همشهری‌آنلاین: ساسان فاطمی،استاد و مدرس موسیقی دانشگاه تهران تازه‌ترین کتاب پژوهشی خود با عنوان«پیدایش موسیقی مردم‌پسند در ایران» با زیر عنوان «تاملی بر مفاهیم کلاسیک،مردمی و مردم‌پسند» را از سوی انتشارات ماهور روانه بازار کتاب کرده است.

 به گزارش همشهری‌آنلاین کتاب، چنانکه از نامِ اصلی‏‌اش پیداست، به پیدایش موسیقی مردم‏پسند در ایران می‏‌پردازد، اما این تنها دل‏مشغولیِ آن نیست.

عنوانِ دوم نشان می‏‌دهد که بحث بر سرِ مفاهیمی که امروزه در طبقه‏بندیِ عمده‏ی موسیقی‏ها محل مناقشه‏‌اند نیز بخشی از محتوای این کتاب را تشکیل می‌‏دهد. درواقع، نام‏گذاریِ موسیقی‏ای که موضوعِ اصلیِ این کتاب است و «مردم‏ پسند»دانستنِ آن، که معادلِ popular musicـِ انگلیسی گرفته شده است، نمی‏تواند بدون بحث درباره‏ی علتِ این نام‏گذاری و تعیین جایگاهِ این موسیقی در میان موسیقی‏های دیگر، که در ادبیات موسیقی‏شناسی معمولاً «کلاسیک» و «مردمی» نامیده می‏‌شوند، صورت گیرد. بر چنین بنیادی، کتاب، نه‏تنها قصد دارد شکل‏‌گیریِ موسیقیِ مردم‏پسند در ایران را مطالعه کند، بلکه این بلندپروازی را دارد که این نوع موسیقی را به یک نوعِ عمده در جهان موسیقی پیوند زده، در طی بحثی نظری، موقعیتِ این نوع عمده را در کنار انواعِ دیگر تا آنجا که در توانش است به‏ روشنی نشان دهد.

 به نوشته دکتر ساسان فاطمی در مقدمه کتاب محتوای کتاب حاضر ده سال پیش، در سال 1382، به‏عنوان جزئی از یک اثرِ بزرگ‏تر نوشته شد که به دلایلی تا کنون چاپ آن به تأخیر افتاد. درست به همین دلیل، یعنی از آن رو که مطالبِ این کتاب وابسته به اثری بزرگ‏تر بوده، باید تأکید کنم که بحث‏‌های نظریِ آن نمی‏‌توانسته است بیش از اندازه گسترده شود و باید آنها را یک طرح اولیه و فقط تأملی برمفاهیمِ «کلاسیک»، «مردمی» و «مردم‏‌پسند» دانست که می‏‌تواند اساس یک طرحِ بزرگ‏تر و جامع‌‏تر را تشکیل دهد.

از آن زمان، هم آثاری در این زمینه به فارسی انتشار یافته است و هم خودِ من به منابعی دیگر دسترسی یافته‏‌ام که توانسته‏اند منشاء الهام ایده‏‌های تازه‌‏ای باشند. با این حال، نوشته‏‌های ده سالِ پیش، جز در موارد مقطعی و نادر، به‏ ویژه در برخی از ارجاعات به منابعِ تازه، مشمولِ بازبینی نشدند؛ بیشتر از آن رو که درگیرشدن در تکمیل و گسترش مطلب می‏‌توانست چاپ و انتشار آن را باز به تأخیر اندازد.

آقای فاطمی می‌نویسند: پرسش اولیه‌‏ای که محرکِ من در نوشتنِ این مطالب بود به دسته‏ بندی‏های عمده‏ ی موسیقی ارتباط نداشت، بلکه این بود که موسیقیِ مردم‏پسندِ ایران از چه در وجود آمده است و آیا ریشه‏‌هایی در موسیقی‌‏های مختلفِ کشور دارد یا نه. در جستجوی پاسخ به این پرسش، پیش از همه دسته‏ بندیِ خودِ موسیقیِ مردم‏ پسندِ ایران ضرورت پیدا کرد تا به من نشان دهد که انواع مختلفِ آن می‏‌توانند ریشه‌‏های متفاوتی داشته باشند. یکی از این ریشه‏‌ها که کاملاً غربی بود مرا نسبت به خاستگاهِ موسیقی مردم ‏پسندِ غرب، که درواقع باید آن را خاستگاهِ موسیقیِ مردم‏پسند به‏طور کلی در نظر گرفت، کنجکاو کرد و سرانجام، در جستجوی ریشه‏‌های این یکی که خود را در موسیقیِ کلاسیکِ غرب پنهان کرده بود، پژوهش به سمتِ یک بحث نظری درباره‌‏ی تقسیم‏ بندی‏‌های عمده‏ ی موسیقی و مفهومِ مِزو میوزیک کشیده شد.

این مفهومِ آخر، در کنارِ نتایجِ جستجوی اولیه مربوط به ریشه‏‌های موسیقیِ مردم‏ پسندِ ایران، باعث شد که مطلب با معرفیِ تصنیف، یعنی مِزو میوزیکِ موسیقیِ ایران، آغاز شود. به این ترتیب، فصل‏‌های اول و دوم به این گونه‏‌ی موسیقایی و تحولِ آن، که راه را برای تبدیلِ آن به موسیقیِ مردم‏ پسند باز کرد، اختصاص یافت.

بحثِ نظری درباره‏ ی دو نوع موسیقیِ کلاسیک و مردمی موضوع فصل سوم شد تا همه چیز برای فصل چهارم ــ که به خاستگاه و ویژگی‏‌های موسیقی مردم ‏پسند، به‏ طور کلی، و به انواعِ این موسیقی در ایران و خاستگاه ‏های آن اختصاص دارد ــ هم از نظر تئوریک و هم از نظر گونه ‏شناسیِ یکی از مهم‏ ترین اجزای تشکیل ‏دهنده ‏ی موسیقی مردم ‏پسند درایران آماده باشد.

لازم به ذکر است که در پیداکردنِ مصداق‏ های بحثِ فصل‏‌های سوم و چهارم  مولف کوشده است تا حدی از مرزهای ایران فراتر رود و به ‏خصوص به فرهنگ‏های نزدیک با فرهنگِ ایرانی بپردازد. به نظر می‌رسد این کار برای فصل سوم ضرورتِ تام داشت، چرا که بحث نظری می‏ بایست با مثال‏‌های متعدد استحکام می‏‌یافت (هرچند معترفم که این مثال‏‌ها می‏‌توانستند بسیار مفصل‌‏تر باشند). اما ادامه‏ ی آن در فصل چهارم را بیشتر وابستگیِ مطالبِ این کتاب به آن اثرِ بزرگ‏تر توجیه می‏‌کند. 

 به نوشته آقای فاطمی :«با تمام اختصاری که اثرِ حاضر دارد و با وجود این که بسیاری از محورهای اساسیِ آن را می‌‏توان و باید، با تکیه بر منابعی که بعداً به دست آوردم و نیز با تکیه به تأملاتِ بعدی‏ام، به شکل متقاعدکننده‌‏تری بسط داد، من هنوز پس از ده سال به آنچه در آن آورده‏‌ام اعتقاد دارم. اگر روزی بازبینی و تفصیلی در کار باشد، که آرزوی من این است که چنین باشد، بعید می‏‌دانم در بنیادهای آن تغییری حاصل شود.»

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها