تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۶

شعر> بابک نیک‌طلب:

                    قايق

وقتي كه به حوض آمدي ، بادي سرد

چرخي زد و از كنار من دورت كرد

حيف است در آب ناگهان غرق شوي

اي قايق كاغذي ! به ساحل برگرد...

 

                    دريا

غوغاي غريب مرغ‌ها را بپذير

درساكت صخره‌ها صدا را بپذير

قايق، ماهي، ماسه، صدف، ساحل، موج

دريا! دريا! سلام ما را بپذير...

 

             تنگ بلور

نزديك تو هستم و چه دورم ، اما

بي تاب در آبم و صبورم ، اما

من ماهي آزادم و جايم درياست

زنداني اين تنگ بلورم، اما...