نياز است تا اين طرح بر مبناي مقتضيات امروز بخش مسكن روزآمد شود تا مجموعه كامل و كارآمدي از برنامههاي قابل اجرا براي اقشار مختلف جامعه بهدست آيد. اقشار كمدرآمد و اقشار متوسط بهعنوان اصليترين جامعه هدف در برنامههاي حمايتي در اين طرح جامع مورد توجه قرار خواهند گرفت.
در مورد اقشار متوسط بايد شيوه رايج فعلي كه به ركود مسكن منجر شده، كنار گذاشته شود. بايد به فكر ايجاد شهركهاي جديد با شرايط ساخت امروزي بود. صنعتيسازي در كنار توجه به بافتهاي شهري ميتواند عامل مؤثري براي توسعه مسكن باشد. ساخت شهركها البته در داخل كلانشهرها چندان نميتواند صورت گيرد، چراكه قابليت جمعيتپذيري در كلانشهرهايي نظير تهران وجود ندارد.
بافتهاي فرسوده در شهرهاي بزرگ ميتواند محلي براي برنامهريزي ساخت مسكن باشد اما بايد به جمعيتپذيري اين بخشها توجه ويژه شود و بر اين اساس برنامهريزي صورتگيرد. اقشار متوسط ميتوانند در داخل شهرها با رعايت اين اصول اسكان داده شوند. ميتوان الگوهايي نظير شهرك اكباتان تهران را براي مسكن اقشار متوسط مناسب دانست. نكته مهم اين است كه هر نوع برنامهاي بايد با بلوغ نظام مالي و همچنين بلوغ ساختوساز بهطور توامان همراه باشد. نظام مالي كشور هنوز به بلوغ نرسيده و اين موضوع در ساخت مسكن نيز اثرگذار بوده است. از سوي ديگر صنعتيسازي و انبوهسازي واقعي نيز بايد در طرحهاي جديد مورد توجه قرار گيرد تا بتوان به موفقيت رسيد.
شرايط جديد شهرهاي بزرگ نشان ميدهد كه جمعيتپذيري در آنها به حداقل رسيده است به همين دليل ميتوان توسعه زيرساختها در شهرهاي جديد و تكميل امور زيربنايي در اين بخشها را در دستوركار قرار داد و به اسكان اقشار كمدرآمد در حاشيه شهرها انديشيد.
براي اجراي طرحهاي مسكن بايد پيوندي ميان طرحهاي شهري و طرحهاي مسكن وجود داشته باشد تا موفقيت حاصل شود. شهرداريها محل تلاقي اين طرحها هستند كه ميتوانند در توسعه بخش مسكن و خانهدار شدن اقشار مختلف ازجمله كمبضاعتها نقش مهمي داشتهباشند.
كارشناس اقتصاد مسكن