فریدون صدیقی: هر تغییر و اصلاح شکلی و موضوعی یک رسانه فراگیر- اینجا همشهری و تولد همشهری‌دو- قطعاً معطوف به ارتقای دانش مخاطب برای مهارت‌آموزی‌های نوبه‌نو در سبک زندگی است. پس مطمئن هستم همکارانم به ناچار پایبند به این چند اصل در «همشهری دو» هستند.

الف؛ نوشته‌ها نباید به خواننده تنها احساس زنده بودن بدهد بلکه می‌باید به احساس اعتلای زندگی برسد. بنابراین انتخاب موضوع، محتوا و پرداخت جذاب و نه تکراری ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

ب؛ مطالب هر چه هست و در هر صورتبندی مثل یادداشت، گزارش، مصاحبه، عکس و گرافیک می‌باید بیان‌کننده واقعیت‌ها، نیازها و نگرانی‌های صادقانه و صمیمانه خوانندگان باشد، بنابر این پرداختن به هیجانات انفجاری و نیازهای تفننی را سرگرمی بدانیم نه سبک زندگی و توجه کنیم حتی پاسخ به نیازهای تفننی مخاطب هم می‌باید در ذات خود بسترساز پاسخ به نیازهای اعتلابخش باشد.

ج؛ روزنامه‌نگار نقاش نیست که تابلو خلق کند برای آویختن به ستون دیوار یا سینه نمایشگاهی با مخاطبان محدود، روزنامه‌نگار باید و می‌باید اثری تولید کند که بازگو‌کننده نیاز مخاطبان فراگیر در آستانه ورورد به فردا باشد؛ خوانندگانی که هر روز شاهد سبک‌های متکثری از زندگی در شبکه‌های ارتباطی مثل اینترنت و ماهواره هستند.

د؛ هر تغییر و اصلاح رسانه‌ای به‌ویژه در رسانه‌های پرمخاطب تغییر ذائقه، گفتار و رفتار می‌سازد یعنی شیوه‌های نو‌به‌نوی زندگی، چرا که رودخانه امروز رودخانه دیروز نیست و رودخانه فردا هم نخواهد بود.

هـ ‍؛ توجه کنیم هر سبکی از زندگی در اقلیم متنی و فرامتنی خود در تبادل دانسته‌ها و یافته‌ها با دیگر اقلیم‌هاست. بنابراین باید بدانیم در این تبادل و تعامل، ترویج سبک زندگی در روزنامه با رادیو و تلویزیون و حتی مجله متفاوت است. پس «همشهری دو» باید صورتگر نوبه‌نوی خودش باشد نه بازتکرار‌کننده رخسار پریده دیگران.
چنین خواهد بود.