این نوع از رئالیسم قبلاً در ادبیات ما هم اتفاق افتاده و قصد ما ورود آن به حوزه سینما بود. محسن مومنی شریف درباره دورنمای سینمای انقلاب اسلامی هم گفت: فکر میکنم اگر ما به هوش باشیم آینده سینمای انقلاب اسلامی روشن است. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد و بهنظر من نخستین دلیل این است که ما حرف برای گفتن داریم. واقعگرایی دینی عنصری است که میتواند وجه تمایز مکتب هنر انقلاب اسلامی با دیگر مکاتب هنری در جهان باشد.
2- طهماسب صلحجو رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینما در مدت 10روز برگزاری جشنواره فیلم فجر در برج میلاد دیده نشد. او درباره دلیل غیبت خود به آنا گفت: من معمولا فیلمها را در زمان اکران عمومی میبینم و درباره برنامههایی که در جشنواره انجام شده خبری ندارم. در واقع هیچ پیشنهادی از دفتر جشنواره به انجمن منتقدان برای برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ نشده و هر چه بوده بهصورت شخصی انجام شده است.
3- اظهارنظر عجیب و غریب رضا عطاران در نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «طبقه حساس» واکنشهای مختلفی در پی داشت. گروهی ازجمله کارگردان و تهیهکننده فیلم آن را یک شوخی دانستند و عدهای دیگر معتقد بودند یکی باید جلوی کارها و حرفهای عطاران را بهویژه در نشستها بگیرد. مجری برنامه 7 هم در اینباره از کمال تبریزی و جواد نوروزبیگی پرسید و البته آنها پاسخی سربالا به مخاطبان دادند. عطاران در آخرین شب برگزاری جشنواره در برج میلاد گفته بود حاضر است برای خنداندن مردم هر کاری بکند!
4- محمدرضا میرزامحمدی که کار طراحی صحنه و لباس و انتخاب لوکیشن پروژه «چند مترمکعب عشق» را انجام داده و در میانه راه از ادامه همکاری با این فیلم کنار کشیده است، از رعایت نشدن حقوق معنوی خود گلایه کرد. او به مهر گفت: تقریبا تمام کارهای اصلی طراحی صحنه و لباس فیلم را من انجام دادم اما حالا آبتین برقی در رشته طراحی صحنه و لباس چند متر معکب عشق نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده است.
5- کمال تبریزی با نوشتن یادداشتی از «امروز» سیدرضا میرکریمی تقدیر کرد. او نوشت: امروز از زمانهاش پیش افتاده چنان که درباره خودش هم همچون قهرمان فیلم قضاوت میشود؛ درک نمیشود و مورد بیمهری قرار میگیرد. امروز اگر فهمیده شود لذتبخش خواهد بود و در این میان کارگردان هم باید همچون قهرمانش در برابر سرزنشها سکوت کند. «امروز» فردا فهمیده میشود؛ همانگونه که دختربچه امروز یونس را میفهمد.
6- محمدرضا شهیدیفرد که پای ثابت تماشای فیلمهای جشنواره در برج میلاد بود، در یک برنامه زنده رادیویی نظر خود را درباره «خانه پدری» کیانوش عیاری چنین گفت: این فیلم خیانت به تاریخ و مردم این سرزمین است. وقتی مردم را اینچنین تعریف کردند بهنظرم دیگر در آن هیچ امر قابل اثباتی وجود ندارد. حرف زدن درباره یک دروغ هم باید به نیتی باشد و برای تأثیر که آن هم در فیلم دیده نمیشود؛ جز اینکه بگوییم ایشان در دورهای فیلم را ساخته که عصبانی و ناراحت بوده و البته این در فیلم دیده میشود. طبیعتا مردم هم این فیلم را پس میزنند. کسی منتظر نمیماند شما به او توهین و بیاحترامی و تاریخش را تحریف کنید، نشانیهای نادرست به او بدهید و بعد چیزی نگوید.