هفته گذشته خانواده خواهر 70ساله شهید لاجوردی با مراجعه به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران، خبر از ناپدید شدن مرموز این زن دادند. بررسیهای پلیسی نشان میداد روزی که زن سالخورده ناپدید شده بود، در خانه وی کلاس و مراسم مذهبی برپا بود و ساعاتی پس از مراسم وی ناپدید شده بود. تحقیق از کسانی که در این مراسم حضور داشتند نشان میداد که زن ناپدید شده در سلامتی کامل بوده و امکان اینکه وی در بیرون از خانه بهدلیل بیماری دچار حادثه شده باشد، وجود نداشته است. از طرفی او از نظر اجتماعی، موقعیتی مطلوب داشت و بیشتر اوقات در خانهاش کلاسهای مختلف دینی و مذهبی برگزار میشد و به همین دلیل بود که خانوادهاش میگفتند که ناپدید شدن وی مشکوک است. درحالیکه تحقیقات برای یافتن ردی از زن ناپدید شده ادامه داشت، روز بعد جسد زن سالخوردهای در اطراف شهرستان دماوند پیدا شد. نظریه کارشناس پزشکی قانونی حاکی از آن بود که این زن به قتل رسیده است و پس از اینکه تصویر او در سیستم جامع پلیس ثبت شد، مشخص شد که وی شباهت زیادی به خواهر شهید لاجوردی که از یک روز قبلتر ناپدید شده بود، دارد.
وقتی خانواده زن ناپدید شده جسد را شناسایی کردند و گفتند که قربانی کسی جز مادرشان نیست، تحقیقات پلیسی برای کشف راز جنایت شروع شد. از آنجا که مقتول در شرق تهران زندگی میکرد و جسد در دماوند پیدا شده بود، این فرضیه وجود داشت که وی با نقشهای از پیش تعیین شده به قتل رسیده است.
کارآگاهان پایگاه چهارم در تحقیقات انجام شده دریافتند که مقتول با کسی در بیرون از خانه اختلاف نداشته اما مدتی بود که با یکی از اعضای خانوادهاش بر سر ازدواج او اختلاف داشت. ماجرا از این قرار بود که یکی از بستگان مقتول، با زنی ازدواج کرده بود که مورد تأیید اعضای این خانواده نبود. بهخاطر همین موضوع اختلافاتی بین آنها پیش آمده بود و این اختلاف تنها انگیزهای بود که احتمال داشت در این جنایت وجود داشته باشد. مأموران که حدس میزدند عروس جوان بهخاطر این مخالفتها از مقتول کینه به دل گرفته باشد، او را بازداشت کردند و به بازجویی از وی پرداختند. این بازجوییها پس از چند ساعت نتیجه داد و این زن در ادامه تحقیقات به جنایت اعتراف کرد. پس از اعتراف، برای او قرار بازداشت صادر شد و از آنجا که محل پیدا شدن جسد در دماوند بود، متهم در اختیار مرجع قضایی این شهرستان قرار گرفت.