و از همين جا راه سوم آغاز ميشود. هزاران دانشجو در رشتههاي مختلف براي سيراب كردن اين عطش راهي حوزهعلميه ميشوند و يكي از معروفترين حوزههاي علميه كه فارغالتحصيلان را براي كسب علوماسلامي دور هم جمع كرده مدرسه علميه معصوميه قم است. براي آشنايي بيشتر با اين مدرسه به قم رفتيم و با چند طلبه گفتوگو كرديم تا روشنتر شود چه چيزي باعث ميشود پاي دانشجوي مهندسي دانشگاه صنعتي شريف يا پزشكي دانشگاه تهران يا دهها دانشگاه ديگر به حوزهعلميه بازشود.
مصطفي اميري
فوقليسانس فلسفه از دانشگاه علامه طباطبايي تهران
دروس دانشگاه من را راضي نكرد
«عمق دادن به مسائل ديني باعث شد كه من بعد از گرفتن فوقليسانس فلسفه از دانشگاه علامه طباطبايي به حوزه بيايم و الان هم از اينكه چنين انتخابي داشتهام، راضيام.» اين پاسخ مصطفي اميري بود؛ نخستين طلبهاي كه پاي صحبتهايش نشستيم و پرسيديم چرا از دانشگاهي مثل علامه طباطبايي به حوزه آمدي؟ مصطفي كه اصلاتا از بچههاي جنوب است 5 سالي ميشود كه پس از گرفتن مدرك فوقليسانس به حوزه و مدرسه علميه معصوميه قم آمده و مثل اكثر طلبههاي اين مدرسه هنوز معمم نشده است. مصطفي درباره حضورش در حوزه گفت: «وقتي وارد دانشگاه شدم خيلي به كسب علم علاقه داشتم و در كنار آن بهدنبال رشد معرفتي. وقتي ليسانسم را گرفتم به اين اميد رفتم فوقليسانس كه در رشته فلسفه اسلامي معارف بيشتري كسب كنم اما اينطور نشد. دروس دانشگاه من را راضي نكرد. وقتي فهميدم كه حوزهعلميه معصوميه از بين فارغالتحصيلان دانشگاهي، طلبه ثبتنام ميكند در آزمون طلبگي شركت كردم و وارد حوزه شدم». تغيير مشي زندگي از دانشگاه به حوزه قطعا پستي و بلنديهاي خاص خود را دارد كه اين مسئله از ديد مصطفي اينطور بود؛ «ابتداييترين مسئله براي دانشجويي كه قصد دارد طلبه شود جبر اجتماعي است؛ همه در مشورتهاي خود توصيه ميكنند كه ميتواني با مدرك خود كار خوبي داشته باشي. اين در حالي است كه در زندگي طلبگي بايد به كمترين سطح زندگي قناعت كرد و همين مسئله باعث شد كه من بيشتر جذب حوزه بشوم چرا كه بهنظر من بايد با كمترينها ساخت و زندگي كرد و به جاي تجملات و به فكر پول بيشتر بودن، سطح علم و آگاهي از دين را بالا برد.»
محمود گيلك
كارشناسي كامپيوتر از دانشگاه پيام نور گنبدكاووس
همسرم مشوقم بود
محمود گيلك طلبهاي است كه در رشته علوم كامپيوتر تحصيل كرده و از شهرستان گنبدكاووس استان گلستان به قم هجرت كرده تا دروس طلبگي را فرا گيرد؛ «من در دانشگاه پيام نور شهرستان گنبدكاووس تحصيل ميكردم و پس از گرفتن ليسانس در سال88 وارد حوزه شدم. همان زمان در دانشگاه هم علاقه زيادي به دروس اسلامي داشتم و دوست داشتم كه دروس حوزوي را فرا بگيرم. معتقدم امامزمان(ع) نياز به سربازاني دارد كه بر علوم اسلام تسلط كامل داشته باشند و وقت خود را پاي اين دروس گذاشته باشند.»
يكي از واقعيتهاي حوزه، مسائل اقتصادي است و اين مسئله قطعا براي متاهلين سختتر خواهد بود؛ «من قبل از ورود به حوزه متاهل شده بودم و فقط مادر و همسرم از ورود من به حوزه خوشحال شدند و حتي مشوقم بودند. حتي پدرم علاقه داشت كه من وارد ارگان دولتي يا شركتي خصوصي شوم تا كسب درآمد بيشتري داشته باشم و با آمدنم به حوزه مخالفت كرد. به لطف خدا و توسل به معصومين(ع) ايشان هم راضي شد.» او درباره زندگي متاهلي هم صحبتهايي داشت: « در اين مدتي كه درس طلبگي را ميخواندم همسرم بسيار كمك حال من بود. با اينكه اهل قم نبوديم اما حاضر شد با من به اين شهر سفر كند و از خانواده دور باشد كه اين براي من بسيار ارزشمند بود. اگرچه تنها منبع درآمد من شهريه طلبگي است و گراني بيداد ميكند اما به لطف خدا توانستهايم كه زندگي خوبي را كنار هم داشته باشيم. حتي با زندگي ساده خود براي جوانان فاميل هم الگو شدهايم».
سيد عليرضا مدرس
فارغالتحصيل صنايع شيمي از دانشگاه شريف
لبيك به سخنان رهبر انقلاب
يكي از طلبههايي كه رئيس مدرسه هم علاقه داشت با او گفتوگو كنيم سيدعليرضا مدرس بود؛ فارغالتحصيل صنايع شيمي از دانشگاه شريف كه حالا در كسوتطلبگي قرار گرفته است. ورودش به حوزهعلميه براي پاسخ اين سؤال بوده كه «آيا در اينجايي كه ما هستيم همه ظرفيت وجودي ما به بهرهبرداري ميرسد؟» سيدعليرضا خودش در اين باره ميگويد: «اين پرسش اساسي از سال دوم دانشگاه براي من و چند نفر از دوستانم شكل گرفت و همان موقع ما در جستوجوي پاسخ به آن در صحبتهاي رهبر معظم انقلاب جستوجو كرديم.» سيدبهدنبال آن بود كه چگونه ميتوان از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب رسيد؛ «در بين سخنان رهبر معظمانقلاب يكي از آرمانهايي كه ايشان تبيين كرده بودند ايجاد تمدن اسلامي در راستاي بسط و گسترش انقلاب اسلامي بود كه نقطه استراتژيك آن هم مسئله فرهنگ است. باز در همين سخنان متوجه شديم كه داعيهدار مسائل فرهنگي انقلاب اسلامي حوزه و حوزويان هستند. متوجه شديم كارهاي فرهنگي ما از خرد جمعي برخوردار است اما نميتوان گفت از خرد ديني هم برخوردار است. همين شناخت از نقاط ضعف فرهنگي كشور باعث شد كه به سمت حوزه گرايش بيشتري نشان دهم.»
قطعا براي يك دانشجوي دانشگاه شريف موقعيتهاي شغلي و اجتماعي زيادي وجود دارد كه سيدعليرضا مدرس به همه آنها پشت پا زد و تصميم گرفت بهدنبال دروس ديني برود؛ «پدر و مادرم ابتدا با اين موضوع مخالف بودند اما به لطف امامزمان(عج) و عنايت حضرت معصومه(س) بود كه دل آنها به اين امر راضي شد و من توانستم به قم بيايم. درخصوص موقعيتهاي اجتماعي اگر ما يقين داشته باشيم امروز زمان سربازي براي امام زمان(ع) است ديگر مشكلات و موقعيتهاي مادي و ظاهري مانع اين امر نخواهد شد.»
