس دولت و دروغگو خواندن رئیس‌جمهور، بهره‌برداری سیاسی از نارسائی‌ها در نحوه توزیع سبد کالا و برخی اقدامات دیگر از جمله نمونه‌های این سازماندهی هستند.

تردیدی وجود ندارد که مخالفت با دولت و انتقاد از برنامه‌های آن تا زمانی که تبدیل به انتقام‌گیری نشود حق مخالفان است و هیچکس نباید بر آنان خرده بگیرد که چرا با دولت و برنامه‌های آن مخالفت می‌کنند. اما باید دید اقدامات اخیر واقعاً در قالب انتقاد می‌گنجد یا نوعی انتقام گیری سیاسی از دولت است؟

برای رسیدن به پاسخ این سؤال، توجه به چند نکته ضروری است. اول اینکه برای سنجیدن درستی و نادرستی یک عمل باید معیار و محکی داشته باشیم. در نظام جمهوری اسلامی ایران که برگرفته از آرمان‌های بنیانگذار این نظام برمبنای دین مبین اسلام و تعالیم اهل بیت علیهم السلام است، قانون اساسی تعیین سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی و همچنین نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام را برعهده رهبری نظام گذاشته است. اکنون کسانی که به بهانه انتقاد از مذاکرات ژنو، دولت را تحت فشار گذاشته و با انواع و اقسام هجمه‌های تبلیغاتی می‌نوازند و حتی پا را فراتر گذاشته و به صورت توهین آمیزی دولت و رئیس آن را دروغگو خطاب می‌کنند، باید پاسخ این سؤال را بدهند که چرا درحالی که رهبری نظام صراحتاً از مذاکرات ژنو و نمایندگان شرکت کننده از سوی دولت در این مذاکرات حمایت کردند و آنها را فرزندان انقلابی ملت خواندند، آنها سیل انتقاداتشان به این مذاکرات را متوقف نمی‌کنند؟ بنابر این شایسته است این افراد که در شعار همواره خود را ولایت‌مدار می‌پندارند در عمل نیز به رهبری تأسی نمایند و در عین حال این نکته را نیز در نظر بگیرند که مردم توان تفکیک میان گفتار و عمل صادقانه با کینه توزی عامدانه را دارند و این توانایی را بارها در صحنه‌های حساس سیاسی به نمایش گذاشته‌اند.

نکته دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، میزان شجاعت افراد در بازگشت ار راه اشتباه پیموده شده و یا حتی‌المقدور تلاش برای اصلاح آن است. در ماجرای توزیع سبد کالا توسط دولت یازدهم که انتقادات زیادی بر آن وارد شد و البته بسیاری از این انتقادات نیز درست بود، رئیس‌جمهور روحانی این شجاعت را داشت که رودرروی مردم بنشیند و بابت زحماتی که از قبل قصور مسئولان در نحوه توزیع سبد کالا برای مردم بوجود آمده عذرخواهی کند و اعلام نماید که وی و همکارانش تلاش می‌کنند معایب این طرح را اصلاح نمایند. آیا افراد شناخته شده‌ای که این طرح را بهانه حمله به دولت یازدهم قرار دادند، خود شجاعت این را داشتند که بابت حمایت‌هایشان از دولتی که 8 سال برخلاف موازین قانونی عمل کرد عذرخواهی کنند؟ آیا این افراد به واسطه آن حمایت هایشان شریک آسیب‌هایی که بر اثر ناکارآمدی دولتمردان سابق به مملکت رسید نیستند؟ چرا در آن سال‌ها تلاشی برای اصلاح امور نکردند و یا لااقل بابت مشارکت در کارهای غیرعقلانی دولت‌های نهم و دهم از ملت عذرخواهی نکردند و هنوز هم حاضر به عذرخواهی نیستند؟ همانگونه که حمایت از دولت یازدهم به منزله تأیید همه کارهای این دولت نیست و قطعاً بر این دولت و دولتمردان آن نیز انتقاداتی وارد است، منتقدین به دولت اگر ‌از موضع انصاف سخن بگویند، لااقل باید قدرالسهمی نیز برای عملکرد خود درباره مقامات دولت سابق قائل باشند تا ادعایشان قابل قبول‌تر به نظر آید.

واقعیت اینست که انتقادهای غیرمنصفانه امروز مخالفان با عملکرد دیروزشان همخوانی ندارد و نیازی به اشاره نیست که جمعی از این منتقدین که امروزه خود را موظف می‌دانند درباره هر چیزی اظهارنظر نمایند، در طول 8 سال گذشته با کوبیدن بر طبل خشونت، درصدد تحمیل عقیده خود به دیگران بودند و در عین حال در مقابل آن همه خودکامگی و آسیب رسانی به کشور دم بر نمی‌آوردند.

اکنون آگاهی و شناخت مردم از این افراد و گروه‌ها به حدی افزایش یافته است که تفاوت میان انتقاد صادقانه و منصفانه را از انتقام گیری غیرمنصفانه درک می‌کنند و اینگونه رویکردها نه می‌تواند مردم را به اشتباه بیاندازد و نه کمکی به این گروه‌ها برای خروج از انزوا خواهد کرد. طبعاً تنها عایدی این رویکرد مشکلاتی است که می‌تواند گریبانگیر کشور گردد. البته در این میان طبیعی است که دولتمردان هم باید به انتقادهای منصفانه پاسخی در خور و توأم با متانت بدهند و خود به گروه‌های ماجراجو که هدفی جز رسیدن به مقاصد خاص سیاسی ندارند، کمک ننمایند.

فراموشکارها

صادق زیباکلام . استاد دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت:

به همان میزان که میان «خس‌وخاشاک‌نامیدن» ناراضیان یا «کم‌سواد» خواندن منتقدان فاصله وجود دارد، به همان نسبت هم میان گویندگان آن دو سخن یعنی آقایان احمدی‌نژاد و روحانی فاصله است؛ بنابراین بر من خرده نگیرید که چرا این دو را کنار هم قرار دادم. خود نیز می‌دانم که نه این دو حرف از یک جنس هستند نه صاحبان آن از یک سنخ. منظورم از کنارهم‌قراردادن آنان، نشان‌دادن دو نکته، یکی اصلی و دیگری فرعی است. نکته اصلی اساسا آن است که ذات مسوولیت رسمی در ایران، خیلی تحمل مخالفت و خرده‌گیری ندارد. اغلب مسوولان و دولتمردان ما ترجیح می‌دهند مورد تعریف و تمجید قرار گیرند و در معرض نقدوانتقادبودن، خوشایند آنان نیست.

صدالبته که این وضعیت نه کار دیروز و امروز است و نه «ژن» یا «کروموزوم» خاصی در ما ایرانیان است که به آن میزان که عاشق تمجید هستیم، به همان اندازه و شاید هم بیشتر، از مخالفت و انتقاد خوشمان نمی‌آید. این بلا را تاریخ ایران و گذشته‌مان بر سر ما آورده و چاره آن، گذشت زمان است البته مشروط بر آنکه گذر زمان با چاشنی «توسعه سیاسی» همراه باشد. اصطلاحاتی مانند «انتقاد سازنده»، «سیاه‌نمایی»، «انتقاد مثبت»، «داشتن حسن‌نیت در انتقاد» و... جملگی، بیانگر این واقعیت تلخ هستند که مسوولان ما از انتقاد و ابراز نظر مخالف، خوششان نمی‌آید. این نکته اصلی بود.

اما نکته فرعی؛ از فردای بیان این موضوع توسط آقای روحانی که مخالفان توافق «ژنو» را «کم‌سواد» خواند، صف طولانی از اصولگرایان تشکیل شده و جملگی به ایشان حمله‌ور شده‌اند و می‌کوشند به وی درس اخلاق، آزادگی، دموکراسی، تحمل مخالف، احترام به افکار و عقاید دیگر و دروس مشابه اینچنینی بدهند.

 اصولگرایان به‌یکباره متوجه گوهر دموکراسی، ضرورت احترام به مخالف، وجود آزادی اندیشه و این‌دست مفاهیم شده‌اند. جالب است اصولگرایانی که وقتی جناب احمدی‌نژاد چندین‌میلیون شهروند تهرانی را «خس‌وخاشاک» خطاب کرد یادشان رفته بود که چیزی به اسم حقوق مخالفان و ضرورت احترام به آنان وجود دارد و یک‌شبه «جان لاک»، «جان استیوارت میل» و مبلغ روح‌القوانین «مونتسکیو» شده‌اند. جالب است اصولگرایانی که چهارسال آزگار «ستاره‌دار» شدن دانشجویان را دیدند اما عین خیالشان نبود حالا سخت دغدغه احترام به «آزادی» و «دموکراسی» پیدا کرده‌اند.

اصولگرایانی که شاهد محدودیت و «ممنوع‌الکاری» و بازنشستگی ده‌هانفر از استادان مملکت صرفا به‌دلیل مخالفت با سیاست اصولگرایان بودند و ککشان هم نگزید، به حول و قوه الهی امروز وجدان اجتماعی‌شان سخت بیدار شده است! جالب است اصولگرایانی که هشت‌سال تمام هر سیاستی را که خواستند درخصوص موضوعات مختلف به اجرا گذاردند، امروز به حول و قوه الهی، گروه‌گروه به توافق «ژنو» حمله‌ور شده و خواهان حضور در صداوسیما و دانشگاه‌ها و سایر اماکن عمومی پیرامون نقد و بررسی این توافق شده‌اند. 

