از نویسندهها پرسیدیم که چرا دوست دارند نوجوانان کتابهای جدیدشان را بخوانند و آنها هم در کنار معرفی کتابشان به این سؤال جواب دادهاند.
* * *
سیامک گلشیری امسال با دو رمان «بردیا و ملکه سرزمین عاج» از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و «شبِ شکار» از نشر افق به نمایشگاه کتاب آمد. او دربارهی رمانهایش میگوید: «بردیا و ملکه سرزمین عاج، داستان پسربچهای است که یک شب دیروقت نسخهای عجیب از هزار و یک شب گیر میآورد و وارد یکی از داستانهای آن میشود. فکر میکنم چون نوجوانان خیلی به ماجراجویی و کتابهایی که پر از ماجرا و اتفاق است علاقه دارند، برایشان کشش داشته باشد. این کتاب به گذشته برمیگردد و پر از اتفاقاتی است که تا حدودی فانتزی است.
«شبِ شکار» هم آخرین رمان از مجموعهی خونآشام است. این مجموعه داستان نویسندهای بود که وارد زندگی خونآشامهایی میشود که در تهران هستند و در قسمت آخر بالأخره به محل زندگی آنها راه پیدا میکند. بهغیر از ماجرا و قصه که نوجوانان را دنبال خودش میکشاند، یکی از دلایلی که نوجوانان به این رمان علاقهمند میشوند، این است که در جایی اتفاق میافتد که برای همه آشناست.»
سیامک گلشیری علاوه بر این دو رمان، مجموعهی کامل «خون آشامها» در چهارجلد از نشر افق، چاپ جدید «آرش و تهمینه» و رمان «اولین روز تابستان» از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را هم در نمایشگاه کتاب داشت.
مهدی رجبی هم دو رمان چاپ اول به نامهای «کنسرو غول» و «کابوس اسب» دارد که هر دو را نشر افق منتشر کرده است. رمان کنسرو غول، به گفتهی نویسنده، فضای فانتزی روانشناختی دارد و روایتگر هیجانها، ترسها، اضطرابها و تخیلهای دوران نوجوانی است. در کنسرو غول لحظات ترس، طنز و دلهره با نگاهی به ژانر فیلمهای گانگستری نوجوانانه وجود دارد.
رجبی دربارهی داستان کتاب و دلیلی که آن را به نوجوانان پیشنهاد میکند میگوید: «داستان نوجوانی است که دفترچه خاطرات یک جنایتکار را پیدا میکند و میخواهد در زندگی از او الگو بگیرد و نترس و خشن باشد. مهمترین چیزی که برایم مهم بود سرگرم کردن مخاطب بود و اینکه به هیجانات و فکرها و دلواپسیهای او احترام بگذارم و سعی کنم جهانش را از دید شخصیت اصلیام بفهمم.»
کابوس اسب کتاب جدید این نویسنده یک اقتباس آزاد از منظومهی «همای و همایون» خواجوی کرمانی و کتابی عاشقانه است. شرح دلدادگی یک شاهزاده و سفر پرماجرای او برای پیداکردن عشقش که همراه با اتفاقات عجیب و غریبی است که معنای نمادین دارد و به نوعی امتحان است.
آتوسا صالحی امسال با دو کتاب «سیاوش» از مجموعهی «نامه نامور» از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مجموعهی داستان «یکی نبود یکی بود» از نشر پیدایش به نمایشگاه کتاب آمده بود. سیاوش، بازآفرینی داستان سیاوش شاهنامه از زبان چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش است. او دربارهی این کتاب میگوید: «این کتاب روایت متفاوتی از داستان سیاوش است که از نگاههای مختلف به این شخصیت نگاه میکند. تلاش کردهام به این شخصیت شاهنامه نگاه مدرنی داشته باشم.»
کتاب دیگر او «یکی نبود یکی بود» مجموعه داستانهایی با تصویرگری سحر خراسانی است. به گفتهی نویسنده، در این کتاب با بازآفرینی افسانهها روبهروییم؛ هم افسانههایی که وجود دارند و هم افسانههایی که به قول نویسنده مندرآوردی است. آتوسا صالحی میگوید: «سعی کردم نگاه مدرنی به افسانهها داشته باشم و با نگاهی طنز و تلفیقی از گذشته و امروز آنها را بازآفرینی کنم.»
از صالحی، رمان «حتی یک دقیقه کافی است» از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مجموعهی شعر «دلم برای تو تنگ است» از پیدایش هم تجدید چاپ شده است.
طنز و ناسازگاری
سیدسعید هاشمی نویسندهی کتابهای طنز، امسال با یک رمان و یک مجموعه داستان جدید به نمایشگاه کتاب آمد. «قندآباد» از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، داستان طنزی است که شخصیتهای اصلی آن یک معلم و دانشآموزند که سر ناسازگاری دارند و همین موضوع موقعیتهای طنزی را در این رمان نوجوان ایجاد میکند. هاشمی دربارهی این کتاب میگوید: «فضای کتاب کاملاً ایرانی است و از عناصر دفاع مقدس هم در آن بهرهگیری شده که بچهها به آن علاقه دارند. همچنین زبان طنز و موقعیتهای بانمکی ایجاد میکند که حدس میزنم بچهها را جذب کند.»
کتاب دیگر او «عشق با نان اضافه» است که میتوانید آن را در انتشارات کتاب چرخفلک پیدا کنید. به گفتهی هاشمی: «این مجموعهی داستان، به موقعیتهای طنز شهری میپردازد و فکر میکنم بهخاطر طنز و تضادی که بین شخصیتهای داستان بروز میکند، خوانندهها آن را دوست داشته باشند.»
از این نویسنده کتابهای «محله میکروبخان»، «توی پرانتز» و «وام دماغ» از انتشارات کتاب چرخفلک هم تجدید چاپ شدهاند.
علیاصغر سیدآبادی، امسال سه بازنویسی از شاهنامه دارد. «شاهی در پوست پلنگ»، «کاخی که فروریخت» و «فریدون و پسرانش» از مجموعهی «پنجرهای نو به شاهنامه» از نشر پنجره منتشر شدهاند. او دربارهی اینکه چرا دوست دارد بچه ها این سه کتاب را بخوانند، میگوید: «میدانید که شاهنامه صرفاً یک کتاب قطور شعر یا داستان نیست. فردوسی کوشش کرده است در شاهنامه میراث فرهنگی ایرانیان را گردآوری کند و بخشهای مهمی از اسطورهها و حماسهها و داستانها و تاریخ ایران را از روزگار باستان تا دورهی نزدیک به خودش گردآوری و آنها را به زبان ادبی بازگویی کنند. شاهنامه پنجرهای است که فردوسی رو به گذشتهی ایران گشوده است. ما از این پنجره گذشتهی خود را تماشا میکنیم، گذشتهای که تمام نشده است، تمام نمیشود و هنوز ادامه دارد.
من که شاهنامه را برای نوجوانان بازنویسی کردهام، گزارشی از تماشای خودم نوشتهام. هر آدمی از این پنجره نگاه کند، چیزهایی توجهش را جلب میکند. چیزهایی میبیند که دیگران ندیده یا کمتر دیدهاند.
پنجرهی شاهنامه آنقدر جذاب است که اگر بازش کنید، در داستانهای تلخ و شیرینش غرق میشوید. من از این پنجره نگاه کردهام و دیدنیهایم را در کتابهایی نوشتهام.» این سه کتاب با زبانی داستانی و نوجوانانه و با توجه به مسایل امروز ایران نوشته شده است.