در این مدت مشاهده شده که در موارد زیادی در کشور ما، این مفهوم با عبارت مالیات بر ارزش افزوده یاد میشود. در اینباره هنگامی که میگوییم مالیات بر ارزش افزوده ممکن است گروهی چنین تصور کنند که این نوع مالیات، مربوط به ارزش افزوده یک فعالیت تولیدی میشود و به ارزش افزوده تعلق میگیرد. همچنین شاید این تصور بهوجود آید که این نوع مالیات، ماهیت یک نوع مالیات مستقیم را دارد، درحالیکه چنین نیست. در اینجا منظور از ارزش افزوده، آن ارزش جدیدی نیست که حاصل یک فعالیت تولیدی و به بیان دیگر، نتیجه یک فرایند تولید باشد. همچنین نباید برای گروهی چنین فکری پیش آید که مالیات مزبور توسط دولت، متناسب با میزان ارزش افزوده ایجادشده در یک واحد یا فعالیت تولیدکننده گرفته میشود.
مالیات ارزش افزوده شکل ویژهای از یک نظام پیشرفته مالیاتگیری از نوعی است که بهطور سنتی، مالیات غیرمستقیم نامیده میشود. البته در جدیدترین مباحث بینالمللی، دیگر اصطلاح مالیات غیرمستقیم بهکار نمیرود. در این مورد به عوض عبارت مالیات غیرمستقیم، صحبت از مالیات بر محصول میشود ولی میتوان گفت که طبق همان مفهوم سنتی باید مالیات ارزش افزوده را یک نوع مالیات غیرمستقیم دانست.
همانطور که یاد شد، مالیات ارزش افزوده که بهطور متداول میتوان آن را با نماد VAT نشان داد، یک نوع مالیات غیرمستقیم است. هر فروشنده و بهطور کلی هر تولیدکنندهای باید سهم یا درصدی از قیمت فروش کالاها یا خدماتی را که میفروشد، بهعنوان مالیات ارزش افزوده به دولت بپردازد. فروشنده یا تولیدکننده چنین مالیاتی را برای خریداران فاکتور میکند. فروشنده یا تولیدکننده معمولا تمام مالیاتهای فاکتور و دریافت شده را به دولت نمیپردازد، زیرا خود او نیز هنگام خرید محصولات واسطهای مانند مواداولیه، تشکیل سرمایه برای خرید ماشینآلات و تجهیزات و خرید کالاهای بازرگانی به فروشندگان دیگر، مالیات ارزش افزوده پرداخت کرده است. آن فروشندگان هم هنگام فروش کالاها و خدماتشان، مالیاتهایی از نوع ارزش افزوده را فاکتور و از خریداران دریافت کردهاند. بدینترتیب فروشنده یا تولیدکننده مورد نظر ما کاملا میداند که در خرید محصولات واسطهای مانند مواداولیه، خرید تجهیزات سرمایهای و خرید کالاهای بازرگانی چه میزان مالیات غیرمستقیم از نوع مورد بحث را پرداخت کرده است؛ یعنی مالیاتهایی که بهطور غیرمستقیم به دولت پرداخت کرده است.
با توجه به موارد یادشده، لازم نخواهد بود که فروشنده یا تولیدکننده مورد نظر ما تمام مالیاتهایی را که برای دیگران فاکتور کرده است به دولت بپردازد. در اینباره بدهی فروشنده یا تولیدکننده مورد نظر به دولت عبارت خواهد بود با ارزش کل مالیاتهایی که برای دیگران فاکتور کرده و گرفته است منهای مالیاتهایی از همین نوع که خود او به فروشندگان دیگر پرداخت کرده و فاکتور آنها را در اختیار دارد. بدینترتیب، فروشنده یا تولیدکننده مورد نظر، تنها بدهی باقیمانده خود را به دولت میپردازد. به همین علت در این مورد عنوان مالیات ارزش افزوده تعیین شده است. تمام فروشندگان و بهطور کلی، تولیدکنندگان به همین شکل عمل میکنند. در نتیجه نظام مالیاتی ارزش افزوده یک نوع نظام پیشرفتهای خواهد شد که در آن، تمام تولیدکنندگان آگاهی خواهند داشت چه میزان بدهی به دولت داشتهاند، چه مقدار از آن را پرداخت کردهاند و چه مقدار از بدهی آنها باقی مانده است. ملاحظه میشود در چنین نظام پیشرفتهای، خود دستاندرکاران فعالیتهای تولیدی باید نسبت به مالیاتهای غیرمستقیمی که پرداخت کردهاند و میزان باقیمانده بدهیشان به دولت آگاه باشند. بدینترتیب یک نوع نظارت توسط خود تولیدکنندگان در پرداخت مالیاتهای غیرمستقیم انجام میشود. چنین مالیاتهایی در نهایت توسط مصرفکنندگان نهایی و بهطور عمده خانوارها و همچنین نهادهایی که در ارتباط با مالیاتهای غیرمستقیم، بدهی به دولت ندارند و در نتیجه نمیتوانند آنها را از بدهیهای مالیاتی خود کسر کنند و از طرفی نیز نمیتوانند آنها را به واحدهای دیگر انتقال دهند، پرداخت میشوند. اکنون با درنظر گرفتن موارد یادشده بیایید به عوض بهکار بردن عبارت مالیات بر ارزش افزوده، بگوییم مالیات ارزش افزوده.
فریدون رسته - استاد دانشگاه