در زبان انگلیسی لغتی هست به‌نام «HYPOCRACY». متاسفانه آنقدر سواد ندارم تا معادل فارسی آن را بدانم ضمن آنکه دورویی، معنی آن را نمی‌رساند. این واژه یعنی اینکه شما وقتی دولت محبوب و معجزه «هزاره سوم»تان به مردم «خس‌وخاشاک» می‌گوید عین خیالتان نباشد و رگ یا عصب سیاتیک طرفداری از آزادی بیان و احترام به مخالف و منتقدتان نگیرد اما اگر دولتی را که قبول ندارید به مخالف و منتقدان خود از گل کمتر بگوید و برخی از آنان را «کم‌سواد» بنامد به‌یک‌باره تمام عروق و اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک آزادی و دموکراسی‌خواهی و احترام به مخالف و منتقدان، آنچنان بگیرد که در دفاع از حق آزادی بیان از سوی مخالف، گوی سبقت را از «ژان‌ژاک روسو» و «استیوارت میل» بربایید.

عذرخواهی به‌خاطر سبدکالا

عبدالرسول وصال در روزنامه شهروند نوشت:

رئیس‌جمهوری از مردم به خاطر مسائل مربوط به سبد کالا عذرخواهی کرد. این نخستین‌باری است که یک مقام بلند‌پایه ایرانی در خصوص‌کاری از مردم عذرخواهی می‌کند. نفس عذرخواهی افراد بلند‌پایه می‌تواند مایه برکات و خیرات زیادی شود و باعث خوشحالی و غرور مردمی است که سال‌ها از این گونه حقوق ‌و الطاف محروم بوده‌اند.

 مدت‌ها بود دلمان برای چنین حقوقی تنگ شده‌بود. دولت‌های ایرانی هر چند با رأی مردم سرکار می‌آیند، اما چندان خودشان را وام‌دار مردم نمی‌دانند و بیشتر از محل فروش نفت حکمرانی می‌کنند، اما اینک به‌ یمن روی کار آمدن دولت‌روحانی و آشنایی ایشان با موضوع حکمرانی و حقوق ملت و دولت اتفاقات خوبی‌ درحال رخ دادن است. پایبندی به قانون ایفای صحیح دیپلماسی، دفاع از منافع ملی با روش‌های درست دیپلماتیک و ... که فعلا مجالی برای بیان همه آنها نیست، اما با همه اینها یک توصیه از سوی رئیس‌جمهوری محترم مورد نیاز بود که فراموش شد و آن توصیه مردم به صبر و بردباری بیشتر بود. راستی چرا همه روز اول به فروشگا‌ه‌ها هجوم بردند؛ مگر قرار بود هرکی‌هر‌کی شود و این سبد نصیب عده‌ای نگردد ، ما که از هرکی سوال می‌کنیم، سبدکالا را دریافت کرده است این همه هیاهو و دردسر و انتقاد برای چه بود که حتی رئیس‌جمهوری را هم به عذر‌خواهی واداشت. البته ای‌کاش رئیس‌جمهوری درکنار عذر‌خواهی از گیرندگان سبدکالا از منتقدان کم‌سواد خود هم عذر‌خواهی می‌کرد.

 رئیس‌جمهوری تحلیل درست و به‌جایی از وضعیت منتقدان دولت خود در دانشگاه‌شهید‌بهشتی ارایه فرمودند و اشاره کردند که همه حق انتقاد دارند و دولت باید صدای همه را بشنود، اما آنجا که کم‌سوادان را از‌ این حق محروم فرمودند، کار درستی نبود. عده‌ای معتقدند که اتهام کم‌سوادی به آن ‌گروه از منتقدان که رسانه‌های ‌زیادی در‌اختیار دارند و صبح و شام فریاد انتقاد سرمی‌دهند، ناروا بوده‌ است که این هم جای یک عذر‌خواهی دارد. حال اگر بخواهیم تا مصاحبه‌زنده بعدی منتظر بمانیم، شاید‌کمی دیر‌شود. پس بهتر است رئیس‌جمهوری محترم خود را آماده‌کنند و دراولین فرصت نسبت به اصلاح این نقطه‌نظر اقدام فرمایند و‌ اگر مایل به عذر‌خواهی نیستند، لااقل دراین‌باره توضیحی به منتقدان خویش ارایه فرمایند تا این سنت عذر‌خواهی همچنان برقرار و پررونق باشد.