عليرضا تركمن
فارغالتحصيل فقه و حقوق دانشگاه علوم و معارف قم
گام برداشتن در راه اصلاح جامعه
عليرضا تركمن فارغالتحصيل فقه و حقوق دانشگاه علوم و معارف قم است و از تازه واردهاي حوزهعلميه معصوميه حساب ميشود. عليرضا برادر ديگري هم دارد كه در تهران طلبه است و الگوپذيري از وي و علاقه زياد به دروس اسلامي باعث شد او سردفترداري، وكالت و قضاوت را براي ادامه تحصيل رها كند و راهي حوزه شود. سرصحبت با اين پرسش باز شد كه خروجي طلبههايي كه دانشگاه رفته و بيشتر در اجتماع جوانان و دانشجويان بودهاند چه خواهد بود؟ عليرضا اعتقاد دارد: «كساني كه با دروس قرآني و علوم حديث آشنا ميشوند حتما بايد سعي كنند كه كاربرد آن را در عمل به ديگران بياموزند يا بهاصطلاح ديگر اين علوم را براي مردم ملموس كنند. كاربرد اين علوم بايد حتما در كنار تقوا و تزكيه نفس باشد چرا كه نميتوان عالم به علوم ديني بود و در عمل به شيوهاي غير از دين عمل كرد». او ادامه ميدهد: «قطعا طلابي كه شرايط اجتماعي و فرهنگي مردم را به خوبي درك كردهاند بهتر ميتوانند در راستاي اصلاح جامعه گامبردارند. اين تنها مختص به طلاب مدرسه معصوميه نميشود بلكه مسئلهاي است براي همه طلبهها كه بايد به خوبي ظرفيتهاي اسلام را بشناسند و از آن به درستي استفاده كنند تا مسير حركت جامعه اسلامي به سمت سعادت، رشد و تعالي مدنظر اسلام ناب محمدي قرار بگيرد». عليرضا درباره زندگي طلبگي هم كمي صحبت ميكند: «وقتي كسي بهدنبال طلبگي است بايد پيه خيلي چيزها را به تن بمالد. يك طلبه محدوديتهاي ويژهاي نسبت به سايرين پيدا ميكند و بايد تلاش كند كه زندگي ساده و بدون زرق و برقي داشته باشد چون هميشه در چشم مردم است و ديگران ناخودآگاه ممكن است رفتارهاي او را الگو قرار دهند. پس مهم است كه يك طلبه چگونه رفتار ميكند، چگونه زندگي ميكند و حتي چگونه لباس ميپوشد و غذا ميخورد».
خودم را پدر آنها ميدانم
مدير حوزهعلميه معصوميه از همراهي با طلاب ميگويد
حجتالاسلام والمسلمين حميد ملكي، رئيس حوزهعلميه معصوميه قم معتقد است در حوزه چيزي بهعنوان رئيس وجود ندارد و او بيشتر سعي ميكند در نقش پدر براي طلبههاي جواني كه در اين مدرسه هستند حاضر شود. او درباره تركيب فعلي حوزهعلميه معصوميه ميگويد: «نزديك به 35درصد از طلاب كارشناسي ارشد هستند؛ 60 درصد كارشناسي و 5درصد هم دكتري كه همين مسئله ويژگي منحصر به فردي است در بين مدارس موجود در قم و باعث شده كه هميشه نگاه ويژهاي به اين مدرسه وجود داشته باشد». وقتي از او درباره اينكه چه چيزي باعث ميشود فارغالتحصيلان دانشگاه به حوزه بيايند ميپرسم، با مكثي طولاني جواب ميدهد: «من هم مثل شما مدتها به اين مسئله فكر كردم كه چطور ممكن است كسي كه در زمان دانشجويي در دانشگاه شريف حقوق 4 ميليوني ميگرفته يا كسي كه طلاي المپياد شيمي در سطح جهاني داشته موقعيتهاي خود را رها كند و به حوزه بيايد. قديمها كمتر اتفاقي مثل اين ميافتاد ولي بعد از انقلاب كه حضرت امام(ره) نشان دادند اسلام چه ظرفيتهايي دارد جوانهاي مستعد علاقه وافري به تحصيل علوم حوزوي پيدا كردند. زماني تمام تصور ذهني يك جوان از يك روحاني، آخوندي روضه خوان بود اما بعد از انقلاب جوانان حضور روحانيت را در عرصههاي مختلف جامعه ديدند و همين مسئله باعث تشويق آنها به فراگيري علوم حوزوي شد».
او از ويژگيهاي مشترك اين طلبهها اينچنين ميگويد: «وقتي پاي صحبتهاي اين جوانها مينشينم يك نخ تسبيح مشترك دارند و آن هم الگوگيري از امام(ره) است و اينكه چگونه يك روحاني توانسته است در ابعاد مختلف زندگي ديني، شخصي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي سرآمد باشد. همين نگاه جوانان باعث شد كه به دروس اسلامي علاقه پيدا كنند و اينگونه جذب حوزه شوند تا علاوه بر دروس آكادميك بر دروس فقهي و معرفتي نيز تسلط پيدا كنند». حجتالاسلام ملكي درباره آينده اين طلاب نيز به نمونهاي از طلبههاي همين مدرسه اشاره ميكند و ميگويد: «با وجود اينكه نزديك به 10 سال است مدرسه معصوميه از بين فارغالتحصيلان دانشگاهها طلبه ميپذيرد و هنوز خروجيهاي زيادي نداشته اما تعداد معدود فارغالتحصيلان آن هم كارهاي درخوري انجام دادهاند؛ براي مثال يكي از طلاب كه تقريبا تمام دوره تحصيلي خود را به خاطر شغل پدرش در خارج از كشور گذرانده بود و از وضعيت مالي مطلوبي هم برخوردار بود پس از ملبس شدن به كرمان رفت و در آنجا مؤسسات فرهنگي زيادي را تاسيس كرد. او جوانان زيادي را جذب اين مؤسسات كرد و آنها را آموزش داد تا به مناطق محروم بروند و خودش نيز بر كار آنها نظارت دارد. حتي براي كساني كه مرجع تقليد نداشتند با راهنماييهاي خود مرجع تقليد انتخاب كرد و براي تكتك آنها از هزينه شخصي خود كتاب آن مرجع را خريد و پخش كرد. ببينيد طلبهاي كه تحصيلات آكادميك و حوزوي داشته در يك منطقه توانسته كار 10 طلبه را انجام دهد. اميدوارم كه خروجيهاي مدرسه ما بتوانند همه اينگونه باشند و در آينده نزديك شاهد رشد كشور با همفكري و همكاري همين طلبههاي خوشفكر و خوش ذوق باشيم».
حوزهاي براي بچه درسخوانها
در بلوار امين شهر قم، تقاطع بلوار جمهوري، بنايي بزرگ با معماري زيباي اسلامي قرار دارد كه گنبد و منارههاي آن از دور چشم را بهخود خيره ميكند. روي سردر كاشيكاري شده آن نوشته شده «مدرسه علميه معصوميه(س)» و كنار در ورودي مدرسه، مسجد قرار دارد. مدرسه علميه معصوميه(س) يكي از بزرگترين مدارس حوزهعلميه كشور است كه در سال1368 در قم تاسيس شد. اين مدرسه كه زيرنظر مديريت حوزهعلميه قم فعاليت ميكند، توسط مراجع عظام و آستان مقدسه حضرت معصومه(س) بنا شده است. مدرسه علميه معصوميه(س) با بهرهگيري از توان علمي 150 استاد مجرب، محل مناسبي براي تحصيل بيش از هزار طلبه است كه همگي فارغالتحصيل دانشگاهها هستند و پايههاي يكم تا ششم حوزه را در اين مدرسه ميگذرانند. وجود تشكيلات مسئولان پايهها (كه در آن نظارت و ارائه مشاوره هر پايه درسي به چند نفر از استادان مجرب سپرده شده و اين استادان رابط طلاب با مديريت مدرسه هستند)، برگزاري برنامههاي فرهنگي خاص ويژه طلاب متأهل و مجرد، بسيج طلاب فعال در همه عرصهها، نظارت مستمر بر فعاليتهاي آموزشي، ارتقاي برنامههاي پژوهشي ويژه طلاب، برگزاري جلسات اخلاقي، سياسي و ساير برنامههاي متناسب با نياز طلاب، گسترش آموزش زبان انگليسي و عربي در مدرسه، برگزاري برنامههاي قرآني و علمي همچون طرح مطالعاتي آثار شهيد مطهري، حمايت از طلاب نيازمندو... از جمله تلاشهاي مديريت و كادر علمي- اجرايي مدرسه است .