او با سرودن این منظومه بلند توانست در زنده نگهداشتن زبان پارسی نقش مؤثری ایفا كند؛ بهطوری که امروزه بعد از گذشت هزار و اندی سال از سرودن آن، شاهنامه هنوز هم در دنیا مورد توجه است و تقریباً به تمام زبانهای زندهی دنیا برگردانده شده است.
جالب است بدانید که فردوسی در شاهنامه تنها از ۸۶۵ کلمه عربی استفاده کرده است. این حماسهی منظوم اسطورهها، افسانهها و تاریخ ایران را از ابتدا تا فتح آن بهدست عربهای مسلمان در سدهی هفتم میلادی روایت میكند. به این ترتیب چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان را به تصویر کشیده است. داستانها و افسانههای این شاهکار ادبی همیشه دستمایهی خلق آثار دیگری بوده و هنرمندان زیادی از آن بهعنوان منبع الهام استفاده کردهاند.
عربعلی شِروه، هنرمند مجسمهساز، نقاش و سفالگر ایرانی از هنرمندانی است که اعتقاد داشته شاهنامه چراغ راه است و میتواند آدمیان را از بدی دور و به نیکی نزدیک کند. شروه از خانوادهها میخواست که به فرزندان خود شاهنامه خواندن را بیاموزند تا با این مجموعهی غنی از آموزهی زندگی آشنا شوند.
استاد شروه در راستای همین باور، نمایشگاههای متعددی برگزار کرد که در آنها از داستانهای شاهنامه برای خلق آثار استفاده شده بود.
چند سالی است که تعدادی از هنرمندان فعال در نقاشی و مجسمهسازی راه شروه را در پیش گرفتهاند و هرسال در روزهای نزدیک یا بعد از بزرگداشت فردوسی نمایشگاهی را در گالری لاله برگزار میکنند. در این نمایشگاه، هر هنرمند اثری را كه با استفاده از یکی از داستانهای شاهنامه خلق کرده به نمایش میگذارد.
نمایشگاه گروهی «شاهنامهنگاری» که به یاد استاد شروه برگزار شده، شامل آثاری با روشهای مختلف است، از جمله گواش روی مقوا، رنگ روغن روی مقوا، ترکیب مواد روی بوم یا پارچه و.... درمیان این آثار سه مجسمه سرامیک نیز بهچشم میخورند: «گذر سیاوش از آتش»، «اسکندر و دو درخت» و «خلعت فرستادن خسرو پرویز برای بهرام چوبین». نزدیکتر که میروم، کنار مجسمهها نام مرضیه قرهداغی را میبینم، یکی از شاگردان شروه و همسر او. از قرهداغی دربارهی علاقهی شروه به شاهنامه میپرسیدم، «چه چیزی شاهنامه را برای شروه خاص میکرد؟»
او میگوید: «همیشه به یاد دارم که شروه، شاهنامه میخواند و به همه هم توصیه میکرد آن را بخوانند. شروه برای کسانی که سعی در زنده نگه داشتن هویت و ارزشهای ایرانی داشتند، ارزش زیادی قائل بود و فردوسی را از همین افراد میدانست که باعث زنده نگهداشتن زبان پارسی شدهاند و چه بسا اگر او نبود و شاهنامهاش وجود نداشت، شاید هیچکدام از ما دربارهی گذشته خودمان چیزی نمیدانستیم.»
او همچنین دربارهی مجسمههای سرامیک خودش توضیح میدهد: «شروه کلاسهایی داشت که در آنها شاهنامه میخواند و از هنرجویان میخواست براساس نگاه خودشان، تصویری بسازند، در همین کلاسها بود که من مجسمهسازی از داستانهای شاهنامه را شروع کردم و هنوز هم به آن مشغول هستم.»
بعد از دیدن تمام تابلوهای نمایشگاه، به دنبال راهنمای نمایشگاه میروم، رضا هدایت که خودش هم در نمایشگاه اثر دارد، دربارهی شکلگیری این نمایشگاه میگوید: «نمایشگاه شاهنامهنگاری به یاد استاد شروه که از نقاشان و مترجمان بنام کشور بود و دین مهمی به گردن جامعهی هنری داشتند و همچنین به بهانهی بزرگداشت فردوسی برپا شده است.»
او ادامه میدهد: «شاهنامه یک منبع تصویری بینظیر و یک اثر هنری به تمام معنا است و شایستگی پرداخت به آن را دارد، به شکلی که میتوانیم شاهد تولید فیلمها و انیمیشنهایی از روی آن باشیم تا جایگاه واقعی خودش را در میان مردم پیدا کند. برخی گمان میبرند که شاهنامه تنها داستان شاهان را بیان میکند،
در صورتیکه اینطور نیست، در شاهنامه ما شاهد جنگ خیر و شر هستیم، شاهنامه به ما یاد میدهد که دروغ نگوییم و از حرص و آز دوری کنیم.»
اثرِ جمشید حقیقتشناس
اثرِ ناصر محمدی
«عربعلی شروه»، اثرِ حمید رضا قیاسی
اثرِ صادق تبریزی
اثرِ هانیبال الخاص