این هدیه چیزی نبود جز چاقویی تزیینی که این پسرجوان آن را همیشه همراه داشت تا مبادا پدر و مادرش متوجه وجود آن در خانه شوند.
درگیری خونینی که اتهام قتل را بر پیشانی رامین حک کرد، شامگاه دوم بهمنماه رخ داد. وقتی مأموران کلانتری 134شهرک غرب در جریان این درگیری قرار گرفتند راهی محل حادثه شدند. بررسیها حکایت از این داشت که درگیری میان 2گروه از جوانان و نوجوانان صورت گرفته و در این میان نوجوان 16سالهای به نام پوریا با ضربات چاقو مجروح شده است. نوجوان مجروح برای مداوا به بیمارستان منتقل شده بود و مأموران افراد شرکتکننده در نزاع را دستگیر کردند تا انگیزه این درگیری مشخص شود.
مرگ مغزی
درحالیکه اقدامات درمانی برای نجات پوریا آغاز شده بود، وی بهعلت خونریزی شدید و افت فشار دچار مرگ مغزی شد و تیم پزشکی بیمارستان نیز پس از تشکیل شورای پزشکی و انجام آزمایشهای مختلف، اعلام کردند که امیدی به بازگشت وی نیست و قربانی دچار مرگ مغزی شده است. با وجود این خانواده پوریا همچنان اصرار بر ادامه اقدامات درمانی داشتند تا اینکه قلب وی 19بهمنماه از تپش ایستاد و او جان باخت.
با مرگ وی، پرونده این جنایت پیش روی مأموران اداره دهم پلیسآگاهی پایتخت گشوده شد و آنها به تحقیق از افراد شرکتکننده در نزاع پرداختند تا اینکه سرانجام عامل جنایت شناسایی شد.
اعتراف
متهم 19ساله که تکفرزند خانواده و دانشجوی ترم اول دانشگاه است، دستگیر و در بازجوییهای نخست منکر حمل و استفاده از سلاح سرد شد اما وقتی شواهد را علیه خود دید، لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه به همراه 2 نفر از دوستانم داخل مجتمع تجاری گلستان روی سکوی حوض نشسته بودیم که چند جوان از مقابل ما عبور کردند. یکی از آنها برگشت و به ما گفت: چرا نگاه میکنید؟ ما نیز از آنها خواستیم که بروند اما آنها دوباره برگشتند و گفتند که اینجا محله آنهاست.
وی ادامه داد: درحالیکه برای صحبت از پاساژ بیرون رفته بودیم و دوستم در حال صحبت با یکی از آنها بود، ناگهان جوان دیگری شروع کرد به فحاشی. همین موضوع باعث درگیری شد. متهم افزود: تعداد آنها بیشتر از ما بود به همینخاطر با چاقویی که همراهم بود ضربهای به یکی از آنها زدم که وی مجروح شد. درحالیکه بهشدت ترسیده بودم و قصد فرار داشتم ضربهای دیگر به نفردوم که به قتل رسید زدم. همان موقع مأموران رسیدند و دستگیرمان کردند.
وی درخصوص حمل چاقو گفت: آن روز اتفاقی چاقو همراهم بود چراکه آن را دوستانم چند سال پیش به من هدیه داده بودند. در این مدت آن را در خانه پنهان کرده بودم تا اینکه شب حادثه وقتی از باشگاه به خانه آمدم متوجه شدم که چاقو از پشت پشتی مشخص است. از آنجا که پدر و مادرم مخالفند که من چنین وسایلی در خانه نگه دارم آن را برداشتم تا جایش را تغییر بدهم. همان موقع دوستانم به من زنگ زدند و پیشنهاد دادند تا به مرکز تجاری گلستان برویم. من نیز چاقو را زیر لباسم گذاشتم تا وقتی به خانه برگشتم آن را پنهان کنم غافل از اینکه برایم دردسر میشود.
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: متهم اصلی پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.